مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری

#تردیدار
Канал
Логотип телеграм канала مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
@shahinkalantariПродвигать
19,75 тыс.
подписчиков
3,72 тыс.
фото
44
видео
4,88 тыс.
ссылок
پایگاه مرجع آموزش نویسندگی و تولید محتوا ⭐️الهام‌گاه شیفتگان نوشتن مسئول: شاهین کلانتری نویسنده و سخنران Shahinkalantari.com Madresenevisandegi.com 🔻ارتباط: @nevisandeganim اینستاگرام: instagram.com/shahinkalantary instagram.com/madresenevisandegi_com
۳ پرسش از همه‌ی مشتاقان و کوشندگان نویسندگی

اگر گروه معتبری از دانشمندان با دقیق‌ترین و معتبرترین سنجه‌ها و یافته‌های علمِ روز دنیا به تو ثابت کنند که مطلقن هیچ استعدادی در نویسندگی نداری، آیا کماکان به نوشتن ادامه می‌دهی یا بی‌خیال نویسندگی می‌شوی؟

اگر پیشرفته‌ترین ربات هوش مصنوعی بتواند اثری چند برابر بهتر از حد تصورت تولید کند، آیا همچنان تن می‌دهی به تلاشی طاقت‌فرسا برای خلق اثری ادبی؟

اگر همین حالا به نهایت ثروت برسی و مطمئن باشی که همیشه هم ثروتمند خاهی بود و در اوج رفاه، باز انگیزه‌یی برای تلاش برای نویسندگی داری؟

برای رسیدن به پاسخی ژرف‌نگرانه چه‌بهتر که از خودِ نوشتن سود بجوییم.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
چون آدمی

می‌گویی: «هر کاری شروع می‌کنم نیمه‌کاره رها می‌کنم.»
می‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «نمی‌توانم روی کارم تمرکز کنم و حین کار فکرم به هزار جا می‌رود.»
می‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «حوصله نمی‌کنم کتاب‌های قطور و کلاسیک را بخانم.»
می‌‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «نمی‌توانم آنچه در دل دارم همان‌گونه که می‌خاهم بنویسم.»
می‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «حس می‌کنم رشدم کُند است و درجا می‌زنم.»
می‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «از افزایش سنم هراسانم و حس می‌کنم فرصت چندانی ندارم.»
می‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «می‌ترسم از اینکه کارم را ارائه کنم و دیگران ناچیز بپندارندش.»
می‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «می‌دانم چه باید بکنم، اما از انجامش ناتوانم.»
می‌گویم: چون آدمی.
می‌گویی: «چاره چیست؟ درد کشیدن و دم بر نیاوردن؟»
می‌گویم: آدم بودنت را بپذیر. برای کامیابی محکومی به دلخوشی برای دستاوردهای ناچیز و تدبیرِ تدریجی برای چیز کردنِ همین ناچیزها.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
پرسش‌ها می‌رهانند

چه می‌شد اگر سوقاتی سؤال می‌آوردی؟
تو بگو؛ ترجیح می‌دهی سوقاتی برایت عطر یا لباسی گران‌بها بیاورند یا پرسشی که می‌تواند جرقه‌ی بهترین دگرگونی‌های زندگی‌ات را بزند؟
نگو «سؤال روی زمین ریخته، کو جواب؟»
سفر (درونی و بیرونی)‌برای پاسخ‌یابی نیست. رهاوردت نیمچه پرسشی هم باشد بی‌راهه نرفته‌یی. مشاهده‌یی که به پرسش نینجامد، جواب نیست.
چه‌بسا پرسشی که کوششِ نافرجام برای پاسخ آن می‌ارزد به هزارها جوابِ حاضروآماده.

امروز توی وب‌نشستِ «نویسنده‌ساز» از همسفرانم خاستم، کوشاتر از پیش، از سفرشان در راهِ نوشتن، پرسشی پیشکشِ جمع کنند، که رونق گفت‌وگو به پرسش است.

