زن و جامعه (زن کارگر)

#گلرخ
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
نامه ی گلرخ ایرایی

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در یادداشتی که در صفحه اینستاگرام منتسب به او منتشر شده، به نامه فائزه هاشمی درباره وضعیت بند زندان زنان اوین واکنش نشان داده است. او در یادداشت خود نامه هاشمی را شبیه به ندامت‌نامه دانسته و نوشته است «با وجود تضادهای ایدئولوژیک و طبقاتی» در بند زنان زندان اوین همواره با فائزه هاشمی در زندان مدارا شده است.

او همچنین در این نامه از بهره‌مندی فائزه هاشمی از بسیاری امکانات خبر داد که سایر زندانیان از آن‌ها محروم بوده‌اند.

هفته گذشته فائزه هاشمی، دیگر فعال سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در نامه‌ای رفتار برخی از زنان زندانی سیاسی را نقد کرد او روابط و حرکت‌های میان برخی زنان زندانی را «رفتارهای فاشیستی» توصیف کرده و وقایع جاری میان زندانیان را با رویکرد جمهوری اسلامی در قبال جامعه مقایسه کرد.

لازم به ذکر است، امروز فائزه‌هاشمی از زندان آزاد شده است.

گلرخ ایرائی در بخشی از نامه خود نوشته:

زندان عموما ماکِتی از جامعه‌ی بزرگ‌ترِ آن‌سوی‌ دیوار است. مناسبت‌ها را دور هم می‌نشینیم. از سالگرد کشتار خونین ۱۳۶۷ تا هشت مارس. از یکِ مِی تا سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱. جلسات بحث و تحلیل، کلاس‌های آموزشی در باب فمینیسم و بررسی احکام اعدام، دیدن فیلم‌های اجتماعی به صورت گروهی و فردی و آموزش زبان و بررسی اتفاقات روز جامعه و جهان، برگزاری شب شعر و جلساتِ ادبی و معرفی و تحلیل کتاب و ورزش گروهی.

با هم و جمعی اعتصاب غذا کردیم و بارها در تحصنِ جمعی علیه اعدام و سرکوب، شب را در برابر افسر نگهبانی بند یا در هواخوری زندان به صبح رساندیم و هر بار حضورمان را با جامعه‌ای که خواستند از آن حذف و جدای‌مان کنند پیوند زدیم. سرود خواندیم و شعار دادیم بی‌آنکه از تبعاتِ تهدیدها هراسی به دل راه دهیم. بر قطعِ تحمیلیِ ارتباطِ خود با جامعه غلبه و شورِ مبارزه را در خود و دیگری تقویت کردیم و همچنان به هدف می‌اندیشیم. چرا که ما «باور»ی داریم که شاکله و اساسِ مبارزه‌مان است و حیاتِ سیاسی‌مان را رقم می‌زند.

این گوشه‌ای از «ما» و روزمره‌گی‌هامان است.

مایی که در کنار شنیدن اخبار هولناک، تحلیل‌های هولناک‌تری را می‌شنویم.

ساعت ۹ صبحِ ۱۷ آذر ۱۴۰۱ به دار آویخته شدن محسن شکاری از شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی اعلام شد.

صدای فائزه هاشمی رفسنجانی هم‌بندی افشاگر! از یاد نمی‌رود که بعد از خبر گفت: «خب اینا که معترض نیستن. اینا خطرناکن. اگه نکشن‌شون چه‌کار کنن باهاشون...»

