شهدا شرمنده ایم

#جبهه
Channel
Logo of the Telegram channel شهدا شرمنده ایم
@shahidsharmandeimPromote
57
subscribers
8.72K
photos
2.02K
videos
638
links
سلام عزیزان هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت ادمین کانال @arainezhad 🌷ثبت کانال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی🌷 http://t.center/itdmcbot?start=shahidsharmandeim
#سه_شنبه
#وصیت_نامه_شهدا

بسم الله...

وصیت نامه ی #شهید_علی_اکبر_شیرودی : هنگامی که #پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی #خداوند برگردم. اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به #جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.

🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🍃


⚘شهید گمنام⚘:
@shahidsharmandeim
Forwarded from ستاد مراسمات پایگاه مقاومت ظفر (محرم علیزاده)
🔼 مراسم دومین سالگرد #شهادت رزمنده #جبهه #مقاومت #اسلامی #شهید صادق عدالت اکبری
پنجشنبه ۹۷/۰۲/۰۶
ساعت ۱۷ الی ۲۰
حسینیه گلزار شهدا وادی رحمت


🇮🇷 🆔 @M_H_ZAFAR
#جالبه🌷

گفت : راستی #جبهه چطور بود ؟🤔 گفتم : تا منظورت چه باشد ...
.
.

گفت: مثل حالا #رقابت بود ؟🤔 گفتم : آری...
گفت : در چی گفتم : در خواندن #نماز_شب...✔️
.
.

گفت: #حسادت بود ؟🤔 گفتم: آری...
گفت: در چیگفتم : در #توفیق_شهادت...🌹
.
.

گفت: جرزنی بود ؟🤔 گفتم: آری...
گفت: برا چی گفتم : برای شرکت در عملیات ...😉
.
.

گفت: بخور بخور بود ؟🤔 گفتم: آری ...
گفت: چی میخوردیدگفتم: تیر و ترکش ...گفت: پنهان کاری بود ؟🤔 گفتم: آری ...
گفت: در چی گفتم : نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ...👞
.
.

گفت: #دعوا سر پست👊 هم بود ؟ 🤔گفتم: آری ...
گفت: چه پستیگفتم : پست نگهبانی سنگر کمین ...📛
.
.

گفت: آوازم🎵 می خوندید ؟ 🤔 گفتم: آری ...
گفت: چه آوازی گفتم : شبهای جمعه #دعای_کمیل ...💚
.
.

گفت: اهل دود و دم 🚬 هم بودید ؟🤔 گفتم: آری ...
گفت: صنعتی یا سنتی گفتم : صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ...😞
.
.گفت: استخر 🏖 هم می رفتید ؟🤔 گفتم: آری ...
گفت: کجا گفتم : اروند ، کانال ماهی ، مجنون ...
.
.

گفت: سونا خشک 🛀 هم داشتید ؟ 🤔 گفتم: آری ...
گفت: کجا گفتم : تابستون سنگرهای کمین ، شلمچه ، فکه ، طلائیه...💔
.
.

گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید ؟🤔 گفتم : آری ...
گفت: کی براتون برمی داشتگفتم : تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ...🔫
.
.

گفت: پس بفرمایید رژ لبم 💄 میزدید ؟ 🤔 گفتم: آری ...
خندید و گفت: با چی گفتم : هنگام بوسه بر پیشونی دوستان شهیدمان..🌷
.
.
.سکوت کرد
گفتم : بگو ...بگو ...😊
زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ...💔


#شهــداتــاابــدشرمنــده_ایمـــ🌹
#بیـــاییــدقــدردانــــ_باشیمــــــ✋️
@shahidsharmandeim
شهدا شرمنده ایم
قسمت بیست و هشتم: #بدون_تو_هرگز واقعیتی از زبان همسر شهید #مجنون_علی تا روز خداحافظی، هنوز زینب باهام سرسنگین بود ... تلاش های بی وقفه من و علی هم فایده ای نداشت ... علی رفت و منم چند روز بعد دنبالش ... تا جایی که می شد سعی کردم بهش نزدیک باشم ... لیلی…
قسمت بیست و نهم:
#بدون_تو_هرگز
#جبهه_پر_از_علی_بود



با عجله رفتم سمتش ... خیلی بی حال شده بود ... یه نفر، عمامه علی رو بسته بود دور شکمش ... تا دست به عمامه اش زدم، دستم پر خون شد ... عمامه سیاهش اصلا نشون نمی داد ... اما فقط خون بود ...


