یک حرف از هزاران

Channel
Logo of the Telegram channel یک حرف از هزاران
@yekhezaranPromote
3.09K
subscribers
☑️ گزیده های ایران و جهان بنام خدا سیاه مشق های من و نوشته های دوستانم در این خانه منتشر و گزیده هایی از مطالب قابل تأملِ منتشره در ایران و جهان، بازنشر می شود که الزاماً به معنای تأیید محتوای آن نیست. جابری انصاری معین صاحب پیشین واخ @Jaberi_ansari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هفته کتاب؛ ۲۳ تا ۳۰ آبان ۱۴۰۳
@yekhezaran
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#گزیده_های_ایران
☑️ داستایوفسکی و جامعه ما
▫️فرهاد قنبری

شاید هیچکس به‌خوبی"ماکسیم گورکی" که داستایوفسکی را "وجدان معذب روسیه" نامید، نتوانسته باشد به این کوتاهی و عمق تعریف دقیقی از شخصیت این نویسندهٔ بزرگ قرن نوزدهم جهان ارائه دهد.

داستایوفسکی با شناختی ژرف و قلمی متعهد به بشریت، دردها و عقده‌های سرخوردهٔ انسان تحقیرشده و رنج‌کشیدهٔ قرن نوزدهم روسیه را که از یک سو اسیر نوستالژی امپراطوری گذشته و سروری در اروپا بود و در سوی دیگر رویای آزادی و رفاهی شبیه اروپای غربی را در دل می‌پروراند به تصویر کشیده‌ است.

داستایوفسکی نمایندهٔ و زبان سخنگوی وجدان رنج کشیده، جاه‌طلب، افسرده و کینه‌جوی روسیهٔ قرن نوزدهم است که تلاش می‌کند با نفرتی ویرانگر تمام امتیازات جامعهٔ اشرافی را لغو کند و خود را در ردیف جوامع متمدن و آزادمنش همچون فرانسه و آمریکا تعریف و معرفی نماید. شخصیت‌های اصلی داستان‌های داستایوفسکی اغلب آزرده، عصبی و پرخاشگر و بیمارند. و شاید به‌همین دلیل است که نام اکثر رمان‌های او «یادداشت‌های زیرزمین»، «آزردگان و تحقیر شدگان»، «بیچارگان»، «خانه مردگان»، «ابله» و «جن‌زدگان» است که هرکدام نشان از روح زخم‌خورده، رنج‌دیده و سرگشتهٔ انسان‌هایی است که تاب تحمل شرایط را ندارند و به اوهام و هذیان و خشونت و نفرت و کینه‌جویی پناه برده‌اند.

