Think+ with us Dr. Morris Setudegan

Channel
Logo of the Telegram channel Think+ with us Dr. Morris Setudegan
@thinkpluswithusPromote
523
subscribers
Dr. Morris Setudega استاد دانشگاه، رواندرمانگر سیستمی, عضو انجمن روانشناسان APA عضو مشاوران و سوپر ویژن سویس BSO عضو انجمن systemis سویس نوشته های خودم از صفحه اصلی +Think# و مطالب آموزشی ترجمه شده از جزوات تدریس در دانشگاه #dr_morris_setudegan
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
چگونگی پایبند بودن به یک برنامه

👈۱. #تفاوت_انگیزه_درونی و #انگیزه_بیرونی
👈۲. #عدم_شناخت_دقیق از #علایق_واقعی
👈۳. #عدم_همسویی_فعالیت با #ارزش ها و #اهداف_شخصی
👈۴. تفاوت بین #هیجان و #علاقه
👈۵. #سوالهای_بازتاب کننده



دکتر موریس ستوگان
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
عدم ادامه و اتمام کارها


۱. عدم علاقه یا انگیزه‌ی پایدار
۲. اهداف و توقعات غیر واقعی
۳. ضعف در مهارت تنظیم و برنامه ریزی
۴. عادت به نوگرایی و تلاش برای تجربه‌های تازه
۵. عدم تحمل شکست یا ناتوانی در مدیریت احساسات منفی


#نوگرایی
#عدم_علاقه
#عدم_انگیزه_پایدار
#تعیین_هدف
#توقعات_غیرواقعی
#مهارت_تنظیم_برنامه_ریزی
#عادت
#هدف_سمارت
#عدم_تحمل_شکست


دکتر موریس ستودگان
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
تفاوت و شباهت های #لذت و #شادی

👈تفاوت ها: ماهیت، پایداری، منبع، تأثیرات بلندمدت

👈شباهت ها: حس خوب، نقش در زندگی، ارتباط

👈تعریف شادی از دیدگاه های

1. تئوری لذت گرایی
hedonic theory

2. اودایمونیک تئوری
eudaimonic

3. تئوری نیازهای اساسی
basic needs theory

4. تئوری تنظیم تطبیقی
set-point theory

5. تئوری خود تعیین گری
delf-determination theory

6. تئوری تجربه جریان
Flow Theory

7. تئوری تقویت مثبت و منفی
positive and negative reinforcement

8. تئوری مقایسه اجتماعی
social comparison theory

دکتر موریس ستودگان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
#خشم_منفعل passive anger
نوعی ابراز خشم به شکلی غیر مستقیم و پنهانی... با چند مثال

از نگاه
#کارن_هورنای (#اضطراب_بنیادی)
#basic_anxity
#کارل_یونگ (#سایه)
#shadow
#ملانی_کلاین (#روابط_ابژه)
#object_relation

#دونالد_وینیکات (#خود_کاذب و #خود_واقعی)
#false_self #true_self

دکتر موریس ستودگان


💻think
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#روانشناسی_جنگ

👈نکاتی در مورد جنگ و اثرات ان
👈نقش مردم در جنگ و اثرات جنگ بر مردم

دکتر موریس ستودگان

💻think
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
برای بررسی دقیق‌تر و علمی‌تر تأثیر یادگیری ریاضی بر تقویت تاب‌آوری، مهارت‌های شناختی، و ویژگی‌های روانی، چند کتاب و مقاله

کتاب‌ها

1. "Mathematical Cognition and Learning" (سری کتاب‌ها)
این سری کتاب‌ها توسط Daniel B. Berch و David C. Geary به ویراستاری رسیده است و به بررسی چگونگی پردازش‌های شناختی و یادگیری ریاضی می‌پردازد. این مجموعه برای آشنایی با ارتباط بین ریاضی و توسعه مهارت‌های شناختی و روانی توصیه می‌شود.


2. "How the Brain Learns Mathematics" نوشته David A. Sousa
این کتاب با استفاده از تحقیقات علوم اعصاب، توضیح می‌دهد که چگونه مغز به ریاضی پاسخ می‌دهد و یادگیری آن چگونه به تقویت مهارت‌های مختلف از جمله تمرکز، دقت و تاب‌آوری کمک می‌کند.


