مسعود تو کجایی که بدخشانه فروختند
تخار و سمنگان و جوزجانه فروختند
مسعود تو کجایی که یاران همه مردند
هرات و پروان و ارزگانه فروختند
مسعود توکجایی که غزنی همه آتش
قندهار و پنجشیر و بغلانه فروختند
مسعود توکجایی که کندوز همه خون است
بادغیس و فراه و هلمنده فروختند
مسعود تو کجایی همه جا قصه ای از توست
حتی پکول و لنگی و دستاره فروختند
مسعود تو کجایی که ببینی وطن ات را
هزاره من ام تاجیک دین داره فروختند
مسعود توکجایی که کابل جوی خون است
بلوچ من ام پشتون قندهاره فروختند
مسعود تو اگر آیی و ببینی وضع مارا
دین و شرف و عزت ما را فروختند
یکبار تو بیا تا دل این خاک شود شاد !
از تذکره ها هویت اقوامه فروختند
مسعود توکجایی که آمد سخنی تو
این خاکه به بن یک سرو یک پاچه فروختند
حسرت که دیگر نیستی و تا بینی مارا !!
در بن همه را به عوضی خانه فروختند !
Read more:
@tajikistan_persia