متن کامل :
tinyurl.com/GolRfa
#گلرخ_ایرایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
.
✉️نامه گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی به ماشالا کرمی؛ تو میله‌ها را تاب می‌آوری

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی در نامه‌ای از ماشالا کرمی به‌عنوان کسی که «از رنج بر دار شدن محمدمهدی کرمی فرزندش و محمد حسینی ساحل زندگی‌اش آشوب شد»، یاد کرد و نوشت: «آن سحرگاه شوم را تاب آوردی و ایستادی که تنها نمانیم به انزوا در این برهوت یاران ایستاده تا پایان. میله‌ها را تاب می‌آوری.😔

#گلرخ_ایرایی زندانی سیاسی محبوس در اوین

#ماشالا_کرمی پدر دادخواه #محمد_مهدی_کرمی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

@zan_j
بند زنان زندان اوین؛ محرومیت پانزده زندانی از تماس و ملاقات

#پخشان_عزیزی، #الهه_فولادی، #پریوش_مسلمی، #نسرین_خضری_جوادی، #زهرا_صفایی، #نرگس_محمدی، #سمانه_اصغری، #آنیشا_اسداللهی، #محبوبه_رضایی، #وریشه_مرادی، #گلرخ_ایرایی، #ریحانه_انصاری_نژاد، #مریم_یحیوی، #سارینا_جهانی و #ساناز_یکتا، زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، از تاریخ شانزدهم مردادماه، به دستور کمیته انضباطی این زندان از برقراری تماس و ملاقات با خانواده محروم هستند.

#سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_اعدام
تولدت مبارک گلرخ جسور و رزمنده🎂


روز دوشنبه هشتم مرداد زادروز گلرخ ایرایی بود. گلرخ اکنون بیست‌وسومین ماه از حبس پنج ساله‌اش را (بدون یک ساعت مرخصی و نشانه‌ای از آزادی زودهنگام) در بند زنان زندان اوین می‌گذراند و حالا وارد چهل‌وپنجمین سال زندگی‌اش شده است.

گلی، پشت میله‌ها

گلی، پشت میله‌ها
و عشق پشت میله‌ها
زن سرخ میدان انقلاب
خانه‌دار خوبی است
اما آزادی را بهتر می‌فهمد
فریاد در گلویم استخوان ‌ترکانده
کدام ابر سیاه را کنار بزنم
فردا
میدان انقلاب قدم بزنیم؟
گم‌شده‌ای
در میان شکنجه
گم شده‌ای
لابه‌لای سلول‌های سرد
دیوارهای بلند پر از یادگاری
شعرهای پر از زخم را بغل گرفته‌ای!
می‌بینی گلی؟
چشم‌ها و فکرها
حتی روسری سرخ‌ات را نشانه رفته‌اند.
گلی، پشت میله‌ها
بی‌سیگار
بی‌ملاقاتی

ما بی‌تفاوت‌ها

ما بی‌تفاوت‌ها
ما به شنیدن اعداد عادت کرده‌ایم
از کنار هم عبور می‌کنیم
سال‌های زندان رفتن دوستانمان را نگاه می‌کنیم.
ما بی‌تفاوت‌ها
ما که جیک‌مان هم در نمی‌آید.

