خردسرای فردوسی یزد

Channel
Logo of the Telegram channel خردسرای فردوسی یزد
@xeradsarayeferdosiyazdPromote
1.22K
subscribers
جلوه گاه اندیشه و مهر ایران چو جوید کسی راه بایستگی هنر باید و شرم و شایستگی! @Cyrus_Hami : گرداننده تالار تلفن : 09013489990
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_ماندگار🎼

🎵 کاروان
زنده‌یاد #غلامحسین_بنان


آهنگ و تنظیم: زنده‌یاد #مرتضی_محجوبی
ترانه : زنده‌یاد #رهی_معیری
به بهانه ۲۴ آبان - سالگرد درگذشت شاعر (۱۲۸۸ -- ۱۳۴۷ تهران)


ترانه «کاروان» با آوای مخملین بنان بازگوکننده عشق شورانگیز و نافرجام رهی معیری به مریم فیروز است و بی‌وفایی معشوق و تنهایی و غم جانکاه شاعر تا پایان زندگی!

محمدحسن(بیوک) معیری با تخلص #رهی از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانه‌سرایان و تصنیف‌سرایان به‌نام بود. از ترانه‌های سروده شده توسط او می‌توان «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» و «جوانی» را نام برد و مریم فیروز یکی از چهره‌های شاخص سیاسی ایران در دوران پهلوی دوم، از مخالفان حکومت سلطنتی و عضو حزب توده، مؤسس سازمان زنان حزب توده ایران و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.


چون کاروان رود،
فغانم از زمین بر آسمان رود؛
دور از یارم خون می‌بارم!
نه حبیبی تا باو غم دل گویم
نه امید ی درخاطر که تراجویم
ای شادی جان سرو روان
از برما رفتی!
از محفل ما، چون دل ما
سوی کجا رفتی!؟

تنها ماندم!


شب آرام


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انیمیشن "مورچه"

این انیمیشن با هنرمندی تمام،
تفاوت رهبری با مدیریت رو نشون میده
و اینکه افراد خلاق چطوری میتونن دنیای
ما رو به جایی شادتر و بهتر بدل کنند ..


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
کتاب را که باز می‌کنی
دو بال یک پرنده را گشوده‌ای
پرنده‌ای که از زمین
تو را به شهرهای دور
تو را به باغ‌های نور می‌برد...

#فریدون_مشیری


گرامی باد ۲۴ آبان - روز کتاب و کتابخوانی


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_ماندگار🎼

مرز آرش
برگرفته از موسیقی شمال خراسان
گروه موژان

خوانندگان: مژگان و مرجان خوش‌اندام
شاعر: حسین میری
کمانچه: استاد اردشیر کامکار
دوتار: پیمان منعمی
تارباس: رضا انسان
دف، دهل، بندیر: مرجان خوش‌اندام


شب آرام


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
#اصغر_دادبه :
غلط‌نویسی‌ها به صورت عادی انجام نمی‌شود


بدون تردید غلط‌نویسی در فضای مجازی یک تهدید برای زبان فارسی محسوب می‌شود زیرا سطح این نوشته‌ها حتی از زبان محاوره هم پایین‌تر است و اگر قرار باشد این شکل نوشتن رایج شود و افراد بر اساس سلیقه شخصی از زبان استفاده کنند،مشکلات زیادی به‌وجود خواهد آمد. غلط‌نویسی‌ها به صورت عادی انجام نمی‌شود و گروهی برای تخریب زبان فارسی برنامه‌ریزی می‌کنند. به نظرم افرادی که درگیر غلط‌نویسی شده‌اند، تقصیری ندارند اما عده‌ای با اهداف کاملاً مشخص دست به تخریب زبان می‌زنند و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند. در شرایط فعلی تنها راهکار موجود توجه و هشدارهای استادان حوزه زبان‌شناسی و ادبیات است زیرا از بیرون اتفاقی نمی‌افتد و دستورالعملی صادر نمی‌شود؛ به همین دلیل من دائماً در حال تبلیغ زبان هستم و به نظرم این کار بی اثر نبوده است. اگر به جمله‌های ارسالی در فضای مجازی توجه کنید،در بسیاری از جمله‌ها از مصدر به جای فعل استفاده می‌‌شود؛ یا در برخی عبارات کسره‌اضافه به «ـه» تبدیل شده است و به جای گفتن «کتابِ گلستان»، حضرات «کتابه گستان» می‌نویسند.