3. "Mindset: The New Psychology of Success" نوشته Carol S. Dweck
این کتاب مستقیماً درباره ریاضی نیست، اما به تأثیر باورها و طرز فکر در یادگیری و رشد شخصیتی می‌پردازد و می‌تواند کمک کند بفهمیم چگونه یادگیری ریاضی می‌تواند در رشد ویژگی‌های روان‌شناختی مثبت مانند پشتکار و اعتماد به نفس تأثیرگذار باشد.


4. "The Number Sense: How the Mind Creates Mathematics" نوشته Stanislas Dehaene
این کتاب به درک اولیه و ذاتی انسان‌ها از ریاضی و نحوه تقویت این توانایی‌ها با یادگیری پرداخته و اطلاعات علمی درباره پیوند یادگیری ریاضی با رشد مغز ارائه می‌دهد.



مقالات که گفته بودم

1. "Mathematics Anxiety, Resilience, and Academic Performance: Exploring the Role of Mathematics Self-Efficacy"
این مقاله رابطه بین یادگیری ریاضی و تاب‌آوری و اضطراب ریاضی را مورد مطالعه قرار می‌دهد. مقاله به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه تقویت اعتماد به نفس در ریاضی می‌تواند به تاب‌آوری تحصیلی کمک کند.


2. "Enhancing Cognitive and Non-Cognitive Skills Through Math Education"
این مقاله به مطالعه تأثیرات آموزش ریاضی بر مهارت‌های شناختی مانند حل مسئله، حافظه کاری و مهارت‌های غیرشناختی مثل انگیزه و تاب‌آوری پرداخته است.


3. "Mathematics Achievement and Its Relation to Executive Functioning and Socioemotional Skills in Children"
این مطالعه تأثیر آموزش ریاضی بر مهارت‌های اجرایی (مثل حل مسئله و کنترل هیجانات) و مهارت‌های اجتماعی-عاطفی را در کودکان بررسی کرده است و می‌تواند اطلاعات ارزشمندی درباره تأثیر یادگیری ریاضی بر رشد روانی ارائه دهد.


4. "The Role of Mathematics in Developing Resilience: A Review of Educational Practices"
این مقاله مروری به بررسی تأثیرات یادگیری ریاضی در رشد تاب‌آوری و دیگر ویژگی‌های روانی می‌پردازد. مقاله به مطالعات مختلف و تجربیاتی که در کلاس‌های ریاضی به این هدف دست یافته‌اند اشاره دارد.



این منابع می‌تونن مبنای خوبی برای ارائه یک پاسخ علمی به دانش‌آموزان در رابطه با اهمیت یادگیری ریاضی در رشد مهارت‌ها و ویژگی‌های روانی باشه.

اگه سوالی بود در خدمتم‌.
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
توضیحاتی در مورد چرایی یادگیری ریاضی و رابطه آن با اعتماد بنفس، بالارفتن دقت به جزئیات و مهارت تاب اوری ...

#ریاضی
#عملکرد_شناختی
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
تأثیر ریاضی بر عملکردهای شناختی مغز

#ریاضی
#عملکرد_شناختی
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
تناقض در هویت یابی و توضیح مراحل هویت یابی اریک اریکسون

#تناقض_رفتاری
#هویت_یابی
#اریک_اریکسون

دکتر موریس ستودگان‌
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
سلام و ادب

جناب دکتر
آقایی میانسال
حدود ۵ سالی هست که گرایش به همجنسگرایی پیدا کرده میگه داره زیاد میشه و بسته به شرایط وارد چنین روابطی هم شده گاهی با چت گاهی عملی

ازین رفتار لذت میبره اما میگه از اینکه دارم به خانمم خیانت میکنم ناراحتم
کیفیت روابط عاطفی با خانمش میگه خوبه
آما از لحاظ کیفیت و صمیمیت جنسی گفته خانمش بیشتر تکلیف محور بوده

مشکلی که داره همون احساس ناخوشایندی که در مورد ( عهد شکنی ) نسبت به خانمش داره ...
و تبدیل شدن این گرایش و عمل جنسی ( همجنسگرایی ) به حالت افراطی
راهکار خواسته

البته گفته در جوانی هم این میل رو داشته عملی هم کرده
اما
مشکلی هم نداشته با جنس غیر همجنس ازدواج کنه و از ازدواجش هم راضیه
اگر برای شما مقدوره راهنمایی بفرمایید
پیشاپیش سپاسگزارم ❤️🙏
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
دکتر موریس ستودگان

