زندگی
چه دغدغهی تلخیست
اگر مجالی نباشد
برای ایستادن و دیدن.
ایستادن زیرِ شاخ و برگِ درختان
و چشم دوختنِ همزمان
به گاوها و گوسفندان.
مجالی نباشد
برای دیدنِ جنگلها
به وقتِ عبور از آنها،
و دیدنِ سنجابها
وقتی پنهان میکنند
دانههایشان را زیرِ علفها.
مجالی نباشد
برای نگاه به وسعت
و روشناییِ روز،
و جریانِ عبورِ ستارهها،
به مانندِ بازی اسکی در شب.
مجالی نباشد
برای نگاهی زیبا،
به پای رقصندگان،
و مهارتِ آنها در رقص.
مجالی نباشد
برای دیدن دهانش،
وقتی زیباتر میشود با لبخندی
که میاید از چشمهایش.
زندگی فقیرانهای، پُر از دلواپسی
اگر مجالی نباشد
برای ایستادن و دیدن.
@Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#ویلیام_هنری_دیویس