.
ایوان:
«من میگویم تمامِ آن آخرتِ پر از سعادت، ارزشِ یک قطره اشکِ آن دختربچهیِ عذاب دیده را ندارد که توی آن مستراحِ بدبو، مشت به سینهاش میزد و با گریه و زاری "خدا جون خداجون" میکرد. چرا؟
چون بابتِ اون اشکها احدی تقاص نداده.
من میگویم بابتِ آن اشکها هم باید تقاص بدهند.
"باید" تقاص بدهند، وگرنه آن آخرت عادلانه نیست.
حالا باید دید آیا میشود تقاصی گرفت یا نه. قطعاً نمیشود.
آخر، در ازایِ آن اشکها چه عوضی میشود گرفت؟
چهجوری میشود عوض گرفت؟
با انتقام گرفتن؟
انتقام چه دردی را دوا میکند؟ چهجوری میتوانند انتقام بگیرند؟ قاتلها و ظالمها را میاندازد قعرِ جهنم؟
پس جهنم را برایِ انتقام گرفتن ساختهاند؟
جهنمی شدنِ آنها برای آن بچهیی که تا حدِ مرگ شکنجه شده، چه فایدهای دارد؟
اصلاً انتقام یعنی چه؟
آخر این بازیِ زجر دادن و انتقام گرفتن، چه معنایی دارد؟
چرا از اول، بهجای شکنجه و انتقام، گذشت و بخشش نگذاشتند؟
چرا بنای زندگی را رویِ گذشت و بخشش و محبت نگذاشتند؟
این بساطِ شکنجه و انتقام کی برچیده میشود؟@Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂📘#برادران_کارامازوف
#فیودور_داستایفسکی
#کتاب_بخوانیم