#معرفي_كتاب:
#الساندرو_پاناگولیس،
#شاعر و
#مبارز_یونانی در سال ۱۹۷۶ در یک تصادف ظاهرا اتفاقی کشته شد. اما مرگ او مسبب نگاشته شدن رمانی تحت عنوان «یک مرد» توسط اوریانا فالاچی بود که ریز به ریز زندگی او را بیان می کرد.
كتاب «یک مرد» در واقع خاطرات چندین سال زندگی مشترک فالاچی و پاناگولیس است. داستان این رمان از تشییع جنازه پاناگولیس آغاز می شود و بعد چندین سال به عقب باز می گردد. هنگامی که پاناگولیس نقشه سوءقصد به جان پاپادوپولس، دیکتاتور یونان را به مرحله اجرا در می آورد. او در این ترور شکست می خورد. مدت زیادی در زندان شکنجه می شود و بعد در دفاعیه خود در دادگاه با نطقی آتشین توجه جهانیان را به خود جلب می کند. پاناگولیس تا مرز اعدام پیش می رود، اما نجات پیدا می کند و سال های سال در زندان می ماند. او درست پنج دقیقه قبل از اعدام در اثر فشار سازمان ملل به حکومت یونان نجات می یابد و سال های سال را در زندان می گذراند.
آنطور که خودش می گوید: کسی که تا مرز اعدام پیش می رود و نجات پیدا می کند میل عجیبی به مردن برایش باقی می ماند و تا پایان عمر منتظر مرگ است.
پاناگولیس مدت ها در یک زندان قبر مانند زندگی می کند تا این که فرمان عفو عمومی در راستای نمایشی دروغین از دموکراسی در یونان به جهانیان، برای همه زندانیان صادر می شود و پاناگولیس نیز آزاد می شود. اما او خیلی زود دوباره مبارزه را از سر می گیرد.
در همین هنگام است که اوریانا فالاچی ، خبرنگار بین المللی به بهانه مصاحبه با او ملاقات می کند و آن دو به هم علاقه مند می شوند. بعدها آن دو به ایتالیا مهاجرت می کنند و چندین سالی را پاناگولیس از خارج از کشور مبارزه اش را ادامه می دهد.
اما بعد از این که شورای نظامی یونان کنار زده می شود و حکومت جدیدی جای حکومت سابق را می گیرد و دموکراسی ظاهری بر یونان حاکم می شود پاناگولیس باز هم به مبارزه ادامه می دهد. او ابتدا در انتخابات شرکت می کند و نماینده مجلس می شود و سپس مدارکی را علیه اونگولوس آوروف، وزیر دفاع که درصدد است دیکتاتوری جدیدی را با حاکمیت ارتش آغاز کند، جمع آوری می کند و تعدادی از آنها را به انتشار می رساند. اما خیلی زود در یک سانحه رانندگی ترور می شود.
کل داستان «یک مرد» بر اساس واقعیت و از زبان فالاچی خطاب به پاناگولیس نوشته شده و این رمان کلا یک نامه سرگشاده است. اوریانا فالاچی چند بار هم از طرف اطرافیان آوروف تهدید شده بود که : اگر کتابت را چاپ کنی دخلت را می آوریم، اما او با شجاعت داستان زندگی «یک مرد» را نگاشت...
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