گوشه‌یی نوشته بودم:
«گاه با بزرگ‌ترین تغییر زندگی‌مان تنها یک پرسش فاصله داریم.»
پرسشی جوشیده از سفر/عمل.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
ایده‌ماهی

از صید و شکار و کشتارِ هر موجود زنده‌یی -حتا سوسک- بیزارم.
از استعاره‌ی صید و شکار اما خوشم میاید. و کاش صید و شکار تنها در دنیای مجاز باقی بماند.

‌آزادنویسیِ روزانه ماهیگیری‌ست
با آزادنویسی ماهیگیری می‌آموزی (ایده را با نوشتن می‌یابی)، به جای انتظار برای الهامِ ایده (طلب ماهی از دیگری).

تور واژه‌ها را پهن کن، ایده‌ماهی‌ها تشنه‌ی صیدند.

از فردا در وبینارهای نویسنده‌ساز از همسفرانم می‌پرسم «امروز چند تا ماهی گرفتید؟»

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
نثرت رسد به فریاد

دوستی پرسید چگونه درمی‌یابی اثر نویسنده‌یی کم‌شناس ارزش خاندن دارد؟
گفتم معیار اصلی‌ام زبان است. گاه مطالعه‌ی نظراندازِ چند سطر آغازین هم کافی‌ست. نثر اثر که به وجدم بیاورد، تمام است، کاری با موضوع ندارم.
در مثل آشنایی‌ام با نثر ناب و نارایجِ فرشته کوثر با همین چند جمله‌ی شروع کتاب «بیداد سکوت*» بود: «مادرم آنجا خوابیده است. روی سکوی غسالخانه. و منم اینجا. ایستاده بر جا. زیر درختان چنار، که برگ‌هایشان رو به زردی گذارده است. مهرماه است و هوا بوی روزهای اول مدرسه را دارد.»

مادرم آنجا... منم اینجا... ایستاده بر جا...
نثری که می‌گوید: «من می‌ارزم به خاندن، دوباره خاندن، بخانم، بارها بخانم.»
دو-سه‌خط کافی‌ست تا بفهمی نویسنده‌زبان‌آور است.

حیف است پاره‌یی دیگر از کتاب را نقل نکنم:
«هوا تُرد است و خُنک؛ مهرماه است دیگر. ماه عجیبی‌است این مهرماه جلالی. هر روزش را با روز دیگر تفاوتی است و هر هفته‌اش را با هفته‌ای دیگر. خنکی روزهای اول، هوا را شفاف‌تر می‌نمایاند و سبزی برگ‌ها را درخشان‌تر. اما هنوز سر تکان نداده‌ای که زردی خزان را بر برگ‌ها می‌بینی و در پی آن شکستن دُمبرگ‌ها و جدایی برگ از شاخه. زمین به ناگاه مالامال از رنگ‌های سبز و زرد و سرخ می‌شود. اما هنوز زیر و بم رنگ‌ها را به‌خاطر نسپرده‌ای که صدای خزانزدگی را زیر پایت می‌شنوی و نوید اولین سرما را.»

شاهین کلانتری
*انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۳

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
🔴کارگاه نثر نارایج | تک‌جلسه این کارگاه برای همه‌ی افراد مناسب نیست. نثر نارایج را به علاقه‌مندان جدیِ آزمودن شیوه‌هایِ متفاوت کلمه‌گزینی و جمله‌نویسی پیشنهاد می‌کنیم. 🩸محتوای کارگاه هر بار دگرگون می‌شود مدرس: شاهین کلانتری 🔵سرفصل‌ها: تمرکز روی نحو زبان…
چیست این نثر نارایج؟

بنویسیم، متفاوت اما.

