یــــاد یـــاران یـــــزد
شلاق می زنند و ندارند رحمتی
آری زننده را خبر از سوز پای نیست
#علی_حافظی.
عکس وتوضیح به نقل از استاد
#غضنفر_آرامی (۶) : دانش آموز و دبیرسابق
#دبیرستان_ایرانشهر #یزد عکس مربوط است به زمانی که ما را برای اردو به
#شیراز می بردند و مرحوم
#پیرنیا نمی توانست بنا بعللی بیاید او لباس پیشاهنگی پوشید و این عکس را در
#مدرسه_کراوغلی گرفتیم کسیکه تخته رابغل کرده
#غضنفر_آرامی(۱) است وکنارش بچه کوچولو مرحوم
#آقا_مصطفی_فرساد(۲) وپسری که کلاه لبه دار دارد و دست خود را زیرچانه گذاشته مرحوم
#علی_خان_حافظی(۵)
#روزنامه_نگار معروف است وکسیکه دارد روی تخته مینویسد مرحوم
#کریم_پیرنیاست (۴) شعرهای زیادی از پیرنیا و
علی حافظی دارم "
ما کلاس ۱۱ بودیم من و مرحوم
علی حافظی و مرحوم کریم پیرنیا و چند نفر دیگر شعر می گفتیم بچه ها بر وزن ترانه
#شد_خزان_گلشن_آشنایی شعری گفته بودند و مرحوم
#حسین_بامشاد با ویلن در خواندن شعر بچه ها را همراهی می کرد او مدتی رئیس دبیرستان ایرانشهر شد، مسؤلین دبیرستان برای پیدا کردن سراینده از دبیران ادبیات کمک گرفتند، آقای
#فقیهی_نصر_آبادی دبیر ادبیات ما بودند ایشان همان اول مرا مبرّا کردند و بالاخره معلوم شد کار کیست و او را فلک کردند.
حافظی بعدا درمورد این پیش آمد شعر ی سرود که یکی از ابیات آن این بود:
شلاق می زنند و ندارند رحمتی
آری زننده را خبرازسوزپای نیست
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