View in Telegram
نمی‌خاستم گریه کنم امروز متنی از استاد خوندم. ترکیب کلماتی با بوسه. شاید این ترکیبا نتونه چشمی رو نمدار کنه ولی وقتی به بوسه‌های «بابا» و بعد با شخم زدن خاطره به سایه‌ش اونم دست تو دستت رو آسفالت خیابون میرسه، بخصوص الان که فقط خاطراتش برات مونده، دیگه دنیای جلوی چشمت شروع میکنه به لغزیدن. حالا نوبت منه که ترکیب بسازم: بابابوسه. باباسایه. باباگونه. بابااسب. باباکوه. باباپیاده‌. بابادندون. باباسبیل. باباسرسره. باباتاپ. باباجیغ. بابادوچرخه. باباماشین. باباباغ. بابابیل. باباجوجه. باباگریه. بابااحساس. باباغم. باباغصه. بابانماز. بابادعا. باباخمیده. بابا کلی ترکیب و خاطره که هر کدوم برای خودش داستانی میشه و بعد میتونی یه مجموعه داستان با عنوان «منو بابا» یا «بابام» یا ... منتشر کنی. پ.ن: متنی بدون ویرایش، فقط برای ثبت احساس در ۲/آبان/۰۳ #شیمانهضت
Telegram Center
Telegram Center
Channel