نثر نارایج نثر معیار نیست، اما نارایج‌نویس اهمیت نثر معیار را می‌داند و در نگارش آن تواناست.
نثر نارایج کارِ نویسندگانی‌ست که از کلیشه‌های زبانی به ستوه آمده‌اند.
نارایج‌نویسان می‌‌کوشند با چهربندیِ دیگرگونه‌ی جملاتشان آشنایی‌زدایی کنند.
نثر نارایج لایه‌های نهانِ زبان را می‌گشاید.
نارایج‌نویسان از آزمودن انواع سبک‌ها به وجد می‌آیند.
نثر نارایج رستاخیزگاه کلمات است.
نثر نارایج یعنی ذوق‌‌ورزی با واژه‌ها.
نثر نارایج یعنی درهم‌شکستنِ استبدادِ قواعدِ صلبِ زبانِ روزمره.
نارایج‌نویسان بیش از طلبِ «اتاقی از آن خود»، شوقمندِ امضایی از آن خوداند.
نارایج‌نویسان در تمنای افزودن چیزی به نثر فارسی‌اند.
نثر نارایج بروندادِ ذهنِ نارایج‌اندیش است؛ ذهنی که از رفتار رمه‌وار می‌پرهیزد.
نثر نارایج یعنی بهانه‌یی برای خلق تازگی با کهنه‌ها.
نثر نارایج کُنشیارِ غوطه در بحرِ نحو است.
نثر نارایج یعنی سرمستی از بیان هزارباره‌ی یک جمله به شکل‌های گوناگون.
نثر نارایج مشوق بازخانیِ نثر کهن فارسی‌ست.
نثر نارایج یعنی نویسندگی.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar.
کارمایه‌داری

گفت:
«من قهوه نمی‌نوشم که بنویسم، می‌نویسم که قهوه ننوشم.
سیگار نمی‌کشم که بنویسم، می‌نویسم که سیگار نکشم.
نوشتن انرژی نمی‌خاهد، خود انرژی‌زاست.»

مرضِ مترادف‌یابی سبب شد بروم پی برابرنهادِ فارسیِ «انرژی». قشنگ‌ست: «کارمایه». البته اصرار بر جایگزینیِ کارمایه به‌جای انرژی از آب الک‌کردن هم عبث‌ترست. هیچ خوش ندارم با چکشِ «فارسی را پاس بداریم» بکوبم سر دیگران. پارسی پاسدار نمی‌خاهد. عوضِ فارسی از ذوق خودت محافظت کن. خوب و خلاقانه که بنویسی، فارسی هم خوشحال می‌‌شود. یاد حرفی از نجف دریابندری افتادم، چندان ربطی به حرف ما ندارد، نقلش اما خالی از لطف نیست:
«بعضی‌ها فکر می‌کنند برای ما خیلی اهمیت دارد که ما ادبیات خودمان را به زبان‌های دیگر معرفی کنیم، ولی آن اهمیتی را که دیگران در این مطلب حس می‌کنند، من حس نمی‌کنم. من فکر می‌کنم آنچه برای ما مهم است این است که ما در درون فرهنگ خودمان، یعنی در زمینه‌ی زبان فارسی زندگی فعال و پرثمری داشته باشیم. اگر چنین چیزی داشتیم، اگر ازین زندگی آثاری به بار آمد که خواندنش برای مردم فرانسه یا آلمان جالب باشد، خوب لابد آنها به فکر ترجمه‌اش هم می‌افتند و اگر نیفتادند بدا به حال آنها. این به قول خود فرنگی‌ها، مسئله‌ی آنهاست. درست همانطور که ترجمه‌ی آثار فرنگی به زبان فارسی هم مسئله‌ی ما است، نه مسئله‌ی فرنگی‌ها.*»

شاهین کلانتری

* مجله آدینه، ویژه‌ی گفت‌وگو، شهریور ۷۲

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
نوشتن تجربه می‌شود

مارک روتکو گفت:
«نقاشی درباره‌ی تجربه نیست، خود تجربه است.»
به همین سیاق می‌توان گفت:
نوشتن خود تجربه است.