چشم های بی رمقش رو باز کرد ... تا نگاهش بهم افتاد ... دستم رو پس زد ... زبانش به سختی کار می کرد ...
- برو بگو یکی دیگه بیاد ...


بی توجه به حرفش ... دوباره دستم رو جلو بردم که بازش کنم ... دوباره پسش زد ... قدرت حرف زدن نداشت ... سرش داد زدم ...
- میزاری کارم رو بکنم یا نه؟ ...


مجروحی که کمی با فاصله از علی روی زمین خوابیده بود ... سرش رو بلند کرد و گفت ...
- خواهر ... مراعات برادر ما رو بکن ... روحانیه ... شاید با شما معذبه ...


با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ...
- برادرتون غلط کرده ... من زنشم ... دردش اینجاست که نمی خواد من زخمش رو ببینم ...


محکم دست علی رو پس زدم و عمامه اش رو با قیچی پاره کردم ... تازه فهمیدم چرا نمی خواست زخمش رو ببینم ...


علی رو بردن اتاق عمل ... و من هزار نماز شب نذر موندنش کردم ... مجروح هایی با وضع بهتر از اون، شهید شدن ... اما علی با اولین هلی کوپتر انتقال مجروح، برگشت عقب ...

دلم با اون بود اما توی بیمارستان موندم ... از نظر من، همه اونها برای یه پدر و مادر ... یا همسر و فرزندشون بودن ... یه علی بودن ... جبهه پر از علی بود ...
@shahidsharmandeim
#مزاح

ریا نباشھ...
غذاے جبهه هامون😎

#تخم_مرغ
#جبهه
#یادشهداباصلوات

@shahidsharmandeim
Forwarded from اتچ بات
🔴 تصویر #وحید #حقانیان و چند #پیام نهفته!!/فاصله برخی مسئولین از اهداف #انقلاب!

♦️ محمدحسین #پرکره نوشت: #وحید #حقانیان که بیشتر با عناوین «سردار وحید» و «#آقای وحید» شناخته شده‌است یکی از #فرماندهان سابق نظامی است که در سالهای اخیر در دفتر #مقام #معظم #رهبری فعال است. وی در سال ۱۳۶۶ در عملیات #بیت المقدس سه بشدت از ناحیه شکم و پا مجروح می‌گردد که اثرات آن هنوز در هنگام راه رفتن وی مشهود است آقای وحید در حال حاظر #معاون اجرایی #بیت رهبری است.

اما اخیرا تصویری از وی در #فضای #مجازی منتشر شده است که بسیار مورد توجه کاربران قرار گرفته، اما انتشار گسترده این تصویر و #واکنش کاربران حامل چند #پیام جدی است:

1⃣ -وقتی فردی از #نزدیکان رهبر #جمهوری اسلامی بدون کوچکترین دغدغه و واهمه ایی بصورت فردی و بدون محافظ و حتی حمل #سلاح در شهر تردد می کند این موضوع بیانگر بالا بودن #امنیت در جمهوری اسلامی ایران است

2⃣ -واکنش ها به رفتار عادی آقا وحید و جذابیت آن برای #کاربران بیانگر آن است که بسیاری از مسئولین جمهوری اسلامی با اهداف انقلاب که دوری از #اشرافیت و داشتن خدم و هشم و نزدیکی به مردم و مستضعفین بود فاصله جدی گرفته اند.

3⃣ -این روزها تردد خودروهای حفاظتی با #شیشه های دودی و چراغ گردان در شهر به وفور مشاهده می شود ضمن آنکه شورای تامین باید این موضوع را بررسی کند که آیا اساسا همه این افراد مجوز چنین اقدامی دارند یا خیر؟، اما سوال اساسی اینجاست وقتی فردی مثل آقا وحید می تواند اینگونه بدون ترس در شهر تردد کند واهمه آقایان دیگر از چی یا از کیست؟آیا قصد مانور #شهرت است یا فاصله از #مردم،و یا می ترسند به فیض #شهادت نائل آیند؟!

👈 حضور در #جبهه #مقاومت پیشکش در #ایران بدون #ترس #تردد کنید!!