داستایوفسکی در نیمهٔ دوم قرن پرآشوب نوزدهم می‌زیست و از نزدیک اوج‌گیری جنبش و تبلیغات آنارشیست‌ها و نیهیلیست‌ها را مشاهده می‌کرد. داستایوفسکی به چشم خود می‌دید که چگونه رهبران و ایدئولوگ‌هایی مانند چرنیشوفسکی، باکونین، نچایف و دیگران با سوء‌استفاده از نارضایتی و عصیان حاکم بر جامعه به‌ویژه دانشجویان و جوانان سعی در ویرانگری تمام دستاوردهای تمدن بشری را دارند.
داستایوفسکی چون پیشوایان دینی با تمام وجود علیه این لجام‌گسیختگی فکری و فرهنگی و اخلاقی که به نام آوانگاردیسم در جریان بود، قیام کرده و پیامبرگونه وقوع انقلابی ویرانگر که در آن همه‌چیز از جمله مسیحیت و اخلاق مسیحی و خانواده و...، قربانی جاه‌طلبی این قشر کینه‌توز خواهد شد، را هشدار می‌دهد. داستایوفسکی در «یادداشت‌های زیرزمین» عقده‌های تلمبار‌شده و خودتحقیری مزمن این جریان سیاسی-اجتماعی را به آرامی گوشزد می‌کند و در «جنایت و مکافات» روح بی‌قرار این نسل که خود را فراتر از اخلاق و قانون می‌شمارد را در قالب شخصیت هذیان‌گو و بیمار «راسکولنیکف» که خود را مجاز به انجام هر جنایتی می‌دانست با صراحت بیشتری به نمایش می‌گذارد. داستایوفسکی اگرچه در پایان جنایت و مکافات هنوز ناامید مطلق نیست و راه نجاتی و اکسیری به نام «عشق» را پیش پای راسکولنیکف قرار می‌دهد، اما در رمان بزرگ دیگرش «جن زدگان» هیچ راه رهایی نمی‌شناسد و تصویر کامل جامعه‌ای از ریخت‌افتاده و بی‌بندوبار که توسط شیاطین به تسخیر درآمده‌است را به تصویر می‌کشد. داستایوفسکی در شیاطین جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن خورشید برای همیشه غروب کرده و خدا از آن رخت بسته‌است. در شیاطین همه مُهر لعنت و نفرت بر پیشانی دارند و هیچ امیدی به رهایی مشاهده نمی‌شود و درنهایت نابودی و نیستی است که هر کدام از شخصیت‌های داستان را به طریقی به کام خود می‌کشد. در شیاطین قلم نیش‌دار داستایوفسکی حتی تورگنیفی را که با رمان‌هایش تلاش در درک نسل جدید داشت را به ریشخند می‌گیرد و از این نویسندهٔ بزرگ روسیه تصویری مضحک و کاریکاتورگون ارائه می‌دهد.
داستایوفسکی در دو رمان برجستهٔ دیگر خود «ابله» و «برادران کارامازوف» نیز پیوسته به جریان اخلاق‌ستیز و ویرانگر و نیست‌انگار در حال رشد در روسیه می‌تازد و تصویر زشت این جریان فکری را در قالب شخصیت‌های مختلف داستان خود به نمایش می‌گذارد. شخصیت‌های بحران‌زدهٔ داستایوفسکی در این رمان‌ها، همه جاه‌طلبانی زیاده‌خواه و شورشیان آرمان‌خواه و ویرانگر و طماع و حریصی هستند که به هرطریقی حتی ولو با وحشی‌گری تلاش می‌کنند خود را به قافلهٔ تمدن بشری برسانند و در این راه از انجام هیچ عمل شنیعی ابایی ندارند. داستایوفسکی در مقابل این خشونت افسارگسیخته و ضداجتماعی نیهیلیست‌ها و آنارشیست‌ها به‌جای کنج عافیت‌گزینی، عَلَم طغیان برمی‌افرازد و وقوع انقلابی خشن و خونین که در آن «ابزار» جای «انسان» و «زیبایی» نشسته است را پیش بینی می‌ کند.
🔗 ادامه این یادداشت در پیوند زیر:
https://t.center/kharmagaas/9803
#یک_حرف_از_هزاران
گزیده های ایران و جهان
@yekhezaran
یک حرف از هزاران pinned «‍ #نکته_ها ☑️ در سوگ همکار پژوهشگر ایرنا بسمه تعالی انا لله و انا الیه راجعون امروز یکی از تلخ ترین روزهای خبرگزاری جمهوری اسلامی رقم خورد و خانواده ایرنا با شنیدن خبر درگذشت مظلومانه و دردناک یکی از همکاران عزیز خود، بهت‌زده و داغدار شد. زنده یاد منصوره…»
#نکته_ها
☑️ در سوگ همکار پژوهشگر ایرنا

بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
امروز یکی از تلخ ترین روزهای خبرگزاری جمهوری اسلامی رقم خورد و خانواده ایرنا با شنیدن خبر درگذشت مظلومانه و دردناک یکی از همکاران عزیز خود، بهت‌زده و داغدار شد.

زنده یاد منصوره قديری جاوید، خبرنگار و پژوهشگری تلاشگر و دلسوز از خانواده ایرنا که بیش از دو دهه با نیکنامی در بخش پژوهش این خبرگزاری، خدمت کرد و به گواهی دوستان و همکارانش، نماد نجابت، متانت، مهربانی و آرامش بود.

اینجانب ضمن تسلیت این مصیبت بزرگ به فرزند دلبند و خانواده محترم او و همکاران عزیز و داغدارم در خبرگزاری جمهوری اسلامی، از دریابار رحمت الهی برای آن سفرکرده، رحمت و مغفرت و برای همه بازماندگان صبر و اجر طلب می کنم.

