خانمها ، آقایان. نمایشی که ملاحظه خواهید کرد در عین خردی خود آشفته تان خواهد ساخت. داستان ناچيزي از کسی که می خواهد چنگ بر رخ ماه زند ، قلب شما را می خراشاند و عشق ، همانيکه با کوله باری از ریشخند و ناکامی از جاده ی زندگی هر انساني مي گذرد اینجا ، از دهکده ای پنهان در چمنزار و مسکن حشرات نیز میگذرد؛ دهکده ای که سالیان درازیست زندگی آرام و بی سرو صدایش را چیزی نیاشفته است.
حشرات شاد و خوشحال زندگیشان را می کردند ، تنها کارشان نوشیدن قطرات شبنم صبحگاهی و تنها دغدغه شان آموزش ترس از خدایان به نوباوگان بود. بي هيچ نگرانی و از روی سنت و عادت به یکدیگر عشق ورزی می کردند. عشق چون جواهري عتیق و نفیس که حشره ی نخست از دست خدایان برگرفته بود ، از والدین به فرزندان می رسید. با همان اطمینان و آرامشی که گرده ی گل خود را به دست باد می سپارد ، آنان در زیر علفهای نمناک به یکدیگر عشق می ورزیدند. اما روزی حشره ای پیدا شد که می خواست از عشق هم پیشی بگیرد . شیفته و شیدای دورنمای زندگی ای شد که با زندگی خودش فرسنگها فاصله داشت. گویا یکی از اندک شاعرانی که به دهکده می آمدند
کتاب شعری را روی چمنها جاگذاشته و او با هزاران سختی موفق به خواندنش گشته بود و قطعه ای با مضمون «تو را عاشقم ، ای زن ناممکن» افکارش را مسموم ساخته بود. به همین دلیل من عاجزانه از شما تقاضا دارم کتابهای شعرتان را در مرغزارها رها نسازید زیرا به این ترتیب خرابی و پریشانی بسیار در میان حشرات به بار خواهید آورد.
#فدریکو_گارسیا_لورکا#افسون_شوم_پروانه#مونا_مویدی@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂مراکز پخش:
#ورا #ققنوس #صدای_معاصر #پیام_امروز #کتاب_آوران #نگاه #فرهنگ_جاویدخرید تلفنی: 02166901343