اما چه نوع نوشتنی؟
حرف از موضوع و گستره‌ی تخیل نیست.
تجربه را حال‌وهوای لحظه‌های نوشتن می‌سازد.
همیشه که بنویسی، نوشته تجربه می‌شود تجربه نوشته می‌شود.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
فرمول نوآوری

اگر استمرار نداشته باشی
به تکرار نمی‌افتی
اگر به تکرار نیفتی
حالت از کارت بهم نمی‌خورد
اگر حالت از کارت بهم نخورد
برای نوآوری نمی‌کوشی.
نوآوری میوه‌ی استمرار است.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
از مصاحبه تا مقاله

در جستارگاه امروز حرف از استعاره‌های مفهومی بود و من هم برای بیان بهتر مهم‌ترین نکته‌ی کارگاه به استعاره متوسل شدم:

خیال کن داری با خودت مصاحبه می‌کنی.
مقاله‌ی خوب مصاحبه‌ی خوب نویسنده با خود است.
پرسش‌وپاسخِ ‌سطحی مصاحبه را از رمق می‌اندازد، مقاله را هم.
مصاحبه‌ی ممتاز، هر دو طرف گفت‌وگو را به چالش می‌کشد و گاه به بیان حرف‌هایی می‌انجامد که شاید خود گویندگان را هم غافلگیر کند.

دنبال سوژه‌ می‌گردی؟
درباره‌ی دغدغه‌هات، با خودت مصاحبه کن. خودت را با سخت‌ترین پرسش‌ها محاصره کن.
حاصلش شاید جستاری جوشیده از جان باشد.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
قصه‌ی قصه‌نویس

قصه‌ی نویسنده‌یی را بنویس که قصه‌ی نویسنده‌یی را می‌نویسد که قصه‌ی نویسنده‌یی را می‌نویسد...* 
شاهین کلانتری

*واپسین جمله‌ی کتاب «نویسنده‌ساز» (در دست چاپ)

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
خودت می‌نویسی؟

وقتی می‌نویسی خودتی یا یکی دیگه؟
این مهم‌ترین سؤالیه که باید بهش جواب بدی.
خوب که فکر کنی می‌بینی بیشتر وقتا خودت نیستی؛ هزار تا نقاب می‌زنی که البته گاهی بعضی از این نقابا یه کم شبیه خودته.
اما هنرْ برداشتنِ نقابه.
حالا جواب بده: انصافن هر چی می‌نویسی خودِ خودت می‌نویسی؟

ــــــــــــــــــــــــــــــ

که می‌نویسد؟ خودت یا دیگری؟
این مهم‌ترین پرسشی‌ست که باید به پاسخش بیندیشی.
با درنگی ژرف‌تر درمی‌یابی اغلب اوقات خودت نیستی؛ هزار نقاب می‌زنی که البته برخی‌ش هم بی‌شباهت به تو نیست.
هنرْ زدودن نقاب‌هاست.
حالا بگو: هر چه می‌نویسی، خودِ خودت می‌نویسی؟

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
محبوس این مثلث

خودخاسته محبوس این مثلثم:
پیاده‌روی-نوشتن-خاندن

اما برای گریز از اهمال‌کاری همیشه یک ضلع مثلث را کنار می‌نهم و
پیاده‌روی و نوشتن را می‌اندازم به جان هم.
چرا؟
مگر شما هزار بار با خاندن از زیر نوشتن در نرفته‌اید؟
پیاده‌روی و نوشتن اما هر دو به یک اندازه ‌اهمال‌برانگیزند.
هنگامه‌ی طفلانگیْ مادرغلام* تهدید می‌کرد: «اگه غذاتو نخوری می‌دم پیشی بخوره.»
حالا پسرغلام اینطوری خودش را به نوشتن وامی‌دارد:
«یا پیاده‌روی یا نوشتن، ‌هیچ‌راه دیگه‌یی نداری.»
تنبلِ درون کارش را بلد است، تعادل ایجاد می‌کند.

*«مادرِ گلمِ» تحریف‌شده در طول زمان (توی خانه‌ی ما البته).