@shahnamehpajohan
جعبه سیاه

✍️ استاد
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی


ما شاهد سقوط حقيقت
ما شاهدتلاشي انسان
ما صاحبان واقعه بوديم
چندي به ضَجَر شعله كشيديم
وينك درون خاطره دوديم

گفتند: «رو به اوج روانيم»
ديديم سيْر سوي هبوط است!
شعر سپيد نيست، كه خوانيش،
اين جعبه سياه سقوط است.


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
فردوسی حکیمی بزرگ بود در بسیط زمینِ توس. اما جالب اینست که در کوچه‌پس‌کوچه‌های تاجیکستان، رایحه دلدادگی به شاهنامه‌اش را بیشتر حس می‌کنیم و یا در سیاه‌چادرهای ایل‌ِ غیورِ بختیاری نغماتی از شاهنامه را می‌شنویم که توسط اهالیِ خوش ذوقِ ایل بازخوانی می‌شود و کورُش اسدپور (خنیاگر بختیاری) نیز در آثارِ هنری‌اش نسبت به شاهنامه‌خوانی اهتمام ویژه‌ای ورزیده است. 

اما دریغ! که در سال‌های اخیر به داستان‌ها و حماسه‌های شاهنامه در ساحَت هنرِ دولتی ایران بسیار کم‌لطفی شده، و قهرمانان شاهنامه تنها به لطف ایران‌دوستانِ کم‌توقع به باشندگانِ ایران‌زمین شناسانده شده‌اند. اما اطمینان بدار که فردوسی زنده خواهد ماند، چرا که ایران زنده و نامیراست.

✍️#غلامرضا_علیزاده

@tahlilvarasad


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_ماندگار🎼

کنسرت زنده‌یاد استاد #همایون_خرم

طاقتم ده

(ساغرم شکست ای ساقی)


شب آرام


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
«مشتی اصغر» در پیشرفت اندیشه‌ام از بابا موثرتر بود!

🔸امروز سالروز درگذشت پدر اسطوره‌شناسی ایران است.

🔹«مهرداد بهار» پژوهشگری تاثیرگذار بود که توانست نام خود را از سایه بلند پدرش، ملک‌الشعرا بیرون بکشد و با اتکا به دانش خود در دنیای فرهنگ و ادب بدرخشد.

🔹او توضیح داده: «در دوره کودکی باغبانی داشتیم مشتی اصغر نام که در پیشرفت اندیشه‌ام از بابا موثرتر بود. این باغبان اندوخته شگفت‌آوری از افسانه‌ها و همه روایات شاهنامه داشت. من و خواهرم چندین سال، هر شب پیش این باغبان می‌رفتیم و او برای ما قصه می‌گفت. قدرت او در توصیف حوادث، در شناساندن شخصیت‌ها و قرار دادن ما در میان ماجراها سخت هنرمندانه بود. من اولین‌بار با شاهنامه از طریق باغبان، نه پدر آشنا شدم. پدر تقریبا حوصله ما را نداشت.

🔹ما بچه‌ها از طریق این باغبان پیر بی‌سواد، با مجموعه قصه‌های ایرانی و روایات حماسی آشنا شدیم. ده دوازده ساله بودم که روزی بابا مرا در حال خواندن شاهنامه دید و گفت: «چرا به فکر شاهنامه افتادی؟» گفتم: «مشتی‌اصغر برایم داستان‌های شاهنامه را تعریف کرده و علاقه‌مند شده‌ام.» بابا خجالت‌زده گفت: «بیا برای من بخوان.