Jacques Marie Émile Lacan
ژاک لکان
(۱۳ آوریل ۱۹۰۱ تا ۹ سپتامبر ۱۹۸۱) روان‌پزشک و روان‌کاو برجسته فرانسوی که نخستین بار برای نگرهٔ «بازگشت به فروید» و نگاشته‌ای مشهور شد که در آن ناخوداگاه را همانند زبان ساختاربندی شده نامید. لاکان از تأثیرگذاران بر فلسفه در فرانسه بوده‌است.
لکان روانکاوی را با فلسفه، زبان‌شناسی، و مطالعات فرهنگی پیوند داده و مهم‌ترین نکات فلسفه و روانکاوی او را می‌توان در سه بخش اسم برد؛

1. سه نظم: امر خیالی، امر نمادین، و امر واقعی

امر خیالی (The Imaginary): دوره‌ای که نوزاد خود را در آینه تشخیص می‌دهد (مرحله آینه‌ای)، اما هنوز تمایزی بین خود و دیگری ندارد. در این مرحله، تصویر بدن کامل به عنوان یک «خود خیالی» تشکیل می‌شود که پایه هویت انسان است.

امر نمادین (The Symbolic): با ورود به زبان و فرهنگ، فرد وارد نظم نمادین می‌شود. این نظم شامل ساختارهای زبان، قوانین اجتماعی، و نقش‌های فرهنگی است. در این مرحله، سوژه با «نام پدر» مواجه می‌شود، که نماد اقتدار و قانون است.

امر واقعی (The Real): آنچه در خارج از زبان و معنا قرار دارد و قابل بیان یا تجربه کامل نیست. امر واقعی شامل تجربیاتی می‌شود که فراتر از درک و زبان هستند و به نوعی با «فقدان» و «غیاب» پیوند دارند.


مثال: کودکی که خود را در آینه می‌بیند و فکر می‌کند که تصویرش در آینه یک "خود کامل" و جدا از واقعیت است. این تصویر خیالی به او احساس هماهنگی و وحدت می‌دهد، در حالی که در واقعیت، او هنوز نمی‌تواند مرزهای بین خود و دیگران را به درستی درک کند.


2. مرحله آینه‌ای (The Mirror Stage)

لکان معتقد است که کودکان در سنین ۶ تا ۱۸ ماهگی زمانی که خود را در آینه می‌بینند، یک تصویر ایده‌آل از خود می‌سازند. این مرحله منجر به تشکیل «خود» می‌شود و پایه‌های هویت و ارتباط با دیگری را می‌سازد.

مثال: ورود کودک به دنیای زبان و قواعد اجتماعی. زمانی که کودک یاد می‌گیرد که واژه «مادر» به شخصی خاص اشاره دارد و این واژه را در نظم نمادین زبان استفاده می‌کند، او به نوعی هویت و ارتباطات خود را بر اساس این قوانین اجتماعی شکل می‌دهد.

3. نظریه زبان و ناخودآگاه

لکان ناخودآگاه را مانند یک زبان می‌بیند. او از زبان‌شناسی ساختارگرا، به ویژه نظریات سوسور، الهام می‌گیرد و معتقد است که ناخودآگاه ساختاری مشابه زبان دارد و از قوانین و نشانه‌های زبانی پیروی می‌کند.

مثال: تجربه مرگ یک عزیز، که نمی‌توان آن را به طور کامل در زبان یا معنا گنجاند. این تجربه چیزی فراتر از درک و زبان است و نمی‌توان به صورت کامل در نظم نمادین آن را درک کرد.


4. سوژه و دیگری (The Subject and the Other)

لکان بر این باور است که «دیگری بزرگ» (The Big Other) به عنوان نماد نظم اجتماعی، زبان، و فرهنگ عمل می‌کند. سوژه (Subject) خود را در رابطه با دیگری شکل می‌دهد و هویت و تمایلات او وابسته به تعامل با دیگری است.

مثال: زمانی که کودکی که حدود ۱۸ ماهه است، برای اولین بار تصویر خود را در آینه می‌بیند و به عنوان یک «خود مستقل» تشخیص می‌دهد. این مرحله به او کمک می‌کند تا هویت خود را شکل دهد و از خود به عنوان یک موجود مجزا آگاه شود.



