به مرور زمان چیزی بر من آشکار شد: دریافتم که مذهب جلوهای دوگانه دارد.
هنگامی که رفتار آدمیان پیرامونم را به دقت میپاییدم، میدیدم که کمتر کسی پایبند به واقعیت مذهب است. میدیدم که کاسب کاری که دروغ میگوید نماز هم میخواند. کسی که روزه دارد عملش مغایر با روزه گرفتنش است. همسایه ما که زنش را تا سرحد مرگ کتک میزند، به مجلس روضه هم میآید و گریه میکند. دلالی که دهها خانهاش را به قیمتهای زیاد اجاره داده است و مستأجر کارگرش را شبانه با زن و بچه از خانهاش بیرون کرده است هر سال ماهی ده روز مجلس عزاداری در خانهاش برپا میکند...
دریافتم كه يك صورت مذهب تشریفات و تظاهراتی آمیخته با ریاکاری و تزویر است و صورت دیگر آن رابطهای فردی و احساسی باطنی است که فرد در خلوت با خدای خود دارد. آغاز شک من در مذهبِ ظاهر وقتی بود که دیدم معلم فقه يک روز همه کتابهای نویسندگان جدید و از جمله مجموعه کارهای صادق هدایت را در حیاط مدرسه آتش زد.
@Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂📒#شب_هول#هرمز_شهدادی