طرح: @_sabasoleymani_
شعر و متن: @akvanian

#گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
٢٧ خرداد

حساب کاربری #گلرخ_ایرایی، فعال مدنی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، نامه‌ای از گلرخ منتشر کرد. در این نامه گلرخ ایرایی خطاب به اصلاح‌طلبان که مردم را به مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ترغیب می‌کنند، نوشت: شما نه برای پیروزی در انتخابات بلکه برای شکست مردم به میدان آمده‌اید.
این زندانی سیاسی در نامه‌ی خود با اشاره به بازی‌های سیاست اصلاح‌طلبان برای تثبیت خود در بدنه‌ی جمهوری اسلامی، نوشت: اصلاح‌طلبان بدانند ما مردم ایران خیانت‌شان را از روز نخست به خاطر داریم. از یاد نمی‌بریم، تثبیتِ قدرتِ جمهوری اسلامی و کشتار فاجعه‌بار جوانان در دهه‌ی شصت را؛ در روزهایی که شما حزب‌اللهی‌ها و خط امامی‌ها در رأس امور بودید.
انقلاب فرهنگی و اخراج و خانه‌نشین کردنِ دانشجویان و اساتید؛ و برتری دادن به سفاهت در برابر لیاقت را؛ کشتار، شکنجه، تجاوز، تواب‌سازی و وادار کردن زندانیانِ سیاسی به تیرِ خلاص زدن به رفقایشان در زندان‌های دهه‌ی شصت را؛ و قتل‌های زنجیره‌ای را که توسط شما و گماشتگانتان در وزارت اطلاعاتِ تحت نفوذتان رُخ داد. وقتی در قتل‌های زنجیره‌ای نزدیک به هزار نفر طی چند سال سلاخی شدند، شما یک تدارکات‌چیِ ساده شدید تا از پاسخگویی شانه خالی کنید و وقتی به جوانان در کوی دانشگاه حمله شد، دست از حمایتشان در خیابان و زندان‌ها کشیدید تا توسط انصار حزب‌الله به خاک و خون کشیده شوند و از پشت بام‌ها به زمین پرت شوند و مفقود شوند و بازماندگانشان به حبس‌های طویل‌المدت محکوم شوند.
وقتی در عاشورای ۱۳۸۸ شکل اعتراضات از راهپیماییِ سکوت فراتر رفت و شعارها از مرزهای تعیینی‌تان عبور کرد؛ مردمی که به واسطه‌ی فضای ایجاد شده توسط شما و ادعای رأی‌های مفقود شده‌تان به خیابان آمده بودند را رها کردید تا کشته شوند و به اعدام محکوم شوند و در زندان‌ها مورد شکنجه قرار بگیرند.
هشتاد و هشت را مشخصاً شما رقم زدید. برای برگشتن به عرصه‌ی قدرتی که از آن بیرونتان رانده بودند. اما حتی آن زمان هم به صندوق رأی پشت نکردید و روی خونِ مصطفی‌ها و بچه‌های کهریزک «حماسه‌ی دماند» را آفریدید.
ما مردمِ کف خیابان همیشه سیاهی لشکرتان بودیم تا از پایین فشار بیاوریم و شما از بالا چانه بزنید تا بلکه به بازی قدرت دوباره راهتان دهند.
وی در ادامه‌ی نامه‌ی خود با اشاره به ماهیت اصلی اصلاح‌طلبان و طرفداران پهلوی برای شکست خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» نوشت: وقتی مردم در سال ١٣٩۶ و در کف خیابان‌های ایران با شعار»اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به میدان آمدند و از شما گذر کردند، مانند همیشه پوست انداختید و رنگ عوض کردید و پس از آن بخش بزرگی از نسل دوم‌تان در پیوند با پهلوی و چهره‌سازی از او و چهره‌سوزی از نمایندگان واقعی مردم، خیانتی دیگر را رقم زدند و در جایگاه تئورسین و مشاوران و مباشران درگاه همایونی، حضور مردم را به مصرِف خیابان تعبیر کردند و سهیم شدند شکست خیزش انقلابی ١۴٠١.
گلرخ ایرایی نوشت : مردم از اصلاحات گذر کرده‌اند و شما هنوز بر جنازه‌های تلنبار شده‌ی جوانان ایران، وعده‌های محمد خاتمی را دوره می‌کنید. او در سال ١٣٩٨ . پس از کشتار معترضان، ما مردم را امواج مخرب خواند و قدردان مقام عظما شد. حالا دوباره به میدان آمده‌اید تا نوجوانی و جوانی نسل‌های بعد از ما را نیز همچون ما تباه کنید. بعد از آن همه فراز و فرود و بعد از افزایش بینش سیاسی جامعه در سال‌های اخیر، باز به میدان آمدید تا با فریب افکار عمومی شعبده‌ای دیگر به راه اندازید. اما از پشت میله‌های زندان هم دیده می‌شود که نه برای پیروزی در انتخابات بلکه برای شکست مردم به میدان آمده‌اید.
گلرخ ایرایی با تأکید بر تحریم انتخابات، برخی رخدادهایی که به واسطه‌ی نقش اصلاح‌طلبان در دوره‌های مختلف تاریخ جمهوری اسلامی به سرکوب مردم معترض انجامیده را روایت کرد.
پزشکیان در تلویزیونی گفت: «ما قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم و یا سیاست‌های جدیدی در کشور اعلام کنیم زیرا سیاست‌های کلی رهبری(خامنه‌ای) مشخص است، نوشت: «شما شکست خوردگان «فتح سنگر به سنگر» و «روزنه‌گشایی» حالا برای «راه‌گشایی» به میدان آمده‌اید و در سنگرِ فردی ایستاده‌اید که می‌گوید «قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم یا سیاست جدیدی را اعلام کنیم. چرا که سیاست‌های کلی را خامنه‌ای مشخص کرده است.»
گلرخ ایرایی در پایان نامه‌اش نوشت: «شما همواره گُرد ناامیدی به جامعه پاشیده‌اید و وجودتان فرصتی بود برای بقای بیشتر رژیم و حالا نیز به همین شعبده دلخوش هستید. مردم ایران شما وفاداران به جمهوری اسلامی را فراموش نمی‌کنند.
روزی که مردم در کف خیابان و با جمهوری اسلامی تعیین تکلیف کنند، با شما لگد خوردگان و فرصت‌طلبان و به حق، ماله‌کشان رژیم که نامتان به ننگ بر تارک سپهر سیاسی ایران نقش بسته است نیز تسویه حساب خواهند کرد و این کشتی خوف را با تمام سرنشینانش به قعر خواهند فرستاد.»
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
زندانی سیاسی #گلرخ_ایرایی :
«ما این فضای هولناک را و تصدی این قماش افراد در مناصب دولتی و حکومتی را زندگی می‌کنیم و کشته می‌شویم و قاتلان‌مان نه‌تنها مجازات نمی‌شوند بلکه در سازمان ملل برایشان مراسم یادبود برگزار می‌شود. این است فضای انتخاباتی که دیکتاتورها ایجاد می‌کنند تا بتوانند در عین دیکته کردن خواست خود به جامعه، مدعی مشارکت مردم در سرنوشت خود باشند»

