يك روز شايد،
يك روز كه آفتاب
گيسوی نقرهای دماوند پير را نوازش مىكند
در يك غريو تندر بارانی
در يك نسيم نوازشگر بهار
يك روز شايد،
همراه پرواز پرستوی عاشقی
واژهی لبخند
به سرزمين سوختهی من باز گردد؛
اميد كوبهی در را بفشارد
و سپيدی
جای تمامی اين سياهیها را پر كند.
آن روز بر مُردگان نيز
سياه نخواهم پوشــيد
حتی بر عزيزترينشان!
@Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#پروانه_اسکندری ( فروهر)