5. فقدان و میل (Lack and Desire)

یکی از مفاهیم کلیدی در روانکاوی لکان، ایده «فقدان» است. او معتقد است که میل (Desire) از فقدان و ناکامی ناشی می‌شود. میل به دنبال جبران این فقدان است، اما هرگز به طور کامل ارضا نمی‌شود.

مثال: فردی که همواره به دنبال تأیید دیگری (مثل والدین، جامعه، یا معلم) است. این فرد ارزش خود را از دیگری می‌گیرد و هویت خود را در رابطه با آن دیگری می‌سازد.

6. چه می‌خواهی؟ (Che vuoi?)

این پرسش معروف لکان، به عدم قطعیت در مورد خواسته‌های واقعی ما اشاره دارد. او تأکید می‌کند که میل انسان نه تنها به خودش بلکه به میل دیگری نیز وابسته است.


مثال: فردی که به دنبال خرید آخرین مدل گوشی همراه است، نه به خاطر کارکرد آن، بلکه به دلیل احساس کمبود یا میل به رسیدن به چیزی که همیشه دور از دسترس به نظر می‌رسد.


7. امر واقعی و تراما (Trauma)

لکان تراما را به عنوان برخورد با امر واقعی در نظر می‌گیرد؛ جایی که تجربه‌هایی رخ می‌دهند که فراتر از نمادین‌سازی و معنا هستند و شوک یا سردرگمی ایجاد می‌کنند.

مثال: فردی که در زندگی شغلی‌اش به موفقیت رسیده، اما همچنان احساس نارضایتی می‌کند و نمی‌داند که در عمق وجودش چه می‌خواهد. این نشان‌دهنده عدم قطعیت و پیچیدگی خواسته‌ها و امیال انسانی است.




لکان با استفاده از این مفاهیم، به مطالعه و تحلیل روان‌شناسی، زبان، و فرهنگ پرداخت و تأثیرات عمیقی بر حوزه‌های مختلف از جمله ادبیات، فلسفه، و نظریه اجتماعی گذاشت.

❤️نقاشی؛ موریس ستودگان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
دکتر موریس ستودگان


"میل انسان بدنبال چیزی است که نباید باشد و همین "نباید" بهترین دلیل" بر پایداری میل است. (ژک لکان)

نقاشی بالا بازتابی از ایده لکان درباره میل به چیزی است که نباید داشته باشیم. فیگور در برابر دری ایستاده است که روی آن نمادی از ممنوعیت ورود دیده می‌شود، در حالی که روبرای او یک شیء درخشان و دست‌نیافتنی وجود دارد. این شیء نمایانگر همان "ابژهٔ کوچک a" است که لکان از آن صحبت می‌کند، و صحنه تضاد بین میل و ممنوعیت را نشان می‌دهد. این تصویر به‌صورت سوررئال و با عناصری از ذهن ناخودآگاه و تنش روانی ترسیم شده است.
این توصیف دقیقاً همان چیزی است که جمله ابتدای نوشته من از لکان را توضیح می‌دهد. در اینجا، به خوبی نشان داده شده که چگونه میل انسان به سمت چیزی هدایت می‌شود که با یک نوع «نباید» یا ممنوعیت مواجه است.


از نگاه من این جمله زیبا از ژک لکان، روانکاو فرانسوی و از شخصیت‌های برجستهٔ فلسفه و روانکاوی پسا مدرن میتواند ریشه شکل گیری بسیاری از اضطراب ها را در برگیرد. لکان در نظریه‌های خود بر مفهوم "میل" تأکید ویژه‌ای دارد و این موضوع یکی از جنبه‌های کلیدی در اندیشهٔ اوست.

لکان معتقد است که میل انسان همیشه معطوف به چیزی است که به‌طور مستقیم دست‌یافتنی نیست؛ چیزی که او آن را «ابژهٔ کوچک a» یا (objet petit a) می‌نامد. این «نباید» یا عدم دستیابی، منبع پایداری و بقای میل است، چرا که میل همواره به سمت چیزی تمنا دارد که فقدان و یا کمبود یا خلا آن احساس می‌شود. از نگاه لاکان، این فقدان یا فاصله و کمبود، عامل تحریک‌کننده و پایدار نگه‌دارندهٔ میل در انسان‌هاست.

