شهید محمدتقی سالخورده

#یا_زهرا
Channel
Logo of the Telegram channel شهید محمدتقی سالخورده
@shahidsalkhordehPromote
404
subscribers
1.94K
photos
488
videos
382
links
شهید مدافع حرم محمدتقی سالخورده در ۲۱ فروردین ۹۵ در خانطومان سوریه به شهادت رسید . این کانال توسط خانواده ی شهید سالخورده اداره می شود. ارتباط با ادمین : @HRoshanrouz
🍃🌺🍃🌸
#خاطره

ما در یکی از ماموریت ها که پیاده روی داشت، شرکت کردیم..
ولی به هر دلیلی نقشه به دستمون نرسید، بعد ما رسیدیم به یک جایی که نمیدونستیم کدوم طرف بریم ..🌾
تصمیم گیری خیلی سخت شده بود و واقعاً مونده بودیم چیکار کنیم..

به #محمدتقی گفتم : حالا چکار کنیم؟
کدوم طرف بریم ؟ نقشه نداریم...

محمدتقی گفت : شما بشینید اینجا استراحت کنید وقت صبحانه ست، من میرم و زود بر می گردم...

محمدتقی همیشه با وضو بود ، دیدیم رفت یه سمتی ..
یک سربند #یا_زهرا همیشه همراهش بود که قبلاً داده بود برادرش تو سفر کربلا متبرکش کرده بود و خیلی علاقه داشت به اون ..
سربند رو در آورده بود و متوسل به حضرت زهرا (س) شده بود و دو رکعت نماز خوند..🌷

بعد که برگشت گفت : بیاین بریم ..
گفتیم : کجا بریم؟ از کدوم طرف؟

گفت : شما بیاین.. ما اینجا نمی مونیم.
حرکت کردیم و مدتی بعد رسیدیم دقیقا سر هدف..🌷

بعد که بشهادت رسید ، گاهی به رفتارهاش و کارهاش فکر می کنم می بینم واقعاً به اصطلاح سیمش وصل بود...
توی اون شرایط به بانوی بی نشان خلقت متوسل شد و چراغ راهمون شد به مدد خانم فاطمه زهرا (س) ....

راوی : آقای حمزه عالیشاه

#شهیدمدافع_حرم_محمدتقی_سالخورده
#کانال_شهیدسالخورده
@shahidsalkhordeh

🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌺🍃🌸
#خاطره

ما در یکی از ماموریت ها که پیاده روی داشت، شرکت کردیم..
ولی به هر دلیلی نقشه به دستمون نرسید، بعد ما رسیدیم به یک جایی که نمیدونستیم کدوم طرف بریم ..🌾
تصمیم گیری خیلی سخت شده بود و واقعاً مونده بودیم چیکار کنیم..

به #محمدتقی گفتم : حالا چکار کنیم؟
کدوم طرف بریم ؟ نقشه نداریم...

محمدتقی گفت : شما بشینید اینجا استراحت کنید وقت صبحانه ست، من میرم و زود بر می گردم...

محمدتقی همیشه با وضو بود ، دیدیم رفت یه سمتی ..
یک سربند #یا_زهرا همیشه همراهش بود که قبلاً داده بود برادرش تو سفر کربلا متبرکش کرده بود و خیلی علاقه داشت به اون ..
سربند رو در آورده بود و متوسل به حضرت زهرا (س) شده بود و دو رکعت نماز خوند..🌷

بعد که برگشت گفت : بیاین بریم ..
گفتیم : کجا بریم؟ از کدوم طرف؟

گفت : شما بیاین.. ما اینجا نمی مونیم.
حرکت کردیم و مدتی بعد رسیدیم دقیقا سر هدف..🌷

بعد که بشهادت رسید ، گاهی به رفتارهاش و کارهاش فکر می کنم می بینم واقعاً به اصطلاح سیمش وصل بود...
توی اون شرایط به بانوی بی نشان خلقت متوسل شد و چراغ راهمون شد به مدد خانم فاطمه زهرا (س) ....

راوی : آقای حمزه عالیشاه

#شهیدمدافع_حرم_محمدتقی_سالخورده
#کانال_شهیدسالخورده
@shahidsalkhordeh

🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌺🍃🌸
#خاطره

ما در یکی از ماموریت ها که پیاده روی داشت، شرکت کردیم..
ولی به هر دلیلی نقشه به دستمون نرسید، بعد ما رسیدیم به یک جایی که نمیدونستیم کدوم طرف بریم ..🌾
تصمیم گیری خیلی سخت شده بود و واقعاً مونده بودیم چیکار کنیم..

به #محمدتقی گفتم : حالا چکار کنیم؟
کدوم طرف بریم ؟ نقشه نداریم...

محمدتقی گفت : شما بشینید اینجا استراحت کنید وقت صبحانه ست، من میرم و زود بر می گردم...

محمدتقی همیشه با وضو بود ، دیدیم رفت یه سمتی ..
یک سربند #یا_زهرا همیشه همراهش بود که قبلاً داده بود برادرش تو سفر کربلا متبرکش کرده بود و خیلی علاقه داشت به اون ..
سربند رو در آورده بود و متوسل به حضرت زهرا (س) شده بود و دو رکعت نماز خوند..🌷

بعد که برگشت گفت : بیاین بریم ..
گفتیم : کجا بریم؟ از کدوم طرف؟

گفت : شما بیاین.. ما اینجا نمی مونیم.
حرکت کردیم و مدتی بعد رسیدیم دقیقا سر هدف..🌷

بعد که بشهادت رسید ، گاهی به رفتارهاش و کارهاش فکر می کنم می بینم واقعاً به اصطلاح سیمش وصل بود...
توی اون شرایط به بانوی بی نشان خلقت متوسل شد و چراغ راهمون شد به مدد خانم فاطمه زهرا (س) ....

راوی : آقای حمزه عالیشاه

#شهیدمدافع_حرم_محمدتقی_سالخورده
#کانال_شهیدسالخورده
@shahidsalkhordeh

🌹🌹🌹🌹🌹