متن کامل پیام زندانی سیاسی گلرخ ایرایی به شرح زیر است:

«یکی از آن‌هایی که به مردم شلیک کرد من بودم، ما کشتیم. حالا چه کسی می‌خواهد ما را محاکمه کند؟» این بخشی از دیالوگ یک فیلم نیست. حسن نوروزی، یکی از چند نایب رییس کمیسیون قضایی مجلس جمهوری اسلامی است که این‌طور از کشته‌شدگان آبان سخن می‌گوید. حالا همین فرد نامزد کرسی ریاست جمهوری‌ست. هم او و هم دیگر نامزدها به همین راحتی به مردم شلیک می‌کنند و در اوج بی‌عدالتی، کسی توان محاکمه‌شان را ندارد. مثل: مصطفی پورمحمدی که در دهه ۶۰ دادستان هرمزگان، کرمانشاه، خوزستان و خراسان بود و صدای قهقهه‌اش در هیات مرگ و چانه‌زنی‌اش بر سر اعدام انسان‌ها، برای همیشه در گوش ما و در گوش تاریخ خواهد پیچید. چهره‌ای که علاوه بر بودن در هیات چهار نفره مرگ، نقشی پررنگ در قتل‌های زنجیره‌ای نیز داشت. پس از خیزش و در روزهایی که بسیاری را کشته و زخمی کرده بودند و جوانان را به دار می‌کشیدند، او بر ضرورت بازسازی ساختار فرهنگی جامعه تاکید داشت. حال نیز با مدارک شناسایی‌اش وارد ستاد انتخابات کشور شد تا مبادا از قافله عقب بماند.

سعید جلیلی، بدون کمترین توان و تجربه برای اداره کشور، فرمان‌بر و تحت امر خامنه‌ای، و احتمالا گزینه تعیینیِ موردنظر او برای پست ریاست جمهوری.