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
گام‌واژه‌ها

رفتی بگامی*. اما کلافه شدی. خو کرده‌یی به خریدن. برنمی‌تابی بی‌‌کتاب برگردی. هدفی تراشیدی. چشم دوختی به کاغذپاره‌های این‌‌ورآن‌ورِ پیاده‌رو، پی سطری، سخنی سرگردان. گوشه‌ی پاکت‌پاره‌یی قلم‌اندازی قهوه‌یی یافتی:
«هر کسی
در چیزی کپک می‌زند
من در ترس‌هایم
تو در من»

نیکا کلمات که کپک نمی‌زنند. نمی‌زنند؟

*از مصدر «گامیدن». معنی در لغت‌نامه‌ی دهخدا: قدم زدن و رفتن (+).
پی‌نوشت: من به‌عمد از مصدرهای کم‌بسامد بهره می‌جویم. چه بهتر که در نثر معیار چنین نکنیم.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
چنین گفت نویسنده‌ساز | ۱ وقتی به‌طور مدام در حوزه‌یی خاص به انتشار محتوا می‌پردازی چند شاخه‌ی اصلی در درخت رسانه‌ات نمود بیشتری می‌یابند. در این نوشتار می‌خواهم از این شاخه‌ها و برگ‌هایشان در مدرسه نویسندگی بگویم. درباره‌ی هر یک از عناوین زیر به‌تدریج در…
چنین گفت نویسنده‌ساز | ۲

۱۶. فارسی‌نویسی به زبان کتابت
اگر نوشتن به زبان کتابت را بهتر بیاموزیم در شکسته‌نویسی هم می‌توانیم بهتر عمل کنیم.
(مثال: یعنی به جای «می‌شه (شکسته)» بنویسیم «می‌شود (کتابت)».)

۱۷. همخانی گفتار و نوشتار، نوآوری در رسم‌الخط
چرا بگوییم «خاهر» اما بنویسیم «خواهر»؟ چرا بگوییم «قطعن» اما بنویسیم «قطعاً»؟ گفتار و نوشتار را همخان کنیم تا از گرفتاری‌های خط فارسی بکاهیم.

۱۸. زبان مقدم بر خط است
زبان موضوعی کلا‌ن‌تر از خط است. بنابراین با دگرگونیِ خط فارسی زبان فارسی آسیب نمی‌بیند. زبان فارسی با هر خط دیگری هم که نوشته شود کماکان فارسی است و پابرجا.

۱۹. آزادنویسی و بداهه‌نگاری
برای آنکه زیر قید‌وبندهای زندگی روزمره له نشویم محتاج فرصتی برای رهایی هستم. آزادنویسی یعنی تجربه‌ی نهایت آزادیِ ذهن. بداهه‌نگاری سبب می‌شود به توان فراوان ذهنمان ایمان بیاوریم.

۲۰. گسترش دایره‌ی واژگان به عنوان گامی اساسی در توسعه‌ی فردی
انسان یعنی زبان. وقتی می‌گویم کلمه مقصودمان زبان در معنای وسیع آن است. بدون زبان اندیشیدن ممکن نیست. با دایره‌ واژگان گسترده‌تر زمینه‌ی رسیدن به اندیشه‌های ژرف و نوین را فراهم می‌کنیم.

۲۱. اندازه‌گیری و ثبت جزئیات فعالیت‌ها
بدون توصیف و اندازه‌گیری دقیق اهداف و اقدامات نمی‌توان گامی برای بهبود آن‌ها برداشت. نوشتن فرصتی فراهم می‌کند تا اجزای افکارمان را بشناسیم و بسنجیم.

۲۲. تشویق به نگرش بلندمدت و تفکر سیستمی
بدون تفکر سیستمی و بلندنگری نمی‌توان پایه‌ی درستی برای ساختن آینده فراهم کرد. تنها با دورنگری است که می‌توانیم از گام گذاشتن به میانبرهای آسیب‌زا بپرهیزیم و صبورانه برای رشدی ارگانیک بکوشیم.

