#موزه_دمشق #مهر یافت شده در
#اوگاریت #سوریه در ۲۰۰۰ پیش از میلاد (Ugarit)
در
#نگاره_های #سومری ،
#بابلی و #ایران_باستان بر روی
#مهر_های_استوانه_ای یا
#الواح_گلی از حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد تا نزدیک هزاره پیش از میلاد نگارههای فراوانی از
#تلفیق #مار و #انسان و یا مار با
#سایر_موجودات به چشم میخورد در این نگارهها گاه
#مردی به تصویر کشیده شده که
#دو_مار بر شانههای او روییده است. این مرد
#کلاهی_شاخدار بر سر
و گاه بر
#تخت_پادشاهی و مشغول
#فرمانروایی است
و گاه به صورت مردی بزرگ
و صاحب قدرت در حضور پادشاهی دیگر که
#چشمه_های #آب_حیات را در کف دارد نشان داده شده است! اگر چه هنوز ماهیت این مرد بدرستی مشخص نیست اما برخی دانشمندان او را همان
#نینگیشزیدا (Ningishzida) معرفی کردهاند.
#سومر_شناسان معتقدند نینگیشزیدا هم
#خدای_زیر_زمین و هم
#حامی_داروها و #پزشکی بوده است. این خدا همچنین در
#سر_سبزی_دشتها_و_مزارع دخیل میباشد. برخی دانشمندان معتقدند که این خدا صاحب
#درخت_زندگی بوده است
و معنی نام او را با
#خدای_درخت_خوب مقایسه کرده اند در
#داستان_آداپا (Adapa) او به عنوان یکی از نگاهبانان مکان آسمانی
#اهو (Anu’s celestial palace) با
#آنو خدای آسمان (Anu) همکاری میکند.
اما در آثار سومری از نزدیک ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد این تصاویر به نوعی دیگر ظاهر میشود او به همراهی دو
#گریفون (gryphon) یا
#شیر_عقاب_سر که در
#سر_ستونها_ی #تخت_جمشید نیز دیده میشود ظاهر میشود شکلی که در این نوع از نینگیشزیدا دیده میشود آمیزهایی از
#دو_مار #بهم_پیچیده اند که در دوسوی آن
#دو_شیر_عقاب_سر قرار گرفته اند. امروزه این نشان برای نشان
#دارو_و_پزشکی بکار برده میشود. ترکیب دیگری از این نماد در
#یونان به نام
#عصای_هرمس معروف است که در آن دو مار به گرداگرد
#عصایی پیچیدهاند
و #بال بزرگی نیز بر آن سایه گسترده است.(Caduceus of Hermes)
نا گفته نماناد در نگارههای دیگر گاهی ماری به صورت تک یا دو تایی
#پشت #تخت_شاه نشان داده شده است یا مردی را نشان میدهد که دو مار را در دست گرفته است.
و گونههای دیگر دیده میشود.
همچنین برخی معتقدند نینگیشزیدا در مصر به صورت
#توت #خدای_دانش_و_هنر ظهور کرده است. (Thoth, Tehuti)
#زکریا_سیچین (ZechariaSitchin) یکی از دانشمندان دیگر معتقد بوده که نینگیشزیدا در
#آمریکای_باستان و در
#شبه_جزیره_یوکاتان یا
#مکزیک همان
#کوتزولکتال معروف یا
#مار_پرنده است که خدایی معروف در میان
#مایاها و #تولتکها است. quetzalcoat) l)
اما همانگونه که پیشتر گفته آمد هر چه تاریخ این مهرها به عقبتر میرود چهره نینگیشدازا مشخص تر
و به صورت آدمی تبدیل میشود! در نگارههای قدیمیتر او را به صورت
#ضحاک_ی نمودار میسازند که دو مار از روی کتف آن بر آمده است! ضحاک در این نگارهها دیگر نه خدای زیر زمین است نه خدای داروها
و دشتها
و مرغزارها! او به صورت
#پادشاه_ی_مخوف بر تخت نشسته
و #تاج_ی #دیو_گون بر سر نهاده است
و اطرافیان
و درباریان او نیز به همان صورت پادشاه لباس پوشیدهاند. در این نگارهها جوانانی به تصویر کشیده شدهاند که بصورت اسیر برای پادشاه آورده شده اند در این نگارهها ترس
و اظطراب در صورت اسرا
و بیرحمی همراه با خونسردی در چهره درباریان مشخص است. در برخی از این مهرها
#پادشاه #ماردوش به عنوان حکمران بالاترین
#کشور_های #اور(Ur) به نام
#گیشباندا (Gishbanda) معرفی میشود پادشاهی که
#مار_های_موشوسو (Mushussu) از شانه های او رسته است. در نگارههای جدیدتر مارهای دو گانه از کتف پادشاه به صورت
#زواید_ی_شش_گانه_یا_پنجگانه دیده میشود این زوائد گاه به صورت
#شعله_آتش یا
#چشمه_های_آب یا
#شاخه_درخت و یا
#گیاهان یا
#اشعه_های_نور مشخص شده است. به نظر میرسد سبک
#نگارگری #زمان_ضحاک به دورههای بعد نیز منتقل شده
و زوائد شانهها به نوعی نشان قدرت
و طول عمر بوده باشد یا حتی میتوان گفت به نوعی در تضاد با مار با ترسیم آتش
و آب
و گیاه شانههای پادشاهان زینت داده میشده است! برخی دانشمندان خدایانی که با اشعههای آتش در کتف مشخص شدهاند را نمادی برای
#شمش (Shemesh) نیز دانستهاند. که به نظر درست نمیرسد. اینجانب در شانه های
#حمورابی پادشاه بزرگ
#بابل نیز این زوائد را دیدهام که تصویر آن را خواهم آورد همچنین گاه بر کتف برخی پادشاهان دورههای بعد به جای مار دو
#بال روییده است که تا زمان
#هخامنشیان هم در
#ایران دیده میشود...!
بررسی این نگاره های گوناگون اما به نوعی شبیه به هم مشخص میکند که روییدن مار بر کتفهای ضحاک در دوره یک هزاره طولانی کم کم فرهنگسازی شده
و به صورت
#نماد_های #قدرت و #برکت نمودار شده
و شاید مارهای ضحاک کمکم زشتی
و پلیدی خود را از دست داده
و به اشکال دیگر که
#قدرت_پادشاه را با
#طبیعت پیوند دهد تبدیل شده باشند!
و یا دور نیست بعدها تصویر
#پادشاهان_نیک