🔹این باغبان نازنین، غیرمستقیم در انتخاب راه زندگی من سخت موثر افتاد و مرا به حماسه‌ها و قصه‌ها و فولکلور ایران عمیقا علاقه‌مند کرد.

🔹«ما ایرانیان در تغییر عقایدمان کُندیم. اگر با مکتبی یا نظری آشنا شدیم، این مکتب و نظر خیلی زود مقدس و تغییرناپذیر می شود و هرکس علیه آن نظری آورد کافر، جاهل یا بیگانه‌پرست شمرده می‌شود.«

🔗متن کامل

#دنیای_اقتصاد #مهرداد_بهار

کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
📝 شگفتی‌های فرهنگ ایران

✍️ استاد #فریدون_جنیدی

🔺در اندیشه ایرانی پس از اسلام، عرفان راستین و فلسفه راستین، پس از آنکه از دو راهِ جدا از ‌هم می‌گذرند، سرانجام، هر یک، به گونه‌ای‌ با یکدیگر دیدار می‌کنند  و این از شگفتی‌های فرهنگ ایران است که رهروان آن اگر نیک بیاندیشند، چون از یک ریشه بهره گرفته‌اند، یک میوه دارند، یکی با شوریدگی و سرمستی و دیگری با سنجیدگی و سنگینی!

🔺در سرتاسر گفتارها و باورهای ویژه ایرانیان باستان، «خرد» و «اندیشیدن»، چنان جایگاهی دارد که از نام خداوند و نگرش درباره هستی و... بدین دو دست می‌یازیدند.

🔺فلسفه در فرهنگ و اندیشه  ایرانی، دانشی آموختنی است، نه یک خرد ذاتی.

🔺فلسفه و فیلسوف، واژه‌هایی هستند با ریشه‌ای یونانی که برابرند با: «دوست داشتنِ خرد و دانایی» و «دوست‌دارِ دانایی یا دانش»!  هم‌زمان با گسترش فلسفه در یونان باستان، کورش بنیاد شاهنشاهی‌ای را در ایران می‌گذارد که «هخامنشی» خوانده می‌شود.

🔺هخامنشی در سنگ‌نبشته‌های هخامنشیان به دبیره (خط) میخی فارسی باستان «هَخامَنیشَ‌یَ» از «هَخامَنیش» است.

🔺روشن است که «خداوند جان و خرد» در سروده فردوسی، ترجمه‌‎ای دلپذیر و درست از «اهورامزدا» در اوستا است. اینچنین است که اندیشه فردوسی از دیگر سرایندگان پارسی‌زبان جدا می‌‌شود.

🔺فردوسی پیوسته به اندیشه نیاکان، «خردِ هستی بخش» یا «سرورِ خردمند» را برتر از هر سخنی می‌داند:
کزین برتر اندیشه، برنگذرد...

🔺ایرانیان باستان خداوند را «سرور خردمند» می‌دانستند و نخستین و برترین صفت خداوند را «اندیشه نیک»!

🔺این اندازه بس است تا دریابیم نیاکان ما چه ارزشی به خردورزی و فرزانگی می‌دادند و این خود، به گونه‌ای دیگر در یونان باستان به زبان یونانی و پسان، به زبان عربی و فارسی، از راه ترجمه‌های ایرانیان در زمان عباسیان، از نوشته‌های پهلوی و یونانی و سریانی و هندی، میان دانشمندان مسلمان  روان گشت.

🔺اکنون بسیاری از سخنان دیگر را می‌توان به این نوشتار افزود، اما به همین اندازه بسنده می‌شود تا جوان ایرانی خود به دنبال شاهنامه و انبوه نوشته‌های فیلسوفان و عارفان ایرانی پس از اسلام برود و پس از سیراب شدن از نوشته‌های اندیشه‌برانگیز آنان، به متن‌های پهلوی و اوستایی بنگرد و بسیاری از نکته‌های دیگر را خود پیدا کند.