۲۳. اهمیت دسته‌بندی و مدل‌سازی
ساماندهی و چیدمان صحیح چیزها پایه‌یی محکم برای تحلیل و ارتقای مفاهیم فراهم می‌کند. بنابراین با ساختن الگوهای جدید و دسته‌بندی‌های منظم می‌توانیم بر سرعت و کیفیت عملکردمان بیفزاییم.

۲۴. لزوم یادگیری نوشتن به سبک‌های گوناگون
محدود کردن نویسنده به گونه‌یی خاص از نوشتن نه‌تنها سبب نمی‌شود آن‌ گونه را بهتر بشناسد، بلکه ممکن است نویسنده را به دام کلیشه بغلتاند. نوشتن در سبک‌ها و جنس‌های گوناگون ضرورت دارد تا هر نویسنده‌یی بتواند تمام ظرفیت‌های خلاقه‌ی خود را کشف کند.

۲۵. نگارش فهرست‌های خلاقانه در کنار فهرست‌های کاربردی
فهرست‌نویسی فقط محدود به فهرست‌های کاربردی مانند فهرست خرید و کارهای روزانه نیست. در کنار این فهرست می‌توان فهرست‌هایی خلاقانه و شاعرانه نگاشت و به درک ژرف‌تری از پدیده‌ها رسید.

۲۶. نحوآموزی | آموختن ساختارهای مختلف جمله‌سازی به‌اندازه‌ی گسترش دایره‌ی واژگان مهم است
بدون شناخت انواع شیوه‌های جمله‌نویسی، نثر نویسنده دچار یکنواختی می‌شود و توان بیان بهتر مضامین گوناگون را نمی‌یابد. باید بکوشیم به «نحو» زبان به‌اندازه‌ی «صرف» آن توجه کنیم.‌

۲۷. ترجیح کمیت به کیفیت در نخستین سال‌های فعالیت
بدون تولید فراوان نمی‌توانیم توانی برای انجام کارهای باکیفیت بیابیم. پُرکاری مقدمه‌ی ضروریِ به‌کاری است.

۲۸. اهمیت پرسشگری در گشودن سدهای ذهنی
گاهی با بزرگ‌ترین تغییر زندگی‌مان تنها یک پرسش فاصله داریم. نوشتن فرصتی‌ست برای پرسشگری و ماندن در کنار پرسش‌ها.

۲۹. تجربه‌سازی و متفاوت زیستن
بدون رفتارهای خلاف‌آمدِ عادت نمی‌توانیم منتظر ایده‌ها و تجربه‌های نو باشیم. بنابراین دائمن می‌‌کوشیم تا کارهای کاملن تازه‌یی انجام بدهیم یا کارهای قبلی را با شیوه‌‌ی ‌جدیدی پیش ببریم.

۳۰. تدبیر برای مدیریت بهینه‌ی منابع و افزایش بهره‌وری
مهم‌ترین منبع ما وقت است. بنابراین از خاندن و نوشتن بهره می‌جوییم تا نهایت بهره را از عمرمان و همینطور سایر فرصت‌ها ببریم.

ادامه دارد…

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
چنین گفت نویسنده‌ساز | ۱

وقتی به‌طور مدام در حوزه‌یی خاص به انتشار محتوا می‌پردازی چند شاخه‌ی اصلی در درخت رسانه‌ات نمود بیشتری می‌یابند. در این نوشتار می‌خواهم از این شاخه‌ها و برگ‌هایشان در مدرسه نویسندگی بگویم.
درباره‌ی هر یک از عناوین زیر به‌تدریج در وبینارهای «نویسنده‌ساز» بیشتر خاهم گفت.

۱. ترویج خاندن با ترویج نوشتن
اگر افراد را به نوشتن ترغیب کنیم، این کار محرک آن‌ها برای بیشتر و بهتر خاندن هم خواهد بود.