حسین جابری انصاری
مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی
۱۴۰۳/۸/۲۰
@yekhezaran
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#گزیده_های_جهان
🎥 پیام تصویری مهم حزب‌الله لبنان خطاب به ارتش رژیم صهیونیستی

🔻در سال ۱۹۸۲، بعد از ۷ روز به بیروت رسیدید.
🔻در سال ۲۰۰۶، بعد از ۳۳ روز، تا وادی الحُجیر پیش‌روی کردید.
🔻اما حالا، بعد از ۴۰ شبانه‌روز درگیری، همچنان در نزدیکی روستاهای مرزی می‌جنگید!

بيننا وبينكم الميدان...
בינינו שדה הקרב


فرهیختگان @JahanNama_News

#یک_حرف_از_هزاران
گزیده های ایران و جهان
@yekhezaran
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#گزیده_های_ایران
☑️ صفِ دلبری از ترامپ!
▫️صابر گل عنبری @Sgolanbari

از لحظه‌ای که تقریبا پیروزی ترامپ قطعی شد، سیل تماس‌‎ها و پیام‌های تبریک روانه او شد. اما جالب توجه و قابل تامل اینجاست که خیلی از رهبران جهان از روسای جمهور چین و روسیه گرفته تا رهبران ترکیه، کشورهای عربی به ویژه حوزه خلیج فارس گوی سبقت را از متحدان سنتی آمریکا در اروپا ربودند. اکثرا هم به پیام تبریک اکتفا نکرده و شخصا با ترامپ تماس گرفتند تا پیروزی او را تبریک بگویند.

حتی طالبان هم پس از نزدیک به سه دهه جنگ با آمریکا، هر چند تبریک نگفت، اما طی پیامی «دیپلماتیک» خواستار «پیشرفت ملموس» در روابط با واشنگتن و گشودن «فصل جدیدی» شد. در بین سطور پیام طالبان به دلایلی خرسندی از بازگشت ترامپ به قدرت نهفته است.

اما رهبران شرق قبلا پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا با چنین سرعت و رقابتی برای تبریک به برنده آن عمل نمی‌کردند. علت چیست؟
واقعیت این است که قبلا این پیام‌های تبریک بیشتر جنبه تعارف دیپلماتیک داشت و رهبران منطقه و جهان آن را واجد اهمیت امروزی پس از پیروزی ترامپ نمی‌دانستند؛ به این دلیل که باور غالب این بود که با آمدن و رفتن روسای جمهور آمریکا سیاست خارجی آن تغییر خاصی نمی‌کند و همان راهبردهای کلان جهت دهنده اساسی آن است.

اما امروزه شخصیت متفاوت و خاص ترامپ تا حدودی این باور قدیمی را مخدوش کرده است و رهبران منطقه و دنیا به این جمع‌بندی رسیده‌اند که عامل جدید و مهم دیگری ظهور کرده که موجب تمایز قابل توجه سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ شده است.

اما این عامل همان خلقیات و تفکرات خاص خود ترامپ است. دیگر بر کسی پوشیده نیست که ترامپ تا چه اندازه خودشیفته و برون‌گرا و زبان او اقتصاد و پول است. به همین علت هم رهبران منطقه و جهان شرق معطوف به درکی روانشناختی از او، نهایت تلاش خود را می‌کنند تا سریع‌تر دل ترامپ را به دست آورند و به عبارتی دیگر «مخش را بزنند».

به عنوان مثال، همین شی جین پینگ رئیس جمهور چین در حالی که پیروزی بایدن در سال ۲۰۲۰ را پس از سه هفته تبریک گفت، اما این بار سریعا روز بعد از پیروزی با ارسال پیامی به ترامپ تبریک گفت؛ ترامپی که در ۶ ژوئیه ۲۰۱۸ با اعمال ۳۴ میلیارد دلار تعرفه گمرکی بر واردات کالاهای چینی، جنگی تجاری علیه چین به راه انداخته بود.

پیام سریع شی به ترامپ به این معنا نیست که او چون پوتین برای بازگشتش به قدرت لحظه شماری می‌کرده؛ بلکه خواسته است که سریع دلش را به دست بیاورد تا شاید شرش کم‌تر شود.

خود ترامپ هم اخیرا در گفتگو با روزنامه وال‌استریت ژورنال گفته بود «چین به من احترام می‌گذارد چون «شی» می‌داند که من حسابی دیوانه‌ام».