______________________

📡 كانال بولتن محرمانه
🆔 https://t.center/boltan
.
.
.
#دمی_با_شهدا
#معرفی_شهید_ابراهیم_حسامی

شهید ابراهیم حسامی در چهارم خرداد 1331 در #تهران بدنیا آمد.
پدرش غلامعلی و مادرش ایران نام داشت.
در سال 1356دیپلم گرفت و پیش از انقلاب برای مدت کوتاهی به نیروی هوایی رفت ولی از آنجا بیرون آمد و به سربازی رفت.

بعد از انقلاب به عضویت #سپاه درآمد.
در سال 1360 در منطقه گیلانغرب #مجروح شد و پای راست خود را از بالای ران دست داد.
جراحتش به صورتی بود که امکان استفاده از پای مصنوعی را نداشت.

او برای تشکیل پرونده جانبازی هرگز به بنیاد مراجعه نکرد و پس از بهبودی دوباره به #جبهه برگشت.

#ابراهیم رفیق صمیمی شهید  #ابراهیم_هادی" بود.
اهل محل بعد از آقا ابراهیم عشق‌شان  #ابراهیم حسامی" بود و به نیکی از آن دو یاد می‌کنند.

در ششم مرداد 1362 همسرش را عقد کرد ولی هفت ماه بعد و قبل از آغاز زندگی مشترک در هفتم اسفند همان سال در منطقه جفیر در ادامه عملیات خیبر بر اثر اصابت #ترکش راکت به درجه رفیع #شهادت نایل آمد.
پیکرش در بهشت زهرا قطعه 28 ردیف 16 به خاک سپرده شد.

#ادامه_دارد...

@shahidsharmandeim
‌وصیت نامه #شهید_رضا_پناهی
#شهیدِ ۱۲ ساله

بسم الله الرحمن الرحیم

من طَلَبَنی وَجَدَنی و من وجدنی عَرَفَنی و من عرفنی اَحَبّنی و من اَحَبّنی عَشَقَنی و من عَشَقَنی عَشِقتُه و من عَشِقتُه قَتِلتُه و من قَتِلتُه فَعَلیَّ دِیَتُه و اَنا دِیَتُه.
هر کس من را طلب کند مرا می یابد و کسی که مرا یافت مرا میشناسد و کسی که مرا شناخت مرا دوست خواهد داشت. و کسی که من را دوست داشت ،عاشق من میشود و کسی که عاشق من میشود ،من عاشق او میشوم و کسی که من عاشق او شوم ،او را میکشم و کسی که من او را بکشم ،خون بهایش بر من واجب است ،پس خون بهای او من هستم ( حدیث قدسی) 

هدف من از رفتن به #جبهه این است که اولاً به ندای " هل من ناصر ینصرنی " لبیک گفته باشم و #امام عزیز و #اسلام را یاری کنم.
و آن وظیفه را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده که هر کس قدرت دارد واجب است که به #جبهه برود و من میروم تا به پیام امام لبیک گفته باشم. 
آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان ،تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کنند او نمیتواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند.

من به جبهه میروم و امید آن دارم که پدر و مادرم حتی اگر #شهید شدم ،ناراحت نباشند.چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.

پدر و مادر مهربان من
از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق #خدا و #امام_زمان ( عج )  گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمیرود، تا این که به معشوق خود یعنی " الله " برسم.

 و به حق که ما میرویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و به حق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم میبخشد.
من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم ،فقط برای هدفم یعنی الله. 

والسلام رضا پناهی


#ولادت: ۱۳۴۸
#شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۷ عملیات والفجر ۲، قصر شیرین
مزار: بی بی سکینه کرج👇👇

@shahidsharmandeim
آتش زدن #پرچم_آمریکا در #جبهه!

اگر "شعار"، عین "شعور" باشد،
در بحبوحه‌ی #جنگ هم تعطیل نمی‌شود!
که اگر چنین نبود،

ثواب #لعن را بیش از #صلوات نمی‌خواندند؛
پس:

#مرگ_بر_آمریکا

@shahidsharmandeim
🔸محسن رضايي:

🔹زنده باد اخلاق؛

🔹کسی علیه #رئیسی پرونده ای نداشت، ولی رئیسی پرونده دیگران را آشکار نکرد

#جبهه_مردمی
#انتخابات96

https://t.me/joinchat/AAAAAD4F8fKbXKxIfdLIgw
Forwarded from Deleted Account
🔴 کانال خاکریز خاطرات

#فرهنگی #مذهبی #اجتماعی

#دفاع_مقدس #جنگ #جبهه #رزمندگان #شهدا

🌐 به ما بپیوندید

خاکریز خاطرات
🆔 @khaki3197
Forwarded from Deleted Account
.
🔴 #بسیجی_یعنی_چه؟!
.
#بدترین_موجودات بسیجی ها ، هستند
همان هایی که تا صدام و حامیانش به ایران حمله ور شدند ، آن ها هم بند پوتین محکم کردند و به سمت جبهه ها سرازیر شدند...
.

