"زیر یک ستارهی کوچک"
از شانس معذرت میخواهم؛
معذرت میخواهم که ضرورت نامیدمش.
از ضرورت معذرت میخواهم
اگر اشتباه کردهام.
امیدوارم شادی از من عصبانی نباشد
اگر برای خودم برداشتمش.
امیدوارم مردهها مرا ببخشایند
که خاطرهشان برایم سوسویی بیش نیست.
از زمان معذرت میخواهم
که نتوانستم چیزهای زیادی از دنیا را
در هر ثانیه ببینم.
از عشق قدیمی معذرت میخواهم
که عشق جدید را، عشق اول در نظر گرفتم.
مرا ببخشایید جنگهای دور،
برای اینکه گل به خانه آوردم.
مرا ببخشایید زخمهای باز،
برای فرو کردن انگشتانم.
از آنهایی که از اعماق وجودشان گریه میکنند،
به خاطر صفحهی موسیقی مینیونت معذرت میخواهم.
از آنهایی که در ساعت پنج صبح
در ایستگاه قطار منتظر بودند،
معذرت میخواهم،
برای این که آنموقع
در خواب عمیق و خوبی بودم.
مرا ببخش امید به ستوه آمده
اگر بعضی وقتها،
از سرسختیات خندهام میگیرد.
مرا ببخشاید بیابانها
که با قاشقی پر از آب
به سویتان نمیشتابم.
و تو ای شاهین،
که این همه سال،
در همان قفس،
همیشه بیحرکت،
خیره به یک نقطهای،
مرا عفو کن،
حتی اگر پرندهی پُرشدهای بیش نباشی.
از درختی که بریده میشود
تا با آن، پایههای میزی ساخته شود،
معذرت میخواهم.
از سوالهای بزرگ به خاطر جوابهای کوچک،
معذرت میخواهم.
حقیقت!
لطفا زیاد به من توجه نکن.
وقار!
لطفا نسبت به من بزرگوار باش.
طاقت بیار، ای راز وجود،
که گاهی سعی میکنم با کنار زدن پوششات،
از چیزی سر دربیاورم.
ای روح، مرا سرزنش نکن
که فقط بعضی وقتها تو را دارم.
از همهچیز معذرت میخواهم
که نمیتوانم در یک زمان،
همهجا باشم.
از همه معذرت میخواهم
که نمیدانم چه طور باید آدم معمولیای باشم.
میدانم تا زمانی که زندگی میکنم، بخشوده نخواهم شد؛
چون خودم، مانعی بر سر راه خود هستم.
گفتار!
قضاوتم نکن
که کلمات سنگینی به کار بردم
و بعد کوشیدم تا از جدیتشان کم کنم..
#ویسواوا_شیمبورسکا / شاعر لهستانی
برگردان:
#ملیحه_بهارلوکتاب: هیچچیز دوبار اتفاق نمیافتد
نشر چشمه
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