در واقع غالب سیاستمداران منطقه و جهان با تجربه‌ای که از دور اول ریاست جمهوری ترامپ به دست آورده‌‎اند، می‌دانند که همین الگوی رفتاری ترامپ تا چه اندازه می‌تواند جهت دهنده سیاست‌ها و رویکرد او له یا علیه کشورها باشد.

به همین خاطر در کنار سرعت و سبقت در تبریک به ترامپ، ادبیات دلبرانه و مغازله‌گونه در برخی پیام‌ها و تماس‌ها دقیقا شخصیت خودشیفته او را قلقک می‌دهد.

اما به نظر می‌رسد که رقابت در تبریک به ترامپ و سرمایه‌گذاری بر شخصیت خودشیفته او، معطوف به این انگیزه و نگرانی نیز هست که اگر او به حال خود رها شود، ممکن است دیگر طرف‌ها و رقبا بتوانند بر او به ضررشان اثر گذاشته و منافعشان بیشتر به خطر بیفتد.

این مساله بیشتر در گفتگوی تلفنی دیروز محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با ترامپ مشهود بود که نخستین تماس از سال ۲۰۱۷ با وی بود.

گویا این تماس مولود این برآورد جدید ابومازن است که قهرش با ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری‌اش پس از اقدامات «بی‌سابقه» علیه فلسطین و به نفع اسرائیل، مجال را برای تاثیرگذاری نتانیاهو بازتر کرد و از بیم تشدید آن در دوره جدید تلاش دارد که با زدن پلی ارتباطی مانع آن شود.

در مجموع با وجود ترامپ در راس قدرت در آمریکا، دیگر گزاره نبود تفاوت میان روسای جمهور این کشور تا حدودی رنگ می‌بازد و اکنون می‌توان گفت که سه مولفه اصول و راهبردهای سنتی، خلقیات ترامپ و اقتصاد جهت دهنده سیاست خارجی آمریکا در چهار سال آینده خواهد بود.
@yekhezaran
#گزیده_های_ایران
☑️ مهملات پروپاگاندای استعماری*
▫️رضا نساجی @RezaNassaji

ایرانی راستگرای عرب‌ستیزی که ادعا می‌کند فلسطین نامی تاریخی نیست و هویتی دیرینه ندارد، نمی‌داند که پروپاگاندای استعماری که این گزاره‌های مضحک را به نفع اسرائیل علیه فلسطین می‌سازد، برای ایران هم چنین مهملاتی ساخته است.
نمونه‌ی این مهملات از جانب صهیونیست فرانسوی، برنار-آنری لوی، در باب نام تاریخی «ایران» مطرح شد که در میانه‌ی جنبش «زن، زندگی، آزادی» بار دیگر آن را تکرار کرد و جعل رضاشاه دانست که برای خوشایند هیتلر آریایی‌گرا نام این کشور را از «پارس» به «ایران» تغییر داده است.
مهملات این دلال جنگی مدعی فلسفه (نقش او در اشغال لیبی و تلاشش برای حمله‌ی ناتو به سوریه را به یاد بیاورید) چنان ادامه یافت که جواد طباطبایی در آخرین روزهای حیاتش در بستر بیماری بدان پاسخ داد: «شخصیت‌های علمی مهم فرانسه برآنند که نوشته‌های او انباشته از اشکالات، جعلیات و بدفهمی‌های بسیار است و نباید او را جدی گرفت.»

اما این تلنگری است برای درک این مطلب که همان استعماری که خطوط مرزی جهان را تغییر داد و به‌دلخواه خودش کشور می‌ساخت، هنوز هم چنین نقشه‌هایی دارد و می‌تواند برای ایران و ایرانی هم نقشه‌هایی بکشد. خاصه با استفاده از نام‌های تاریخی.
تصور کنید همین الان مدعی شوند که بخش‌های غربی و مرکزی ایران که در گذشته «عراق عجم» نامیده می‌شدند (تمام غرب و شهرهای مرکزی چون همدان، قزوین، ری، اصفهان و یزد که بقایای آن نام روی شهر «اراک» مانده است) جزو کشور کنونی عراق (حدود «عراق عرب» قدیم) هستند؛ در این صورت از ناسیونالیست عرب‌ستیز ایرانی چه کاری برمی‌آید؟

* تیتر از متن، به انتخاب یک حرف.
@yekhezaran
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#گزیده_های_ایران
☑️ از راه درست
▫️محمد فاضلی
@fazeli_mohammad
 
خبر این است که دولت سوزاندن مازوت را ممنوع کرده و تن به پذیرش خاموشی محدود بر اثر کمبود برق داده است. استدلال دولت برای چنین تصمیمی، اثرات مخرب و فاجعه‌بار سوزاندن مازوت بر آلودگی هوا و به دنبال آن، به خطر انداختن سلامت مردم است که می‌تواند در آینده، موجی از بیماری‌های مختلف را بر مردم، نظام اجتماعی و نظام سلامت تحمیل کند.