وحید حقانیان، مباشر اصلی خامنه‌ای، در موردش همین بس که در اعتراضات سال ۱۳۸۸، سپاه ثارالله و سپاه محمد رسول‌الله را علیه معترضان سازماندهی می‌کرد.

اعتراضاتی که در پی سرکوب بی‌امانشان، بسیاری کشته یا دچار نقص عضو، بسیاری مفقود و بسیاری به حبس‌های طولانی محکوم شدند و بسیاری را وادار به ترک وطن کرده و زخم‌های آن بر تن‌های بسیاری و بر جان‌هامان تا پایان خواهد ماند.

علیرضا زاکانی که هر آن‌چه از فساد مالی و عملکردش از یاد برود، حضورش در جنایات «کوی دانشگاه» و سوءاستفاده از کودکان کار و زباله‌گرد به عنوان نیروی کار ارزان، در دوره مدیریت او در شهرداری از ذهن پاک نخواهد شد.

مهرداد بذرپاش که به جای محاکمه و پاسخ به فساد و زمین‌خواری ارتقای مقام

محمدباقر قالیباف، شخصیتی مشهور در میان مفسدان مالی، چماق‌کشی که برخورد گاز انبری با دانشجویان در خیابان در جنایات کوی دانشگاه از افتخاراتش است و احضار، بازجویی و بازداشت روشنفکران و روزنامه‌نگاران از دیرباز در کارنامه‌اش ثبت شده است.

محمود احمدی‌نژاد که پس از عملکردش در دهه ۶۰، در ترورهای برون‌مرزی و در شهرداری تهران و تعطیلی مراکز فرهنگی و تاسیس مراکز مذهبی و سینه‌زنی، با دریدن راهپیمایی سکوت معترضان و خس و خاشاک خواندن مردم، رییس دولت شد.

مردی که بی‌پرنسیب بودن را مردمی‌بودن ترجمه کرد و بر اصول آن دولتی را بنا کرد که ۸سال اداره امور را در دست داشت.

و زهره الهیان که پیش‌تر به دلیل مخالفت مراجع تقلید با حضورش در تصدی وزارت، کناره‌گیری کرد و مورد تقدیر علما قرار گرفت و حالا در پی چند دهه سرکوب و تحقیر زنان و طرد شدن‌شان از عرصه‌ سیاسی به دلیل عدم اجماع رجال بر سر تفسیر واژه‌ «رجلیت» و در پی خیزشی با حضور گسترده‌ زنان و نقش محوری‌شان در خیابان و تصمیم رجال بر حضور نمادین زنان در لیست کاندیداتوری انتخابات، ایفای این نقش را بر عهده گرفته است.

و بسیاری دیگر که اعلام حضور کردند و شرح عملکرد و پیشینه‌شان بر کسی پوشیده نیست. ما این فضای هولناک را و تصدی این قماش افراد در مناصب دولتی و حکومتی را زندگی می‌کنیم و کشته می‌شویم و قاتلان‌مان نه‌تنها مجازات نمی‌شوند بلکه در سازمان ملل برایشان مراسم یادبود برگزار می‌شود. این است فضای انتخاباتی که دیکتاتورها ایجاد می‌کنند تا بتوانند در عین دیکته کردن خواست خود به جامعه، مدعی مشارکت مردم در سرنوشت خود باشند.

🖍گلرخ ایرایی
#رای_بی_رای
#حکومت_دزدان
#نه_به_اعدام
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
گلرخ ایرایی از زندان: این است فضای انتخاباتی دیکتاتورها