#بدترین_موجودات بسیجی ها هستند
همان هایی که گاز خردل را نفس کشیدن تا #همه اکسیژن سالم را در امنیت نفس بکشند...
.
#بدترین_موجودات بسیجی ها هستند ...
همان هایی که گشنگی کشیدند و اما انگ شکم سیری را هم خریدند چون نمی خواستند ،عزت بدهند تا لقمه ایی نان بگیرند!
.
#بدترین_موجودات بسیجی ها هستند ...
همان هایی که هر وقت فتنه ایی به پا شد ، به خیابان ها آمدند ، سنگ و آجر و تیر و ...خوردند تا کشور به دست نا اهلان نیافتد و تازه نیش و کنایه را هم به جان خریدند !
.
#بدترین_موجودات بسیجی ها هستند
همان هایی که یک مشت افراطی بی شناسنامه و تندرو و هیچی ندان و... هستند که ، جانشان را می روند کیلومتر ها آن طرف تر از وطن می دهند تا #همه احساس آرامش کنند ...
.
#بدترین_موجودات بسیجی ها هستند...
همان هایی که در آتش دشمن سوختند تا #همه از سوختن در آتش دشمن و گناه رهایی یابند اما ...نیش و کنایه خودی ها ...بیشتر سوزاندشان ...
.
#بدترین_موجودات بسیجی ها هستند ...
همان هایی که ، در گرما و سرما چادر سرشان میکنند و انگ اُمّل بودن را هم ، به جان می خرند تا نلرزانند دلِ جوانِ خیابان و کوچه و... را ...
.
#بدترین_موجودات بسیجی ها هستند...
همان هایی که در شهرشان فقط ، نگاه به سنگ فرش های خیابان نصیبشان می شود ...
.
.
آری ...
آنها بدترین موجودات هستند ...
چون ...
#درد دارند و شعله ورند از عشق ...
.
سلام بر بسیجی ها
سلام بر مخلص ها
سلام بر بی ادعاها
خوش به حالتان ...
من اینجا ...
به حالتان غبطه می خورم
بدترین موجودات زمین ...
.
.
شما هم میتوانید کامل کننده متن باشید
بدترین موجودات بسیجی ها هستند ، چون...؟

.
#بسیجی #جبهه #فتنه #بد #مخلص #عزت
#بی_ادعا #نیش #کنایه #شهید #شهادت ...
بسیجی ...
می ایستد ...
می میرد ...
ذلت نمی پذیرد ...
#اخر_کاربسیجی_شهادت..
#تااخر_ایستاده_ایم..
#سه_راهی_شهادت..
#حسرت_شهادت..
#آرزو_برجوانان_عیب_نیست..
#اللهم_الرزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک..
🍃🌺✌️


#yasin
@shahidsharmandeim
#پیــــــــــکرهایی_که_بازنــــــــــگشت... 🕊🌺

🌸پس از جاماندن پیکر های مطهر سرداران #شهید_قاسمی، #ایزدیار و #کاظمی در شب عملیات در منطقه تله طاموره!
#فردای عملیات رزمندگان مقاومت طی ارتباط بی سیمی با جبهه #النصره #تکفیری در این منطقه جهت #تبادل_پیکر مطهر این شهیدان با تکفیریها #رایزنی می کنند که #جبهه_النصره جهت پس دادن پیکر شهدا شرایط انتقال آنها رو این چنین اعلام می کنه ؛

❗️در ازای پس دادن جنازه فرماندهانتان باید #سه_روستا از جمله #قریه_طاموره را پس بدید و سریع از این #منطقه #عقب_نشینی کنید و گرنه از تبادل خبری #نیست!!

که این خواسته تکفیری ها مورد #قبول رزمندگان مقاومت #قرار #نمی_گیرد!! چون که با قبول درخواست نامشروع مسلحین جبهه النصره خون مطهر شهدا جهت آزادسازی این روستا از دست تکفیریها پایمال می گردید. و پیکر های مطهربازنگشت...