▫️جنیدی، فریدون. مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، صص ۲۹۷-۲۹۹.
@naghdeandisheh


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۲ آبان سالمرگ زنده‌یاد ملک #مهرداد_بهار (۱۳۰۸ –۱۳۷۳) نویسنده و پژوهشگر.
وی پنجمین فرزند ملک‌الشعرای بهار بود. از مهرداد بهار با عنوان پدر اسطوره‌شناسی ایران یاد می‌شود.


آثار:
📚 اساطیر ایران
📚 پژوهشی در اساطیر ایران
📚 مجموعه مقاله و مصاحبه
📚از اسطوره تا تاریخ
📚جُستاری چند در فرهنگ ایران
📚 سخنی چند دربارهٔ شاهنامه
📚 ما و جهان اساطیری
📚 دربارهٔ قیام ژاندارمری خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان
📚 بُندهش، فرنبغ دادگی
📚 ادبیات مانوی، با ابوالقاسم اسماعیل‌پور
📚 واژه‌نامهٔ بُندهش (پهلوی - فارسی)
📚 واژه‌نامهٔ گزیده‌های زاداسپرم


روانش شاد - یاد و نامش ماندگار


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرود زیبای «سرزمین من»
گروه کر مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما

کارگردان: #ماکان_عاشوری
شعر : #بنفشه_فریس‌آبادی
آهنگ : #مسعود_نظر


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#درنگی بر گفتگوها
🗣 سرور #مهدی_مدرسی

هنگام :  شنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۳ 
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد

«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»



🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گذار از ساستار به اَورند
(گزارش تاریخی استوره خیزش فریدون و کاوه)
۳ - شرایط عینی بایسته دگرگشت (۲)
(خردورزی)

ارائه: #سیروس_حامی

هنگام : شنبه نوزدهم آبان۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد

«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_ماندگار🎼

پیر فرزانه
بانو #راحله_برزگری (رها)

شورانگیز #حسین_علیزاده
تنبک : #محسن_کثیرالسفر
شعر: #شمس‌الدین_حافظ

الا ای پیر فرزانه، مکن عیبم ز میخانه
که من در ترکِ پیمانه، دلی پیمان‌شکن دارم...



شب آرام


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
نیما و اسطوره طبیعت

یکي از شاعران بزرگ كه نگاه او به طبيعت حاصل ژرف‌نگري و زندگي او در طبيعت است نيماست. نيما شاعر دردمند و فرزند كوهستان ذهن و زبان و جان و پيوندش با طبيعت درآميخته است و با طبيعت عجين است. انگار با زبان نمادين و مصالح طبيعت به‌دنبال نيمه‌ي كائناتي خود است. نیمه ای كه با هجوم آهن و سيطره‌ي ماشين و عقل ابزاري انسان و جهان آن را از كف داده است. گويا مصداق بارز اين گفته‌ي ريكور است كه «انسان براي رسيدن به آرامش و رهايي بايد به وحشي نيك‌اش بازگردد» پدر شعر نو انگار مي‌خواهد با زبان نمادين و دست مايه‌هاي طبيعت به من آغازين خود بازگرددو مخاطبانش را نيز در آفرينه‌هاي نمادين و طبيعي به آن آرامش نخستين برساند.
در افسانه مي‌سرايد:
اي فسانه مرا آرزو نيست
كه بچینندم و دوست دارند
زاده‌ي كوهم و آواره‌ي ابر
به كه بر سبزه‌ام واگذارند
با بهاري كه هستم در آغوش (نیما،۲۵۷:۱۳۷۲) .

راوي خود را زاده‌ي كوه مي‌داند و آواره‌ي ابر كه اين بند در زيرساخت اسطوره‌اي‌اش انسان را به زمان و مكان آغازين مي‌برد و به انساني كه ابر و كوه برايش داراي روح و جانند و بهاري كه با او هم‌آغوشی مي‌كند و در جاي ديگر
مي‌گويد: .

