🍂هتل امپریال...
هیچ اینگونهاش را ندیده بودم،
درست به گوشت و خونم وارد شدی...
اعتراض دارم
میخواستم سلامی گرم به تو بگویم،
میخواستم سرم را
یواشکی
روی زانوهایت بگذارم،
چهار شبانه و روز
بیهیچ حرفی
میخواستم ساکت بمانم...
باران میخواست
روشن و خاموش شود،
ساملند از سفر برمیگشت،
ساعت دیواری از حرکت باز میماند،
قلبم از خویشتن خویش وا میایستاد،
هیچ اینگونهاش را ندیده بودم
درست به گوشت و خونم وارد شدی
اعتراض دارم... !
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 #آتیلا_ایلهان(شاعر ترکیهای)
#آبی_چشمانت_آسمان_چه_کسی_است؟!
برگردان
#همت_شهبازی#نشر_سرزمین_اهورایی