🌹Saagharaneh🌹

#چای_شراب_مومن_است
Канал
Логотип телеграм канала 🌹Saagharaneh🌹
@saagharanehПродвигать
162
подписчика
231
фото
50
видео
249
ссылок
سین الف غین ر می نویسم... ارتباط با ادمین: 👇👇👇👇 @saaghar_tt
من آمده بودم ، دو سه خط شعر بگویم
ناگاه لبم ، بر لبِ فنجانِ تو خشکید

از راه رسیدم ...نه سلامی.. نه علیکی
دستانِ من از سردیِ دستانِ تو خشکید

در دشتِ نگاهِ تو چو آهو شده بودم
پس خواندیُ صد حیف، که جِیرانِ تو خشکید

زخم ، از ضرباتی که تبرهای جهان زد
بیمار، در افسانه ی درمانِ تو خشکید

آهسته به در خورد، سر انگشتِ نگاهم
پاهای پر از حسرتِ مهمان تو خشکید

در باز نشد، باز نشد قفل سکوتت
صد حرف، در آن سینه ی بی جانِ تو خشکید

من آمده بودم که تو را سیر ببینم
چشمم به درِ قفل و نگهبانِ تو خشکید

#ساغرانه
#ساغرطباطبایی
#چای_شراب_مومن_است
@saagharaneh
‍ نه می توان گذشت از مسیر مهربانیت
نه می توان صعود کرد از عشق نردبانیت

نه راه می دهی کمی قدم زنیم در غزل
ردیف نیست قافیه برای شعرخوانیت

به پیکرم نگاه کن...ترک نخورده ساغرم؟!
ببین چگونه خم شده صنوبر جوانیت

گذشته ها گذشت و سیب روزگار چرخ زد
نه سیب سهم من شد و نه سهم زندگانیت

شکست نای نیلبک به زیر پای رفتنت
گلوی عشق زخمی از سکوت ناگهانیت

عجیب دلگرفته ام به خویش میخورم گره
گره گشای من تویی....که گمشده نشانیت

شکسته شاخه شاخه ام تبر نشسته بر تنم
منی که تکیه داده ام به مهر باغبانیت

#ساغرانه
#ساغرطباطبایی
#چای_شراب_مومن_است
@saagharaneh
‍ چشمهایت که به شب دوخته ای سهم من است
آنچه ناگفته، که اندوخته ای سهم من است
کمی از راز مگو، حرف بزن،شعله بکش
آتشی را که به آن سوخته ای سهم من است


روزگاری دل من محرم اسرارتو بود
توی آیینه ی دل، صحنه ی تکرارتو بود
روزگاری #توو #من، #ما شده بودیم و عجیب
همچنان این #من من، کشته و بیمار#تو بود


سربوسیدن لبهای تو دعوا می شد
مال من بودی و سیگار لبش وا می شد
یا که فنجان به تو صد بوسه ی مخفی می داد
یا که عطر گس سیگار تو رسوا می شد


کوچه پس کوچه ی این شهر پر از خاطره بود
خاطراتی که به اشغال تو،مستعمره بود
خاک تنهایی من داشت ترک بر می داشت
بارش نم نم عشق تو چه خوش منظره بود


صبح یک روز زمستانی و بارانی و سرد
ناگهان قلب تو در پیش نگاهم یخ کرد
همچنان چشم به راهم به طلوعت، خورشید!
شب من، منتظرت مانده، به سویم برگرد!

#ساغرانه
#ساغرطباطبایی
#چای_شراب_مومن_است
@saagharaneh
‍ خودت بگو..
❤️دلبرانه ام!
تو را کجای ❤️دلم بگذارم؟!

به تو ❤️دل داده ام
و چه مهربان
به دلم نشسته ای
اما
کجایش...؟! نمی دانم...!!

کنار عشقهای کودکیم جایت راحت است؟!

شاید دلت بخواهد آنجایی بنشینی که وقتی نام بعضی ها می آید...تیر می کشد....!

شاید هم
بگذارمت ❤️روی دلم؛
آنجا که به هیچکس اجازه ندادم دست بران بگذارد، می دانی که همیشه "خون" است!

شاید بگذارمت آنجا که دل دل می زند ...بی تاب می شود... و ضربانش همیشه بالاست

یا

آنجا که دل را یک دله می کند ....و مثل تو قاطعانه دل می بندد...

اصلا می گذارمت ته ته دلم
صمیم قلبم
میشناسی آنجا را؟!
همانجایی که مشتریهای خاص خودش را دارد....
آنها که مخاطب این جمله اند:
❤️از صمیم قلبم دوستت دارم❤️

اما گفته باشم
در یک جا به روی تو بسته است
برای همیشه
هرگز
هرگز
هرگز
تو را کنار دودلی نمی نشانم

امیدوارم که از این در بسته،
دلگیر نشوی،
دلربای من!

#ساغرانه
#ساغرطباطبایی
#چای_شراب_مومن_است
@saagharaneh
یک پیشنهادی دارم
.
.

می دانی؟!
راستش
می دانم
می دانم تو هم مثل من
یک روزهایی به بن بست می رسی
به آن انتهای آنی
به آن ناامیدی کوتاه مدت...
به آنجایی که موقعیت حساسی دارد؛
با اینکه هربار میابم که این حس کثیف آزار دهنده، مثل یخ آب شدنیست
و مثل شب...روز شدنی...
اما
باز هم
اینقدر زورش زیاد است که هربار من را به سمت فرو ریختن و از پا ایستادن هل می دهد...
می دانم...
تو هم گاهی....
بعله....
در انتهای همین کوچه ی بن بست
همین راهروی رخوتناک چسبنده
که تصمیم هایی عجیب و غریب ، تنها ساکنینش هستند
یک گزینه ی خیلی خوب روی میز است....
😊
بله
درست فهمیدی...
چای...
لحظه ای درنگ کن
هیچ تصمیمی نگیر
بنشین برای خودت چای بریز
نباتی ...گل سرخی....چوب دارچینی....خلاصه "حال خوب کنی" در آن بینداز و هم بزن
همینطور که هم می زنی
آرام آرام انتهای کوچه به امید
راه باز می کند
و جرعه ای از آن که نوشیدی
آرام که شدی
می بینی
این کوچه
این کوچه ی عجیب
شاهراه تصمیمهای پرامید آینده است!

#کمی_درنگ_کن
#تصمیمهای_آنی_ممنوع
#اعجاز_چای
#یادت_باشد_دوستش_داری
#چای_شراب_مومن_است
#ساغرانه
#ساغر_طباطبایی
@saagharaneh