۲. بازکشف کتاب‌ها و نویسندگان کم‌تر دیده شده
نباید تنها به آثار معروف یا جدید بسنده کرد، بخشی از بهترین نوشته‌ها ناشناخته ‌مانده‌اند و چه‌بهتر که برای شناسایی و شناساندن آن‌ها بکوشیم.

۳. داشتن سبد متنوعی از کتاب‌ها برای مطالعه
برای تقویت ذهن بهتر است سبد متنوعی از آثار داستانی و غیرداستانی (شعر و داستان و فلسفه و روانشناسی و…) را به‌طور همزمان مطالعه کنیم.

۴. یادداشت‌های روزانه، زمینِ بازی نویسنده
یادداشت‌های روزانه‌ی یک نویسنده بهترین جا برای آزمودن شیوه‌های گوناگون نوشتن و رسیدن به ایده‌های نو برای انواع مختلف نوشتار است.

۵. نمایشنامه‌خوانی و ارج نهادن به دیالوگ
مطالعه‌ی نمایشنامه‌های خوب سبب می‌شود به قدرت و اهمیت دیالوگ بیش از پیش پی ببریم و از آن در تمام عرصه‌های نوشتار و زندگی بهره‌مند شویم.

۶. شعرخانی؛ بازکشف شعر کلاسیک و مدرن
با خاندن شعرهای خوب است که می‌توان به جرأت‌ورزی در کار با کلمات دست یافت. اما برای بازکشف شعر باید از تصورات رایج دست شست.

۷. زبان‌گوهری به جای زبان‌ابزاری
زبان قرار نیست صرفن ابزاری برای نقل وقایع داستان باشد، بخش بزرگی از زیبایی اثر می‌تواند در برخورد خلاقانه‌ی نویسنده با زبان صورت بگیرد.

۸. اول شخصیت‌پردازی بعد پیرنگ‌سازی
اگر در گام نخست، شخصیت‌های داستان به‌خوبی ساخته و پرداخته شوند، پیرنگ داستان نیز بهتر و محکم‌تر خواهد بود.

۹. نویسندگی آنلاین و صبوری در انتشار کتاب کاغذی
با نوشتن در فضای آنلاین بستر مناسبی برای مخاطب‌یابی و انتشار نوشته‌هایمان می‌سازیم که بعدها می‌تواند زمینه‌ساز موفقیت کتاب‌های چاپی ما هم باشد.

۱۰ .سودمندنویسی و ارزش‌آفرینی با محتوای آنلاین
نوشتن در اینترنت را گره‌ بزنیم به ارزش‌آفرینی و بکوشیم محتوایی منتشر کنیم که به شکلی ملموس و محسوس برای مخاطبمان سودمند باشد.

۱۱. اهمیت خلوت‌نشینی و پرهیز از بیهوده‌گردی در اینترنت
یکی از مهم‌ترین راه‌های رشد و رسیدن به مزیت رقابتی در روزگار حواسپرتی، تعیین زمان‌هایی کیفی برای خلوت‌نشینی و پرهیز از اتلاف وقت در اینترنت است.

۱۲. ایجاد حلقه‌‌های یادگیری
یادگیری در گروهی همسو و فعال می‌تواند کیفیت یادگیری هر فرد را دوچندان کند. ایجاد حلقه‌های کوچک و تخصصی می‌تواند یکی از اولویت‌های اصلی ما در مسیر توسعه‌ی فردی و گروهی باشد.

۱۳. تبدیل نوشتن به عادت روزانه
نوشتن از جمله‌ کارهایی‌ست که انجام بهتر آن‌ها با کار پیوسته و روزانه حاصل می‌شود. بنابراین برای رشد سریع در نوشتن باید تبدیل نوشتن به عادتی روزانه را یگانه اولویت خودمان بدانیم.

