#موسیقی_تاجیکی #پارسی #تاجیکی#صبح_سحر#وحید_خالوشعر
#سعدیصبح سحر از خانه خمار بر آمد
در کوچه روان شد
با زلف کجش جلوه
بسیار برامد
سوز دل ما شد
دیدم که همان خانه تاریک
شد روشن از شیوه رویش
اندر نظرم ماه شب چار برآمد
دل عاشق ما شد
مجنون صفتان چرخ زدم
در حق لیلی
در کوچه و بازار
دیوانه مرا کرد
خودش یار بر آمد
مجنون صفتان شد
مانند ای عاشق ندیدم
به جهان هیچ
در حسن لطافت
نازک بدنی از دهن مار
برآمد خامند و کمان شد
او رحمی نکرد از به من
ای شوخ ستمکار
در عین جوانی
مردم ز غمش لاله
به کوهسار برامد
تیری به کمان شد
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