دگر مرا صدا مکن..
مرا ز جام بادهام جدا مکن
که جام من به من جواب ميدهد
به من کليد شهر خواب ميدهد
درون خوابهاي من
تويي و دستهاي مهربان
تويي و عهدهاي استوار
و هرچه هست عاشقانه پايدار
برو مرا صدا مکن
ز کوچهخوابهاي سايه پرورم
دگر مرا جدا مکن
صدا مکن...
چو سايه بگذر از سرم
مرا ز سايههاي دوستي سوا مکن
چه حاصلي ز شمعهاي بيفروغ
ز خندهها
چه حاصلي ز گفتههاي سر به سر دروغ ؟
تو از روندگان راه عشق نيستي
تو نيستي ز دلشکستگان
بگير راه خويش و تن رها کن از بلا
چون من دل رميده طالب بلا مکن
تن سلامتت به درد مبتلا مکن
مرا به قصههاي کودکانه در شبان هول
جدا مکن از اين غم قديم
از اين غم نديم
صدا مکن
دگر ترانه سر در اين شبان ديرپا نکن
بخواب نازنين من به خواب ناز
که من تمام شب نخفتهام
تمام شب به جام و جان
جز اين سخن نگفتهام
وفا کن اي دل جفا کشيده باز
ولي وفا به يار بيوفا مکن...
#سياوش_کسراييhttps://telegram.me/joinchat/Bd9KPzwMhpyv2Q7wn-dYBg🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