من
#محمود_دولت_آبادی را هرگز از نزدیک ندیدهام مانند بسیاری از نویسندگان عزیز دیگر در ایران و سراسر جهان که آثارشان را خواندهام و دوستشان دارم.در این چند روز بسیار او را به
#قضاوت نشستهایم.
از چهل سال گذشته تا کنون یک خط وجود دارد، از حالا تا چهل سال آینده بیشمار خط.
من و شما حالا بعد از چهل سال، خیلی راحتتر میتوانیم بگوییم چه بر خطا بوده و چه بر راست. حالا راحتتر است که بگوییم مثلا "بازرگان" کجا به خطا بود و کجا به صواب. استبداد و گفتمان غالب، به راه خویش رفته و خواهد رفت. هر کس این میان در مواجهه و برخورد با گفتمان مسلط و زورگو، شیوهی مبارزهای دارد که تا
زمان نگذرد نمیتوان گفت درست عمل کرده است یا خیر.
زمانی کسی را در فریادها و هوارها "نوکر بیاختیار" نامیدند و حالا هزاران سطر در تجلیل عملکر مبارزاتیاش مینویسند.
من نمیگویم عملکرد دولتآبادی را میپسندم یا نمیپسندم چون کار من این نیست.
#زمان_بهترین_قاضی است.
من بهتر است در این میان به سنبهی
#ستم بیندیشم و راهکار خود را در مقابله با آن بیابم.
روایت مقابله و شیوهی ایستادگیِ هر کس را
زمان به قضاوت خواهد نشست.
ای بسا مبارزانی که
زمان نشان داده که تا چه مایه بر خطا بودهاند.
من اما این میان شک ندارم که ایشان طرفدار ستم و تباهی نیست. چرا که او را از کلماتش شناختهام.
من محمود دولتآبادی را از کتابهایش شناختم. او را هرگز به چشم ندیدم اما در کلمههایش چنان
#زندگی کردم که انگار هزار مجلس کنارش نشسته وبا او از
#درد و
#سیاست و
#خیانت و
#دزد_خانگی و
#مبارزه، سخن گفتهام.
من در نوجوانی با خانعمو از مرام و مروت و واژهی حریمدار«جوانمردی» چنان گفتم و شنیدم که اگر از من بپرسید جوانمردی واقعی که به چشم خود دیدهای،نام ببر، خواهمتان گفت: بیشک؛ «خانعمویِ گلمحمد.»
من در دورهای نوجوان بودم که زنانگی و زنبودن، بالقوه جرم بود. در همان نوجوانی بخشی از زنانگیام را از قلم دولت
آبادی آموختم. از احوال شگفتانگیز بلقیس. چگونه مردی چنین بخشهای پنهان زن را نوشته؟
چگونه مردی در جای خالی سلوچ، پیچوتاب زن در خویش را چنین به قلقِ قلم به تصویر کشیده است. هرگز «مرگان» را از یاد نخواهم برد.
محمود دولتآبادی را از نزدیک نه ولی به قلمش میشناسم. او دِین خود را در مبارزه با سیاهی با قلمش پرداخته و من در ادامهی نوشتن روایت مبارزه خویش و ایستادگی در برابر ستم، به جای خنج کشیدن بر رخسار نویسندهای که قلمدردست، موی سپید کرده، منتظر قضاوت
زمان مینشینم.
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#نویسنده #زهرا_عبدی