وقتی دروغ و حقیقت با هم راه می رفتند، به چشمه ای رسیدند .
دروغ به حقیقت گفت: لباس خود را در آوریم و در این چشمه آب تنی کنیم . حقیقت ساده دل چنین کرد، در آن لحظه که در آب بود، دروغ، لباس حقیقت را از کنار چشمه برداشت و پوشید و به راه افتاد . حقیقت، پس از آب تنی ناچار شد برهنه به راه افتد؛ از آن روز ما حقیقت را برهنه می بینیم ، اما بسا اوقات دروغ را هم ملاقات می کنیم که متاسفانه لباس حقیقت پوشیده است؛ و طبعاً حقانیّت خود را در نظر ما به تلبیس ثابت می کند. @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 📒#از_پاریز_تا_پاریس #محمدابراهیم_باستانی_پاریزی
در پاكستان #نام_های#خيابان_ها و #محلات اغلب #پارسی و #صورت_اصيل#كلمات_قديم است. #خيابان_های_بزرگ_۲_طرفه را #شاه_راه مينامند، همان كه ما امروز اتوبان میگوييم. بنده برای نمونه چند جمله و عبارت پارسی را كه در آنجا بكار ميبرند و واقعاً برای ما تازگی دارد را ذكر می کنم كه ببينيد زبان پارسی در #زبان_اردو چه موقعيتی دارد و بقول معروف چه رُلی بازی ميكند. نخستين چيزی كه در سر بعضی كوچهها می بينيد #تابلو_های_رانندگی است. در ايران #اداره_راهنمايی_و_رانندگی بر سر #كوچه_ای كه نبايد از آن اتومبيل بگذرد مینويسد: #عبور_ممنوع و اين هر ۲ كلمه #عربی است اما در پاكستان گمان ميکنيد تابلو چه باشد؟ #راه_بند ! یعنی #پارسی_سرهی _سره و مختصر و مفيد. #حداكثر_سرعت را در آنجا #حداكثر_رفتار تابلو زده اند و #توقف_ممنوع را #پاركينگ_بند ! تاكسی كه مرا به #قونسولگری_ايران در #كراچی می بُرد، كمی از قونسلگری گذشت خواست به عقب برگردد يكی از پشت سر به او فرمان ميداد. در چنين مواقعی ما ميگوييم: #عقب ، عقب، خوب ! اما آن پاكستانی می گفت: #واپس ، واپس، بس ! اين حرفها در خيابانی زده شد كه به #شاهراه_ايران موسوم است. اين مغازههايی را كه ما #قنادی میگوييم و معلوم نيست چگونه كلمه قند صيغه مبالغه و صفت شغلی قناد برايش پيدا شده و بعد محل آنرا قنادی گفته اند ؟ آری اين دكانها را در آنجا #شيرين_كده نامند. آنچه ما هنگام #مسافرت#اسباب و #اثاثيه می خوانيم، در آنجا #سامان گويند. سلام البته در هر ۲كشور سلام است. اما وقتی كسی به ما لطف ميكند و چيزی مي دهد يا محبتی ابراز میدارد ما اگر خودمانی باشيم ميگوييم: #ممنونم ، #متشكرم ، اگر فرنگی باشيم ميگوييم #مرسی ، اما در آنجا كوچک و بزرگ همه در چنين موردی ميگويند: #مهربانی ، واقعاً بهتر از اين تعبيری برای ابراز تشكر داريد ؟ ما اصرار داريم كه بگوييم #پارک فلان و پارک بهمان ، پارک نياوران را پلاک هم روی آن زدهايم. اما آنها بزرگترين پارک شهر خود را جناح #باغ تابلو زدهاند. آنچه ما #شلوار گوييم در آنجا #پا_جامه خوانده ميشود. #قطار#سريع_السير را در آنجا #تيز_خرام مي خوانند. جالبترين اصطلاح را در آنجا من برای #مادر_زن ديدم. آنها اين موجود را كه ما مرادف با ديو و غول آورده ايم #خوش_دامن گفتهاند. واقعاً چقدر دلپذير و زيباست.