شب خاکآلود و خسته به خانه برمیگشتیم، و با اِشتِها هرچه در سفره بود میخوردیم. اصغر لقمه از گلویش پایین نرفته خورخورش بلند میشد، و ننه، او را روی دست بلند میکرد و میبرد توی جا میگذاشت، و غصهدار برایش میخواند: “ای کوچولوی نان آورم ای گربهی خاکآلودم قربان دستهای زبر و ترک خوردهات بروم عزیزکم.”
#کتاب_صوتی «فصل نان» مجموعهای از شش داستان است که در هر يك از داستانها پسرِ مدرسهایِ نوجوانی، فقر و «بینانی» همیشگی، كار تابستانيِ بیامان و وضع نابهسامان خود و خانوادهاش را وصف ميكند.
#علیاشرف_درویشیان در این مجموعه تلاش میکند تا مخاطبان را در برابر آینهی روایت همدلانهی خود بنشاند و با نقد فقر به دفاع از محرومان و طبقهی فرودست جامعه بپردازد. او زندگی فاجعهبار مردم را آنچنان حُزنانگیز نشان میدهد که کاملاً خواننده را با آن سختیها شریک میکند.
فصل نان در سال ۱۳۵۷ و زمانیکه درویشیان در زندان بود، بهعنوان برگزیدهی شورای کتاب کودک ایران انتخاب شد.
داستان صوتی «فصل نان» اثر زندهیاد علیاشرف درویشیان را در شش قسمت و در پست های بعدی کانال گوش کنید.👇👇👇