در كهستان‌هاي ما مرغي است
كه به روي صخره‌هاي خلوت و خاموش مي‌خواند
او زباني جز زبان خود نمي‌داند (مجموعه اشعار، ۲۵۹) .

و در جايي ديگر:
مرغ آمين دردآلودي‌ست كاواره بمانده
رفته تا آن سوي اين بيدادخانه
بازگشته و رغبتش ديگر ز رنجوري
نه سوي آب و دانه
نوبت روز گشايش را
در پي چاره بمانده (همان، ۴۹۱)
در اين دو بند از نماد اسطوره‌اي مرغ بهره گرفته است چون
نيما حتي گاهي از روساخت‌هاي اسطوره‌اي و باورهايي كه در بين مردم رايج است نيز بهره مي‌گيرد. .

در شعر داروگ می گوید:
خشگ آمد گشتگاه من
در جوار كشت همسايه

گرچه مي‌گويند:
«مي‌گريند روي ساحل نزديك
سوگواران در ميان سوگواران
قاصد روزان ابري داروگ كي مي‌رسد باران (همان، ۵۰۴)

درعنوان شعر از اسطوره‌اي بهره گرفته كه حضورش، ذهنيت انسان را به فضاي مقدس مي‌برد «داروگ» كه نامش با باران، نماد تجديد حيات و دگرديسي پيوند دارد، ديگر اين كه نيما به آئيني به‌نام «شيلان» اشاره می کند. در زمان خشك‌سالي مردم با پختن آش نذري به دعاي باران‌خواهي مي‌پرداختند و اين يكي از كهن‌ترين آئين‌هايي است كه در كشور ايران به‌ويژه مازندران مرسوم بود. زنان با جمع‌آوري شير از خانه‌ها آش مي‌پختند و دعا مي‌كردند كه «الهي باران ببارد» و کشتزارها  سيراب گردد. بايد گفت كه حضور اين اسطوره در شعر نيما نتيجه آگاهي او از باورهاي عاميانه‌اي است كه در بين مردم رايج بوده است. نيما با طبيعت زندگي كرده، همه‌ي اجزاي طبيعت را از نظر گذرانده و در جزئي‌ترين عنصر آن به تأمل و تفكر پرداخته. ديگر اينكه باورهاي مردم در ارتباط با طبيعت و مظاهر آن را به دقت از نظر گذرانده و ادراك خود را به شعر منتقل كرده است. اگر نيما «كشتگاه» مي‌گويد به‌واقع آن را تجربه كرده است يا اگر مي‌گويد: «خانه‌ام  ابري است» ابر درون‌ِ خانه را در كوهستان خودش لمس نموده است يا اگر مي‌گويد: «از فراز گردنه خرد و خراب مست، باد مي‌پيچد» باد مست و ترس‌آور را در گردنه‌ها و كوهپايه با چشم خود مشاهده كرده است


#نشر_ناسنگ
#اسطوره_و_شعر 📖
#جلیل_قیصری ✍️
#ابراهیم_نجاری✍️



@nasangpub
Website: www.nasangpub.com
https://www.instagram.com/nasangpub/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نگاهی به برخی #موانع_آزاداندیشی
🗣 سرور #مهدی_مدرسی_سریزدی


هنگام : شنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد

«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»



🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چامه‌خوانی سرور #حلوایی
در
نشست این هفته خردسرای فردوسی یزد

هنگام : شنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۳
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد

«موسسه فرهنگی شاهنامه فردوسی یزد»
«موسسه فرهنگی چکامه مهر یزد»


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📗☘️📗

نیما ، اخوان و شب 🌟🌟🌟
به بهانه زادروز #نیما_یوشیج
(۲۱ آبان ۱۲۷۶ - یوش مازندران)

شب است
شبی بس تیرگی دمساز با آن
به روی شاخ انجیر کهن «وگ‌دار» می‌خواند به هر دم
خبر می‌آورد توفان و باران را، و من اندیشناکم.

