#نقد_و_نظر ✍امیر بزرگیان
⭕️میدانیم که دفاعیه خسرو گلسرخی به عنوان یکی از مهمترین فیگورهای انقلاب چه توانی برای ۵٧ ساخت.
هدف نظام پهلوی از پخش کردن دادگاه این بود که جامعه به حقانیت اعدام این افراد (از جمله گلسرخی) که قتل کردهاند و بدنبال بینظمی بودهاند پی ببرد؛ اما جامعه آن را بگونهای دیگر خواند. میخواستند اعدام را عقلانی کنند، عقلانیت را شورشی کردند. اهداف مصاحبه شرمآور با مجید رضا
رهنورد نیز نتیجهای معکوس داده است. در واقع، پخش مصاحبه برای نظام کژکارکرد پیدا کرده و برای اعدامی همدلی ساخته است.
آیا تصویر
رهنورد میتواند نیرویی برای انقلاب پیش رو بسازد؟ باید دید. اما فعلاً به نکتهای میتوان اشاره کرد: اگر گلسرخیِ مارکسیست از دین و شهادت گفت،
رهنورد پساایدئولوژیک از رقص و زندگی میگوید. گلسرخی دین را به میان کشید و
رهنورد آن را عقب راند. هر دو در ارتباط با زمانهی خود بوده و چیزی از روح جمعی را انعکاس میدهند. و این شاید مهمترین تفاوت فرهنگی در دو جامعه از ایران به فاصله حدوداً نیم قرنی است؛ تفاوتی که انقلاب سیاسی را از دسترس دور کرده است. انقلاب سیاسی در جامعه و میان افرادی که ایدئولوژی زدوده شدهاند (یعنی در انقلاب اجتماعی بسیار به پیش آمدهاند) سخت و پیچیده است.
#مجیدرضا_رهنورد@SazoChakameoKetab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