مثلا فرض کنیم فردی میل شدیدی به رسیدن به موفقیت "مطلق" در شغل خود دارد. او همواره احساس می‌کند که هنوز به اندازهٔ کافی موفق نیست-احساس فقدان- و به همین دلیل دائماً به دنبال تحقق این میل است. از نظر لکان، این «نباید» در واقع همان چیزی است که این میل را پایدار نگه می‌دارد، چون فرد هرگز به وضعیت ایده‌آلی که در ذهنش ساخته دست نمی‌یابد و همین نرسیدن به کمال، میل او را زنده و پویا نگه می‌دارد.

در یک مبحثی مراجعی از من پرسید در مورد «نباید دیگران را بکشیم از تورات و انجیل»، چطور؟

توضیح من این است که نگاه لکان ممکن است به این گفتمان پیچیده‌تر باشد. او به جای تمرکز بر قوانین اخلاقی به عنوان دستورالعمل‌های مطلق، بیشتر بر ساختارهای روانی و اجتماعی که این قوانین را تولید می‌کنند، تمرکز دارد.

برای درک بهتر این موضوع، لکان مفهوم «نام پدر» (Nom du Père) را مطرح می‌کند. این مفهوم به عنوان نمایندهٔ قانون، زبان، و نظم اجتماعی است که فرد از دوران کودکی با آن مواجه می‌شود. «نام پدر» در واقع همان ساختارهای اجتماعی و فرهنگی‌ای است که انسان را به پیروی از قوانینی همچون «نباید دیگران را بکشی» سوق می‌دهد.

از دید لکان، این «نباید» به عنوان بخشی از ساختار ناخودآگاه فرد، از طریق زبان و تعاملات اجتماعی، در او نهادینه می‌شود. به عبارت دیگر، این قوانین بیشتر از طریق ساختارهای زبانی و اجتماعی درون ناخودآگاه شکل می‌گیرند و پایدار می‌مانند.

اما ارتباط این «نباید» با میل چیست؟ لکان ممکن است بگوید که ممنوعیت‌های اخلاقی، همانند «نباید دیگران را بکشی»، می‌توانند میل فرد را جهت‌دهی کنند و به آن شکل دهند. این «نباید» نه تنها محدودیت ایجاد می‌کند، بلکه همزمان چارچوبی فراهم می‌کند که میل در آن شکل بگیرد. برای مثال، ممکن است کسی در خیال و ناخودآگاه خود از خشونت یا تجاوز به قانون تصوری داشته باشد، اما این میل به دلیل وجود ممنوعیت‌ها سرکوب شده و به صورت ناخودآگاه باقی بماند.

تصور کنیم ما که از کودکی یاد گرفته ایم «نباید دیگران را بکشیم» به این قانون به عنوان بخشی از هویت و ناخودآگاه خود معتقدیم. این قانون، به ما کمک می‌کند تا میل به خشونت را در یک چارچوب خاص نگه داریم و حتی به آن شکلی از مشروعیت ببخشیم. یعنی میل به خشونت ممکن است در تخیل یا نمادهای دیگر بروز کند، بدون آنکه به عمل برسد. بنابراین، این «نباید» هم جنبهٔ بازدارنده و هم جنبهٔ پایداری میل را حفظ می‌کند.

این تحلیل لکانی به ما نشان می‌دهد که چگونه قوانین اجتماعی و اخلاقی بر ناخودآگاه انسان تأثیر می‌گذارند و ساختار روانی ما را شکل می‌دهند.

#لکان
#نباید
#نام_پدر
#ابژه_کوچک_a


💻think
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
برای ما این کافی نیست که دیگری به ما عشق بورزد، ما همچنین می‌خواهیم که علت اشتیاق آن فرد باشیم.

ژک لکان

این جمله از دیدگاه روانکاوی لکان به میل انسان‌ها برای فراتر از دریافت #عشق اشاره می‌کنه. ما نمی‌خوایم فقط مورد عشق قرار بگیریم، بلکه میل داریم علت آن عشق و اشتیاق باشیم. این مفهوم با هویت و میل در نظریه لکان ارتباط داره. انسان‌ها به دنبال تأیید و بازشناسی از دیگری هستن و در تلاش‌ هستن تا به واسطه میل و عشق دیگری به ارزش و وجود خودشون پی ببرن. این میل به دلیل بودن، به ما احساس معنا و وجود میده.

