🕊 من هنوز صدای ناله هایشان را می شنوم1.تا مدت ها پس از آن شب، هر دفعه به آسمان نگاه کردم،بغض خفهام کرد، همچنان هم گویی،صدای ناله ها و فریادهایشان برفراز شهر است!
فریاد کمک آنان و دست کوتاه ما.
گفتن از شب سقوط
#هواپیمای_اوکراینی است.
نیمه شب، با صدای ارسال پیاپی پیام در تلگرام از خواب پریدم.همکاران شیفت شب بودند.
2.مهدیه شایگان،سعید خسروی و امیرجان،پشت هم داشتند در بامداد چهارشنبه ۱۸ دیماه۹۸ اخبارحمله موشکی به پایگاه «عینالاسد» را در گروه تحریریه ارسال میکردند تا با کمک هم از اخبار جا نمانند و منتشر کنند. از خواب گذشتم و به جمع تیم شیفت شب پیوستم.
3.هوای گرگ و میش بود که میان اخبارناگهان آن خبری آمد که نفس هایمان را حبس کرد!
سقوط هواپیمای مسافربری نزدیک تهران.
پروازشماره ۷۵۲هواپیمایی اوکراین که هنوزدقایقی از پروازش نگذشته،درنزدیکی شاهدشهرسقوط کرده بود.
هواپیمایی با ۱۷۶مسافر.
بلافاصله با امدادگران هلال احمر تماس گرفتم.
4.امدادگران هلال احمر در مسیر بودند.
گفتند که هواپیما بدون اصابت به خانه های مسکونی در یک محوطه باز سقوط کرده.گفتند که به حتم مسافران که اغلب ایرانی بودند جانباختند.
آنها می گفتند و من هر ثانیه بیشتر درگیر احساس غم خفه کننده می شدم! لوکیشن محل حادثه را از آنها گرفتم تا عازم شوم.
5.با سردبیر رکنا تماس گرفتم تا عکاس همراهم ارسال کنند که گفت خودش در مسیر محل سقوط است.سردبیر رکنا و عکاس خبرگزاری جزو اولین افرادی بودند که همزمان با نیروهای امدادی به محل رسیدند.از آن لحظه هر چه آنها میگفتند ما با دستانی لرزان و صورتی خیس اشک مینوشتیم. توضیحاتی از مرگ 176مسافر
6.آن روزمیان صدای خانواده ها که ضجه می زدند و ما که با بغض می نوشتیم گذشت.آن روز،روح میلیون های ایرانی تکه تکه شد.
و در نهایت آن لحظه ویران کننده که بعد از 3 روز انکار،گفتند زدند.
آن لحظه که از زدن موشک ها می گفتند،گویی صدای ناله های 176 انسان در گوشم میپیچید و تکه تکه می شدم.
7.همیشه عکاسی از آسمان را دوست داشتم،ثبت قاب هایی از آسمان ابری،آفتابی،ثبت اشکال ابرها...اما از آن شب دیگر نه،
نگاه به آسمان تهران برایم سخت شده،ازآن شب غمگین است آسمان.
غمی که پاک نمیشود از سر ما.
نمی رود از یاد ما.
من هنوزصدای ناله هایشان را میشنوم انگار!...
ما تا همیشه داغداریم.
@Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#آزاده_مختاری