عادتهای نویسندگان حهان
#شماره_4#زیگموند_فروید#سیگار_پشت_سیگار!
یکی از لذت های زندگی فروید
سیگار کشیدن بود. یک بار که دید پسرش
سیگار را رد می کند، به او گفت: «پسرم،
سیگار کشیدن یکی از بزرگ ترین و ارزان ترین لذت های زندگی است و اگر از همین حالا تصمیم به نکشیدن داری، تنها می توانم برایت متاسف باشم!»
لذت دیگر فروید جمع کردن قارچ و توت فرنگی بود و به ماهیگیری هم علاقه خاصی داشت. زمانی که برای تعطیلات سه ماه تابستانی به اقامتگاه تفریحی شانمی رفت، پیاده روی های خود را از سر می گرفت. پسرش، مارتین به یاد می آورد که: «پدرم خیلی تند قدم می زد، خیلی.»
فروید ساعت هفت صبح از خواب بلند می شد، صبحانه می خورد، ریشش را در سلمانی مرتب می کرد و از ساعت هشت تا ظهر، بیماران را می دید. آدم خوش خوراکی هم نبود؛ نه اهل مشروبات بود و نه از جوجه خوشش می آمد. گاهی هم موقع خوردن غذا در کنار همسر و خانواده اش، چنان در فکر فرو می رفت که دیگران را می آزرد.
ساعت سه، مشاوره های درمانی فروید شروع می شدند و تا ساعت 9 این روند، ادامه داشت. بعد همراه خانواده شام می خورد و با خواهرزنش ورق بازی می کرد یا با همسر و یا فرزندانش برای پیاده روی بیرون می رفت. باقی شب را هم تا ساعت یک شب کار می کرد.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