در نظریه لکان، هویت و میل به شدت با رابطه انسان با "دیگری" (The Other) مرتبطه. هویت ما به طور کامل از درون خود ما نمیاد، بلکه از طریق نگاه و خواست دیگری ساخته میشه. لکان میگه که میل انسان نه تنها برای کسب لذته، بلکه بیشتر به سمت میل دیگری گرایش داره؛ یعنی ما آنچه دیگری می‌خواد رو می‌طلبیم. به این ترتیب، میل ما اساساً میل به #تأیید، شناخته شدن، و دلیل میل دیگری بودن هست. این میل در جستجوی یافتن معنا و هویت فردی ماست.


❤️ م. ستودگان





💻think
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
🤦‍♀️ پدیده شبیه سازی با حیوانات

#ترینسگوریسم
#Theriantropy
#Furry_culture ->
بخاطر پوشش با موی حیوان این اسم رو گرفته. Fur میشه موی حیوانی. و صرفا منفی نیست چون در خیلی از جوامع پذیرفته شده هم هست وقتی افراد در مراسم خاص با لباس فیگورهای مثل میکی ماوس یا تدی بیرون میان.
در مهدکودک ها گاهی کودکان در نقش های حیوانات تئاتر برگزار می‌کنند و لباس میپوشن و گاهی می‌تونه این موفقیت ها و لذت اون در کودکی تاثیر فراوان روی رفتارها در آینده بگذاره مثل همون لذت سیگار کشیدن با دوستان که یک حس تعلق داشتن به گروه خاصی رو در ذهن میسازه و حس حیوانی بودن هم می‌تونه دلایل مشابه لذت رو داشته باشه. (چیزی هست که من بهش فکر کردم)

#Therian ->
نامیدن افراد با این گرایش یا هویت سازی.


❤️دکتر موریس ستودگان‌
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Dr. Morris Setudegan
دکتر موریس ستودگان‌

👊 سواد رابطه (Relational Literacy)

هاروی سواد رابطه را به معنای توانایی شناخت، درک، و مدیریت روابط میان‌فردی به شیوه‌ای سالم و سازنده تعریف میکند*. این مفهوم شامل مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که افراد را قادر می‌سازد تا روابط خود را به‌طور مؤثری مدیریت کنند، مشکلات را حل کنند، مرزهای خود را تعیین کنند، و ارتباطی همدلانه و محترمانه با دیگران برقرار کنند.

❤️ مولفه‌های اصلی سواد رابطه از دبورا*:

1. ارتباط مؤثر: توانایی بیان افکار، احساسات، و نیازها به‌گونه‌ای که قابل درک و پذیرش باشد. این مهارت شامل شنیدن فعالانه و پاسخ‌دهی بدون پیش‌داوری است.

👈مثال: وقتی فردی در یک رابطه دوستانه با مشکل مواجه می‌شود، به جای سرزنش طرف مقابل، می‌تواند به‌طور صریح احساسات خود را بیان کند: "من احساس می‌کنم که شنیده نمی‌شوم وقتی تو حرف‌های من را قطع می‌کنی."


2. مدیریت تعارض: توانایی حل و فصل تعارضات به شیوه‌ای سازنده بدون تشدید تنش‌ها یا آسیب زدن به طرف مقابل.

👈مثال: در یک رابطه زناشویی، هنگامی که یکی از طرفین احساس نارضایتی می‌کند، به جای انتقاد مستقیم، با استفاده از عبارات "من احساس می‌کنم..." می‌تواند بحث را به سمت حل مسئله پیش ببرد.


3. درک و تنظیم مرزهای شخصی: آگاهی از مرزهای خود و دیگران و توانایی حفظ آن‌ها.

👈مثال: فردی که در یک رابطه دوستانه حس می‌کند که دیگری بیش از حد وارد حریم شخصی‌اش شده، می‌تواند محترمانه مرزهای خود را تعیین کند: "من واقعاً به تنهایی بیشتری نیاز دارم تا بتوانم انرژی‌ام را بازیابی کنم."



منبع:

*Harvey, J. H., & Omarzu, J. (2002). Constructing and reconstructing relationships: Communication and relational literacy. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.


*کامرون، دبورا. (2009).
کتاب مهارت‌های ارتباط مؤثر در روابط میان‌فردی. انتشارات سازمان مطالعات فرهنگی.

💻think
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram Center
Telegram Center
Channel