شب است
جهان با آن‌ چنان چون مرده‌ای در گور.
و من اندیشناکم باز
اگر باران کند سرریز از هر جای
اگر چون زورقی در آب اندازد جهان را؟

در این تاریکی‌آور شب
چه اندیشه و لیکن که چه خواهد بود با ما صبح؟
چو صبح از کوه سر برکرد، می‌پوشد از این توفان رخ آیا صبح؟


نیمایوشیج

-------------------------------------------------------

می‌بینید که نیما از شب سخن می‌گوید، اما نگران صبح است، که آیا تیرگی و ظلمت، صبح برای ما چه ارمغان دارد؟ روشنی و صفا یا توفان و آشوب. دیگر این که شب نیما جهانی است و باران زورق جهان را در آب می‌اندازد. حالا شعر پرستار #اخوان‌_ثالث را بخوانید:

شب از شب‌های پاییز است
از آن همدرد و با من مهربان شب‌های شک‌آور
ملول و خسته دل، گریان و طولانی.
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد
و یا بر بامدادم گرید از من نیز پنهانی
و اینک (خیره در من مهربان) بینم
چو بالشتی سیه زیر سرم ـ بالین سوداهاـ
گذارد شب
من این می‌گویم و دنباله دارد شب
خموش و مهربان با من
به کردار پرستاری سیه‌ پوشیده، پیشاپیش، دل برکنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارد شب
من این‌ می‌گویم و دنباله دارد شب ...


می‌بینیم که دو شعر، اگر عکس هم جاری نباشند، دست‌آوردی ناهمانند دارند. شب نیمایی شب کلی است که حالتی نمادین دارد و هنوز خبری از باران نیست «اگر باران کند سرریز ...» نیما وحشتی تعلیقی را از شب بازگوی می‌کند، و در آخر هم این تعلیق و «اگر، اما، و آیا» برقرار است.

شب اخوان اما پرستار اوست، ولی پرستاری که می‌داند بیمار او کارش به صبح نخواهد کشید، چرا که پرستار از قبل سیه پوشیده و از مرگ بیمار خود خبر دارد. وانگهی اخوان شب را «خاص» می‌کند، با نسبت «پاییزی» به آن بخشیدن. پس کجای «پایان‌بندی» شعرها مثل هم است. براهنی، پس از تمجید از بعضی رویکردهای اخوان به زبان عامه (تو بخوان محاوره، که نیما بر آن تاکید داشت) در چهار پاره کذایی که تم‌اش سرکوب پس از کودتاست «دارها برچیده خون‌ها شسته‌اند ...» و داوری مثبت ولی غریبی از شعر «پیوندها و باغ» یکی از زیباترین شعرهای اخوان می‌کند: [«نادر یا اسکندر» به صورت چهار پرده است ولی بعدها می‌بینیم که در شعر پیوندها و باغ، اخوان به لحن عامیانه، تشخص تغزلی می‌دهد و آن را در قالب نیمایی نیز به کار می‌گیرد و چه خوب.]

✍️ منوچهر آتشی


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۲۱ آبان - زادروز نیما یوشیج ، پدر شعر نو فارسی (۱۲۷۶ - یوش مازندران)

نیما یوشیج، با نام اصلی علی اسفندیاری، با شکستن قواعد سنی شعر کلاسیک، دریچه‌ای نو به دنیای شعر گشود و زبان شعر را به زبان روزمره نزدیک‌تر کرد.

نیما یوشیج نه تنها به عنوان یک شاعر، بلکه به عنوان یک متفکر و نوآور ادبی نیز شناخته می‌شود. او با شکستن قواعد سنتی شعر، به شعر فارسی جان تازه بخشید و آن را با روح زمانه همسو کرد. شعر نیما یوشیج، آینه‌ای تمام‌نما از زندگی و جامعه آن دوره است و به ما کمک می‌کند تا بهتر به دنیای درونی و بیرونی خود پی ببریم.


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Telegram Center
Telegram Center
Channel