@shahidsharmandeim
#سحر و #نماز و #روزه ی ناقص من کجا ؛
شب زنده داری شما تو #جبهه ها کجا...!
یک فرش تا عرش فاصله ست...!
.
#دعامون کنید...هوامون داشته باشین...تنهامون نزارین...!

@shahidsharmandeim
می گفت:
#ستاره خفت
بر می گردم
وقتی که
#سحر شکفت
برمی گردم
سرتاسر
خاک #جبهه را
باید گشت
دنبال
کسی که گفت
برمی گردم....


پ ن : سعیدجان دیگر برگرد.
شهید خانطومان #سعید_کمالی
@shahidsharmandeim
شهدا شرمنده ایم
🌺بِسم رَبِ الحِیدَرِ کَرار اَسَدُالّله الغالِب🌺 📌https://telegram.me/sohrofiruzan @sohrofiruzan لینک ادمین کانال: @SEPAH_E_GHODS 🇮🇷کانال ما: #اینجا_فدائیان_ولایت🇮🇷 📑بهترین و ناب ترین اخبار سیاسی، جهادی ، نظامی، اقتصادی، مذهبی، اجتماعی و... را در کانال…
خاطره:
نشسته بودیم تو اتاق این خونه ای که توی تصویره .شب بود حدود ساعت نه شب دقیقا جلوی در تویوتا رو پارک کرده بودیم و پنج نفر بودیم .چون تو خط خانه ی دیگه ای نبود و همین خانه تک بود بالاجبار مکانی برای دپو تجهیزات و استراحت خودم و چند نفر دیگه بود .خلاصه یک هو صدای انفجار خمپاره اومد دقیقا تو حیاط افتاده بود و بلافاصله دومیش تا اومدیم از در بیایم بیرون یک دونه خورد جلوی در پشت ماشین که ماشین رو ترکوند و سوراخ سوراخ کرد برگشتیم تو اتاق که یکی دیگه رو سقف خورد و تیکه های سنگ رو سر یکی از بچه ها ریخت بقیه رو با مصیبت از خونه خارج کردم و فرستادم تو سنگرها و من موندم و علی که راننده ی خط بود و بچه ای دلیر د نترس که همیشه با من تو خط بود تنها کسایی بودیم که یکسره بالا بودیم .خلاصه با علی رفتیم تو سنگر که دیدیم ماشین برا اثر اصابت ترکشهای خمپاره سیم کشیش قاطی کرده و چراغ ماشین روشن شده و تو شب چمتا چند کیلومتر اونطرف تر نورش میرفت .اگه ماشین جلو در نبود خمپاره ی سوم خممون رو نیکه پاره کرده بود .خلاصه بچه ها از چراغ ماشین اعتراض میکردن و حق داشتن چون بهترین گرا برای خمپاره بود.اما هران ممکن بود ماشین رو بزنن و نمیشد نزدیکش شد به علی گفتم من سر نیزه رو برمیدارم و میرم سمت کاپوت ماشین و تو فقط برو شاسی رو بکش من کاپوت رو باز کنم و سیم باطری رو با سرنیزه قطع کنم .همین که گفتم یا علی با علی دوییدم سمت ماشین .خمپاره بود که اطرافمون مینشت رو زمین و زمین رو گود میگردو منفجر میشد .رسیدیم به ماشین دیدم قبل از کشیدن شاسی درب موتور ماشین چراغ خاموش شد نگو شاسی چراغ با ترکش و موجش عمل کرده بود و به سرعت برگشتیم تو سنگر .تا صبح خمپاره و کپسول بود که رو سرمون میزیختن و خدا رو شکر جز عای که تو اتاق رو سرش تیکه های سقف منفجر شده ریخته بود کسی اسیبی ندید .هوا روشن شد که خواستیم ماشین رو برگردونیم عقب دیدیم نه چرخی واسش مونده و نه بدنه ای....
#مدافعان_حرم
#مدافع_حرم
#مدافعین_حرم
#خاطرات
#خاطرات_خاکریز
#خاطرات_مدافع
#کلنا_عباسک_یا_زینب
#کلنا_جنودک_یا_زینب
#خمپاره
#داعش
#جبهه_النصره
#ایها_السلفیون#خانطومان#خان_طومان#حلب

@shahidsharmandeim