#سعدی یک
#تئوری داشت و آن تئوری این بود که شخص سلطان را می توان
#نصیحت کرد
که البته این تئوری از
#بیخ و
#بن باطل است یا دست کم امروز ما اینطور فهمیده ایم که آنچنان که باید موفق نیست.
سعدی به پادشاه می گفت:
تو بر تخت سلطانی خویش باش
به اخلاق پاکیــــــزه
درویش باش
امروزه تئوری
#قدرت به ما می گوید که چنین چیزی
یعنی
#شاه_درویش_خو،
علی الاغلب یا هیچ گاه، ممکن نیست
و چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
همین که شما کسی را از
#قدرت_بی_پایان و
#بی_مهار برخوردار کردید،
یک قدرت را از او می ستانید و آن
قدرت
#عدالت_ورزیدنو درویشی کردن است.
لذا این نصیحتی است که به یک امر تناقض آمیز تعلق می گیرد
چون جمع دو چیز کاملا
#متضاد و مانعه الجمع را از یک نفر می خواهد.
البته خود سعدی به این مطلب آگاه بود و در
#بوستان،
فراوان از این سخنان دارد.
به عنوان مثال در آن داستانی که در شلوغی و اغتشاش شهر شام،
پیرمردی را بازداشت می کنند،
پیرمرد می گوید:
همه ی این مسایل زیر سر خود سلطان است:
بگفت ارنه سلطان اشارت کند
که را زهره باشد که غارت کند
مقصودش این است که در یک جامعه استبدادی
چون تمام قدرت ها دست یک نفر است،
سرنخ همه ی اغتشاش ها به راس هرم وصل می شود.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂برگرفته از: ادب قدرت ادب عدالت
#دكتر_سروش