#تسلط_ایران بر
#یمن /
هنگامی که
#حبشیان بر یمن تسلط یافتند ، پس از
#ابرهه ، فرزندانش رسم عدل را از یاد برده و یمنی ها را بسیار اذیت کردند. در این زمان یکی از مردم
#حمیر به نام
#سیف_بن_ذی_یزن از
#قیصر_روم تقاضای کمک کرد. اما قیصر به واسطه دوستی با
#پادشاه_حبشه به او کمک نکرد. سیف سپس به
#دربار_خسرو_انوشيروان پناه برد. ابتدا انوشیروان به او گفت سرزمین تو دور و فایده آن برای ما کم است و با بخشیدن
#چند_هزار_درهم او را مرخص کرد اما بعد دوباره او را به حضور طلبید و این بار سیف توانست پادشاه را به
#حمله به یمن ترغیب کند. انوشیروان با
#مشورت_بزرگان ، برای ان که
#سپاه_ایران در این راه تلف نشود، تصميم گرفت گروهی از
#زندانيان را برای
#جنگ با
#حبشیان به یمن بفرستد. بنابراین انوشیروان
#هشتصد_زندانی را به سرپرستی شخصی به نام
#وهرز به سوی یمن فرستاد .
وهرز مردی سالخورده و جهان دیده بود و در راس سپاه با
#هشت_کشتی به سوی یمن حرکت کرد. دو
کشتی در راه غرق شده و ششصد نفر در شش
کشتی به یمن رسیدند. در ان هنگام عده زیادی از یمنیان هم بدو پیوستند .
وهرز در اغاز کار شش
کشتی را سوزانده و به افراد خود گفت اکنون دو راه در پیش رو دارید ، یا با شجاعت جنگیده و پیروز شوید و یا شکست خورده و ننگ و خواری را برگزینید.
سپاهيان وی با شجاعت جنگیده و
#حبشیان را
#فراری دادند.
#سیف از جانب
#کسری به
#حکومت_یمن رسید و وهرز به ایران بازگشت. پس از چندی سیف به دست حبشیان کشته شد و وهرز دوباره با چهار هزار نفر به سوی یمن رفته و
#ریشه_حبشیان را درانجا
#بر_انداخت و خود به حکومت رسيد. از این زمان تا
#ظهور_اسلام ،
#حکومت_یمن #تابع_دولت_ایران بود.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