من فعلاً گذشته سیاست‌گذاری و حکمرانی که باعث این وضعیت کمبود و ناترازی انرژی در کشور شده است را کنار می‌گذارم و می‌پذیرم که یک دو راهی وجود دارد:

اول، مازوت بسوازنیم، آلودگی مخرب تولید کرده و کمبود انرژی را پنهان کنیم.

دوم، مازوت نسوزانیم، خاموشی را به جان بخریم، آلودگی و بیماری تولید نکنیم، و برویم دنبال حل مسأله از راه درست.

دولت اگر به مصوبه خودش درخصوص ممنوعیت سوزاندن مازوت در نیروگاه‌ها پای‌بند بماند، به دلایل زیر کار مهمی انجام داده است.

یک. بلندمدت‌نگری کرده و سلامت مردم را به امر کوتاه‌مدت ترجیح داده است. مریض کردن میلیون‌ها ایرانی، و آوار کردن سیل امراض خطرناک در آینده بر سر خانواده‌ها و نظام سلامت بر اثر سوزاندن مازوت، گزینه عاقلانه‌ای نیست. درد و رنجی که این کار بر مردم در درازمدت وارد می‌کند، بسیار زیاد است. این نوع بلندمدت‌نگری در سیاست عمومی ایران زیاد سابقه‌دار نیست.

دو. دولت، هم‌زمان خود را در معرض فشار اجتماعی ناشی از تحمیل خاموشی‌های محدود بر خانوارها و سایر مصرف‌کنندگان برق قرار می‌دهد. مصرف‌کننده مایل نیست ساعاتی را خاموشی تحمل کند و حتماً سطحی از نارضایتی متوجه دولت می‌شود. این فشار و هم‌زمان پای‌بند ماندن به حفظ سلامتی مردم با نسوزاندن مازوت، ضرورت حل مسأله از راه درست را پیش می‌کشد.

سه. دولت با نسوزاندن مازوت، و خاموشی دادن، مسأله ناترازی انرژی را قابل مشاهده برای همگان می‌سازد و ضرورت پرداختن ریشه‌ای و از راه‌ درست را در سطح دستور کار سیاسی و اجتماعی، مطرح می‌کند. مازوت سوزاندن، حل کردن موقت مسأله ناترازی، جارو کردن ناترازی و علل پیدایش آن زیر فرش، و درمان موقت آن از طریق وارد کردن خسارت عظیم‌تر بیماری و ناسلامتی به میلیون‌ها ایرانی است.

چهار. دولت برای آن‌که هم سلامتی را به خط نیندازد، و هم از راه درست مسأله ناترازی را حل کند، مجبور است با مردم حرف بزند و توضیح بدهد. این به معنای ضرورت وارد شدن به گفت‌وگوی بی‌پرده با مردم بر سر مجموعه‌ای از مسأله‌های بنیادین و حیاتی نظیر محیط‌زیست، سلامت، عوامل پیدایش ناترازی، راه‌حل‌های ممکن و ... است.

پنج. دولت با این رویکرد، به جای این‌که مسأله را از سر خودش باز کند و بگوید «حالا مدتی مازوت می‌سوزانیم تا سر و صداها بخوابد، تا بعد فکری به حالش کنیم» وارد چالش حل مسأله می‌شود. این چالش از به رسمیت شناختن مسأله و از ابتدا کنار گذاشتن یک راه‌حل غلط (سوزاندن مازوت) و ایجاد مسأله‌های بزرگ‌تر (نظیر سونامی بیماری‌های خطرناک) در آینده، شروع می‌شود.

دولت می‌تواند به شکلی غیرشعاری، واقع‌بینانه و معطوف به مجموعه‌ای از مسأله‌های واقعی و بنیادین ایران امروز (نظیر ناترازی انرژی، محیط‌زیست، سلامت و ...) این رویکرد را به مبنایی برای وفاق با مردم بر سر حل مسأله‌ها تبدیل کند.

