" #جملی_کارری " نیز از آن بعنوان کاری عجیب و عملی در ردیف #بربریت یاد میکند و مینویسد: ....... پادشاه میتواند کنیزان مورد علاقه خود را به میل خویش به اشخاص بسیار ببخشد. #شاه_سلیمان یکی از زن های خود را از سر خشم به #گازری (رختشوی) بخشیده بود. چندروز بعد پشیمان شد و عشق زن بر سرش زد و احضارش کرد و حسودانه پرسید: شوهر تازه را بیشتر دوست داری یا مرا؟! زن پاسخ داد: شوهر شرعی و قانونی ام را!..... شاه خشمگین شد و فرمان داد او را در رودخانه بیاندازند، اما زود پشیمان شد و فرمان اجرا نشد. بعد دستور داد او را زنده زنده بسوزانند. خوشبختانه اینبار هم زیر فرمان خود زد، اکنون آن زن در حرمسرای شاهی است......
شاه عباس یکی از زنان حرم خود را نیز به #محمد_خان_شمس_الدین_لو ، از #امیران#قرا_باغ معروف به #دلو_محمد_خان بخشیده بود. #پیترو_دلاواله#جهانگرد_ایتالیایی که در سال ۱۰۲۷ هجری قمری دریکی از #مجالس_شرابخواری شاه حاضر بوده و شوخی های شاه را با دلومحمدخان که شاه به شوخی #دلی_محمد یعنی "محمد دیوانه" میخواند، درباره این زن شنیده و می نویسد: ....... سپس دلی محمدخان از شاه خواست که به او شراب دیگری بدهد و گفت که چون دیر شده است، می خواهد به خانه رود. شاه برای او جامی از شراب پر کرد و به خنده گفت: لابد می خواهی بروی و به آن خانم خدمت کنی؟! خان محمد در جواب گفت: ... آری دربارهٔ او از هیچ چیز کوتاهی نمیکنم و او بهانه ای برای شکایت ندارد. البته زنی را که شاه به ما داده است بابد خوب راضی کنیم. شاه باز خندید و پرسید: وقت را با او چگونه میگذرانی؟ خان جواب داد: بسیار خوب و خوش.