«یکی از آن‌هایی که به مردم شلیک کرد من بودم، ما کشتیم. حالا چه کسی می‌خواهد ما را محاکمه کند؟» این بخشی از دیالوگ یک فیلم نیست. حسن نوروزی، یکی از چند نایب رییس کمیسیون قضایی مجلس جمهوری اسلامی است که این‌طور از کشته‌شدگان آبان سخن می‌گوید. حالا همین فرد نامزد کرسی ریاست جمهوری‌ست. هم او و هم دیگر نامزدها به همین راحتی به مردم شلیک می‌کنند و در اوج بی‌عدالتی، کسی توان محاکمه‌شان را ندارد. مثل: مصطفی پورمحمدی که در دهه ۶۰ دادستان هرمزگان، کرمانشاه، خوزستان و خراسان بود و صدای قهقهه‌اش در هیات مرگ و چانه‌زنی‌اش بر سر اعدام انسان‌ها، برای همیشه در گوش ما و در گوش تاریخ خواهد پیچید. چهره‌ای که علاوه بر بودن در هیات چهار نفره مرگ، نقشی پررنگ در قتل‌های زنجیره‌ای نیز داشت. پس از خیزش و در روزهایی که بسیاری را کشته و زخمی کرده بودند و جوانان را به دار می‌کشیدند، او بر ضرورت بازسازی ساختار فرهنگی جامعه تاکید داشت. حال نیز با مدارک شناسایی‌اش وارد ستاد انتخابات کشور شد تا مبادا از قافله عقب بماند.
#سیرک_انتخابات
#ژن_ژیان_ئازادی
#گلرخ_ایرایی
#زندانی_سیاسی
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
نامه #گلرخ_ایرانی از زندان اوین در نخستین سالگرد بازداشت نسیم غلامی سیمیاری:
برای نسیم عزیزم
که سرشار از مقاومت است و
بی ادعاست.

یک‌سال گذشت که رَخت بسته‌ای از خانه به کوچ، در دیارِ خوف؛ در این زمستان که لاشه‌ی امید بر درگاهش آویخته‌اند و کورسوی بهاری در انتهایش سو نمی‌زند.
در قساوتِ زنجیرها عجب ایستاده‌ای و دلتنگی را به ستوه آوردی؛ در این مجال که مردمانِ شهر با گُریزِ خود مدارا می‌کنند و تصویرِ خوف بر دل‌ها سایه افکنده است.
آنگاه که در سرودها و جنازه‌هایی آرَمیده در گورها، در جای‌جایِ شهر تکرار می‌شدیم و شهر در شقاوتِ نادانی، از قعرِ حفره‌های خالی مانده‌ی چشمْ‌خانه‌ها، جهان را به نظاره انتظار می‌کشید؛
در میانِ غریوِ سکوتِ مردمانی ایستاده به سانِ قامتی در تسلیم؛
در طنینِ نومیدوارِ دعاهایی هرگز مستجاب نشده؛
آنگاه که همسفران، بی‌آنکه در چشم‌هامان نظر بتوانند کرد، بر باورهامان خنج می‌کشیدند و پیاله بر رُخِ ریا می‌زدند و شرمِ جا مانده بر پیشانی‌هاشان بر دردناکیِ رسوبِ وحشت در سینه‌هامان دهن‌کجی می‌کرد؛
سرودی. نغمه‌ی نبرد را.
نبردی که خوش داشتمش، بی‌آنکه بر آن جسارت حضور یابم.
یک‌سال پیش بازداشت شد و همچنان بلاتکلیف است. در اعتراض به فقر و فلاکتی که در زندگی‌هامان تنیده شده است و مطالبه‌اش بهتر زیستن بود.
نسیم عزیزم را وادار به اعتراف علیه خود کردند و حالا با اتهاماتی سنگین مواجه است.
وارد کردنِ اتهامات سنگین در پاسخ به اعتراض و حضور در کف خیابان، نه‌تنها محکوم که نشان از استیصال و کینه‌توزی حکومت و سیستم قضائی و امنیتی آن است.
اعتراض حق ما و خیابان از آنِ ماست.

