خاطره ای از زبان همسر شهید:
یکبار مهدی خیلی گریه کرد طوری که مجبور شد لباس هایش را در بیاورد ببیند چی شده فکر میکرد عقرب توی لباس بچه است....
دید گریه اش برای این است که میخواهد بیاید بغل من...
گفت: زیاد به خودت مغرور نشو دختر!
اگر این صدام لعنتی نبود بهت میگفتم که این بچه مرا بیشتر دوست داشت یا تو را....
برگرفته از کتاب "به مجنون گفتم زنده بمان"
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت #شهید_ابراهیم_همت #حاج_همت #ابراهیم_همت #همت #شهید_همت #حاجی#پدر
#اللهم عجل لولیک الفرج
🌸@zendegishahid