رضا پیرفلک، عموی کیان، با انتشار این ویدیو، متن زیر را به اشتراک گذاشت:برای
#کیان:
غروب سرد پاییزی مرا از دل مرنجانم
که در دل آرزوهای قشنگ کودکی دارم
نزن بر قلب من خنجر که قلبم پر ز امید است
مگیر از مادرم جان را که من او را همه جانم
مگر سینه چه عصیان کرد که تو چاکش زدی با تیر
که تو بردی نفسهایش به زور تیر چون شمشیر
مگر این جسم پاک من چه آزاری تو را میداد
که جسم نازک من را به سرب داغ سوزاندی
مگر این زندگی من تو را خاری به چشمت بود
که سهم زندگانیام همین عمر شقایق بود
مگر رویش در این جنگل گناه پر جزایی بود
که دنیا با نفرت و کینه بزد تیشه به بنیانم
بگو تندر بیاساید که سکاندار این رعدم
بگو دریا بیارامد که کشتی هم پریشان است
بده مژده پرستو را بهاری دیدهام نزدیک
که پیچک را توانی نیست که ساقه را بیازارد
بگو مرغ مهاجر را همین بستان کند منزل
که این شاخه نمیترسد از این طوفان و شلاقش
غروب سرد پاییزی تو را گویم و خود دانی
که این شبها و ظلمتها سپیده دم سرانجام است
غروب سرد پاییزی به سان بید لرزانی
که ریشه رفته از پایت و سودایت به پایان است
ندادی مادرم فرصت که تا بیند شکفتن را
از این نوگل که پرورده به رنج شب نخوابیدن
ندادی مهلتم رویم دهم میوه در این پالیز
ندادی فرصتم گیرم به پیری دست مادر را
جهان با آن فراخ خود نبودش جای من اما
از این پس منظر دنیا از ایوان آسمان بینم
غروب سرد پاییزی بگو ابر سیاه بارد
ولی رنگینکمان آخر برآید از پس باران
ولی رنگینکمان آخر برآید از پس باران
«رضا پیرفلک»
#کیان_پیرفلک@Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂شرم و ننگ بر حکومتی بیرحم که کودکانمان را به قتل رساند...