زمین ممنوعیت مازوت، زمین تمرین برای در پیش گرفتن این رویکرد عقلانی، بلندمدت‌نگر، البته بسیار دشوار و نیازمند تعامل با مردم و ساختن اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این زمینی است که دولت‌ها در ایران بسیار کم روی آن پا گذاشته‌اند، چه رسد به این‌که جدی تمرین کرده باشند.

این زمینی است که در آن از راه درست مسأله را تعریف و حل می‌کنند؛ و البته سختی و هزینه‌اش را هم می‌دانند و می‌پردازند. صداقت و عقلانیت سرمایه‌های ضروری برای ورود به این زمین هستند.
 
@yekhezaran
#گزیده_های_جهان
☑️ ترامپ چگونه جهان را تغییر خواهد داد
خطوط و پیامدهای سیاست خارجی دوره دوم ترامپ
▫️پیتر دی فیور، فارن افرز، ۶ نوامبر ۲۰۲۴

کرگدن خاکستری - یک اختلال قابل پیش‌بینی و پیش‌بینی‌شده از مدت‌ها قبل که هنوز هم وقتی اتفاق می‌افتد تکان‌دهنده است - در سیاست خارجی آمریکا رخنه کرده است: دونالد ترامپ برای دومین بار به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده پیروز شده است. علیرغم پیش بینی نظرسنجی‌ها، نتایج نهایی انتخابات نسبتاً تعیین‌کننده بود، و اگرچه ترکیب دقیق نظم جدید را نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که ترامپ در راس آن خواهد بود.
پیروزی ترامپ در سال ۲۰۱۶ بسیار غافلگیرکننده‌تر بود و بسیاری از بحث‌ها در هفته‌های پس از روز انتخابات حول محور این سؤال بود که چگونه او حکومت خواهد کرد و تا چه حد ممکن است به دنبال تغییر نقش ایالات متحده در جهان باشد. به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن، سبک نامنظم و تفکر نه چندان منسجم ترامپ، برخی از همان سوالات امروز هم باز مطرح هستند. اما اکنون پس از چهار سال مشاهده رهبری او، چهار سال دیگر از تحلیل دوران ریاستش و یک سال مشاهده سومین کمپین انتخاباتی او برای کاخ سفید، اطلاعات بسیار بیشتری داریم. با این داده‌ها، می‌توان پیش‌بینی‌هایی درباره آنچه ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود انجام خواهد داد، داشت. ناشناخته یِ شناخته شده این است که بقیه جهان چگونه واکنش نشان خواهند داد و نتیجه نهایی چه خواهد بود.
دو چیز اصلی روشن است: اول، مانند دوره اول ترامپ (و مانند همه دولت‌های ریاست‌جمهوری)، این کارگزاران همراه او هستند که سیاست‌ها را شکل می‌دهند و جناح‌های مختلف به دنبال نفوذ خواهند بود. برخی با ایده‌های رادیکال در مورد تغییر دولت اداری و سیاست خارجی آمریکا، و برخی دیگر با دیدگاه‌های متعارف‌تر. با این حال، این بار، جناح‌های افراطی‌تر دست بالا را خواهند داشت و مزیت‌های خود را برای از بین بردن صداهای معتدل‌تر بکار می‌گیرند، صفوف متخصصان غیرنظامی و نظامی را که به‌عنوان «دولت عمیق» می‌دانند، خالی می‌کنند و شاید از آنها استفاده کنند. اهرم‌های دولت برای تعقیب مخالفان و منتقدان ترامپ.
دوم، جوهر رویکرد ترامپ به سیاست خارجی - مبادله گرایی صرف - بدون تغییر باقی می ماند. اما زمینه‌ای که او تلاش می‌کند در آن شکل خاص خود از معامله‌گری را اجرا کند به‌طور چشمگیری تغییر کرده است: جهان امروز مکان بسیار خطرناک‌تری نسبت به دوره اول ریاست‌جمهوری اوست. لفاظی های تبلیغاتی ترامپ، جهان را با عبارات آخرالزمانی ترسیم کرده و خود و تیمش را به عنوان واقع گرایان سرسختی که خطر را درک می کنند، نشان داده است. اما آنچه آنها ارائه کردند، کمتر واقع‌گرایی بود و بیشتر رئالیسم جادویی: مجموعه‌ای از خودستایی‌های خیال‌انگیز و نوتروش‌های سطحی که نشان‌دهنده هیچ درک واقعی از تهدیداتی نیست که ایالات متحده با آن مواجه است. اینکه آیا ترامپ در واقع می‌تواند از منافع آمریکا در این محیط پیچیده محافظت کند یا نه، احتمالا به این بستگی دارد که او و تیمش چقدر سریع کاریکاتور کمپین انتخاباتی را که کمی بیش از نیمی از رای‌دهندگان را متقاعد کرده بود کنار بگذارند و در عوض با جهان آن‌طور که واقعاً هست روبرو شوند.