۱۴. اهمیت تکرار در خاندن و نوشتن
یادگیری یعنی تکرار. حتا اگر از تکرار ملول می‌شویم اما کماکان ادامه می‌دهیم، یعنی در مسیر صحیح قرار داریم. از کتابی که ده بار خانده‌ایم، بسیار بیشتر از ده کتابی که تنها یک بار خانده‌ایم می‌آموزیم. موضوعی که ده بار از آن بنویسیم بار دهم روان‌تر و بهتر خاهد بود.

۱۵. پیاده‌روی به عنوان امر خلاق
پیاده‌روی فراتر از ورزش است. پیاده‌روی فرصتی کمیاب است تا ذهن بتواند پا به سرزمین‌ها تازه بگذارد.

قسمت دوم

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
قصارشکافی

هر چه کوشیدم از چیز دیگری بنویسم، نشد که نشد. این حرف یداله رؤیایی ولم نمی‌کرد:
«در قضاوت کردن چیزی از قضاوت شدن هست.»
اما کالبدشکافیِ برخی گزین‌گویه‌ها به کاردآجین کردنِ پرنده برای گشودن راز پرواز می‌ماند.
البته که خلوت نویسنده جای همین سلاخی‌هاست.
پناه می‌برم به آزادنویسی.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
آغاز نویسنده‌ساز | ۷ پرسش برای بهکردِ روزانه‌نویسی

نخستین وبینار روزانه‌ی «نویسنده‌ساز» امروز برگزار شد. این جلسه به‌نوعی رونمایی از نام انتشارات مدرسه نویسندگی هم بود. «نویسنده+ساز» بناست الهام‌گاه شیفتگان نوشتن و ساختن باشد.
باری، نخستین نویسنده‌ساز با شرح ۷ پرسش آغاز شد که هر روز می‌توانیم در یادداشت‌های روزانه‌مان به آن‌ها ‌بیندیشیم:

یک:
امروز چگونه از وقت خودم محافظت می‌کنم/کردم؟
دو:
امروز چه قدمی برای دستیابی به ارزشمندترین هدفِ زندگی‌ام برمی‌دارم/برداشتم؟
سه:
امروز بخشی از کدام کتاب را دوباره می‌خانم/خاندم؟
چهار:
امروز کدام کلمه‌ی تازه را به دایره‌ی واژگانِ فعالم می‌افزایم/افزودم؟
پنج:
امروز چه کار خلاف‌آمدِ عادتی می‌کنم/کردم؟
شش:
امروز حال چه کسی را می‌پرسم/پرسیدم؟
هفت:
امروز چه کاری برای بهبود خابم انجام می‌دهم/دادم؟

ما آیندگانیم.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
در خدمت و خیانت مترادف

در نثرِ حسابی چندان خبر از هم‌کناریِ انبوه مترادف‌ها‌ نیست. مترادف‌‌بازی از دقت بحث می‌کاهد و به لفاظی می‌انجامد.

اما ولخرجی از کیسه‌ی کلماتِ هم‌معنا، در یک جا، نه‌تنها سودمند بلکه ضروری‌ست.
در چرک‌نویس هر متن هرچه شمار مترادف‌ها بیشتر، بختِ دستیابی به کلمات مناسب بیشتر.

مترادف‌ها نمی‌گذارند نویسنده از تب‌وتاب آزادنویسی بیفتد؛ در ضمن لغات بیشتری در دایره‌ی‌ واژگانش فعال می‌مانند.

بنابراین عیبی ندارد در نسخه‌ی ابتدایی بنویسی: «رفتارش زشت و کریه و بد و افتضاح و زننده و شنیع و‌ ناپاک و داغان و نامناسب و پلیدانه است.» ولی در نسخه‌ی نهایی چه‌بهتر که به یک یا ناچار دو کلمه بسنده کنی.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
پاسخت چیست؟

از آن بنویس که بیشتر بهش نگریسته‌یی.
امیدوارم نگویی درونِ خود.
حاجت هیچ استعاره نیست.
از همین دنیای ملموسِ پیشِ چشمت بگو.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Ещё