اولین وظیفه ای که ترامپ با آن مواجه است، انتقال رسمی قدرت خواهد بود. حتی در بهترین شرایط، اجرای این مانور بوروکراسی دشوار است و تردید وجود دارد که این بار به راحتی پیش برود. ترامپ قبلاً انزجار خود را نسبت به این فرآیند ثبت کرده است و برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض محدودیت‌های شدید اخلاقی، تاکنون از همکاری با اداره خدمات عمومی خودداری کرده است. با این حال در روز اول، فقدان یک انتقال سنتی ممکن است سرعت دولت آتی را چندان کند نکند، زیرا قبلاً بیشتر کارها را به پروژه بدنام ۲۰۲۵ بنیاد هریتیج و پروژه انتقال کمتر شناخته شده مؤسسه نخست آمریکا First America برون سپاری کرده بود. کار انجام شده توسط مؤمنان واقعی MAGA در این پروژه‌ها بسیار مهم‌تر و روشن تر از کاری است که دولت آینده ترامپ انجام خواهد داد تا هر چیزی که توسط تلاش‌های انتقال اسمی به ریاست مشترک تولسی گابارد، نماینده سابق کنگره و رابرت اف کندی جونیور انجام شده است.
اگر تیم ترامپ برنامه‌های خود برای چشم پوشی از بررسی سوابق FBI را دنبال کند و در عوض از رئیس‌جمهور تنها بر اساس بررسی داخلی کمپین انتخاباتی، مجوزهای امنیتی اعطا کند و به ترامپ اجازه دهد از مسدود شدن انتخاب‌های پرسنل مورد نظر خود جلوگیری کند، این انتقال حتی کمتر پیامد خواهد داشت. چنین اقدام رادیکالی احتمالا قانونی خواهد بود، اما تنها پس از تحلیف ترامپ.
🔗 یادداشت اصلی در مشاهده فوری:
https://www.foreignaffairs.com/united-states/how-trump-will-change-world
#برای_آگاهی | این ترجمه، توسط گوگل انجام شده و از رسانه‌های مجازی دریافت و بازنشر شده است.
@yekhezaran
#گزیده_های_ایران
☑️ روزانه ۵۰۰ سکته مغزی در ایران
▫️ایرنا پژوهش @irna_research

🔺معاون پژوهش سازمان نظام پزشکی با بیان اینکه شایع‌ترین علت مراجعه‌ها به مراکز درمانی «سردرد» است، اعلام داشته روزانه نزدیک به ۵۰۰ نفر دچار سکته مغزی و یک‌سوم آنان به ناتوانی‌های جسمی مبتلا می‌شوند.

🔺به گفته رئیس انجمن علمی مغز و اعصاب، در راستای پیشگیری از بیماری‌های مغزی، رسانه‌ها باید درباره سردردها، صرع و عوامل تشدیدکننده صرع‌ها، سکته‌های مغزی و عوامل خطر،  همچنین زمان طلایی رسیدگی به سکته‌های مغزی و بیماری زوال عقل اطلاع‌رسانی کنند.

🔺عضو هیات مدیره انجمن بیماری‌های مغز و اعصاب نیز با یادآوری شایع بودن سردرد در جامعه، اظهار داشته بین ۱۰ تا ۱۵ درصد بانوان و ۶ تا ۷ درصد آقایان به میگرن مبتلا هستند. برخی از سردردهای ناگهانی، سردردهایی که فرد را از خواب بیدار می‌کنند و سردردهای پس از بیداری، نیازمند مراجعه به پزشک است.

@yekhezaran
Telegram Center
Telegram Center
Channel