کسی که به تو و همه‌ی همانندانت افتخار می‌کند

گلرخ ایرایی
اردیبهشت ۱۴۰۳
زندان اوین

#نسیم_غلامی_سیمیاری
#کف_خیابان
#گلرخ_ایرایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_اعدام
#پوشش_اختیاری
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
گلرخ ایرایی در سالگرد اعدام فرزاد کمانگر: گفته بودی قوی بمانیم؛ ایستاده‌ایم و می‌جنگیم

گفته بودی قوی بمانیم. به شعر، به آواز، به لیلاهایمان، به رویاهایمان پشت نکنیم.

امروز ۱۷ سال و ۸ ماه و ۲۲ روز از بازداشت و ۱۴ سال تمام از اعدام‌ات گذشت.

فکر می‌کنم. به تو که هنوز با نام فرزاد کمانگر، معلم آزاده یادت می‌کنیم، فکر می‌کنم.

به ۲۸ مرداد ۱۳۸۵، به لحظه دستگیری‌ات درحالی‌که برای پيگيری درمان بيماری برادرت به تهران رفته بودی، به ۱۳۶۰ روز تحمل حبس و شکنجه‌ات در زندان‌های جمهوری اسلامی، به بی‌دادگاهی چنددقیقه‌ای که به اعدام محکوم‌ات کرد، فکر می‌کنم.

به ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، به روزی که پس از طی روند پر نقص قضائی، مخفیانه و بدون اطلاع وکیل و خانواده، در محوطه پارکینگ زندان اوین، جایی حوالی ما در بند زنان، همراه با علی حیدریان، شیرین علم‌هولی، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان، بر دارتان کشیدند، فکر می‌کنم.

به ناپیدسازی قهری‌تان، به پنهان بودن محل دفن و مشخص نبودن سرنوشت پیکرهایتان، ۱۴ سال پس از اعدام‌تان، فکر می‌کنم.

به دایه‌سلطنه رضایی، مادر دادخواه‌ات که وقتی به او گفتند «محل دفن پسرت فرزاد کمانگر مشخص نیست» گفت «فرزاد قبر ندارد اما تا ابد در دل تمام آزادی‌خواهان مدفون است» فکر می‌کنم.

به او که گفت «چرا می‌گویید مادران عزادار! ما مادران سرافرازیم» فکر می‌کنم.

به مادر سرافرازت فکر می‌کنم که گفت: «فرزاد را بهار از من گرفتند ولی هر بهار به میان مردم برمی‌گردد، مردم هم بابد جلوی ظلم‌ها و ستم‌ها بایستند.»

گفته بودی قوی بمانیم. با امید به آزادی، رهایی و نجات جان عزیزان محکوم به اعدام‌مان از چوبه‌های دار، ایستاده‌ایم و برای آزادی، برابری و عدالت می‌جنگیم.

گلرخ ایرایی
اردیبهشت ۱۴۰۳
بند زنان زندان اوین

#گلرخ_ایرایی #زندان_اوین #فرزاد_کمانگر #معلم #اعدام
https://t.me/zan_j/4812

مرگی که آغاز خشم کودکان کوردستان است/ #گلرخ_ایرایی

September 23, 2018


دست نوشته‌ی گلرخ ایرایی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، درباره اعدام رامین حسین‌پناهی و لقمان و زانیار مرادی
ریسمان‌ها کشیده شد /
حلقه‌ها سرها را بلعید /
چارپایه بر زمین غلتید /
پوتین به عقب برگشت و ... /
گردن‌ها شکسته شد
یک دقیقه گذشت /
همه چیز تمام شد / تنها تکان بریده‌ای در پاها /
که نای نگه‌داشتن دمپایی کهنه را نداشت /
تکانی دیگر ... / تکانی دیگر ...
و مرگ / مرگی که پایان نبود /
مرگی که آغاز خشم کودکان کوردستان است.
زانیار مرادی ، لقمان مرادی و رامین حسین‌پناهی، مبارزان راه آزادی، جاودان‌های مقاومت کوردستان و آموزگاران صبر و استقامت، بی کمترین کرنشی، آزادمردانه درس ایستادگی دادند و با حضور دلاورانه‌شان در حالی که در اعتراض به برخوردهای وحشیانه ماموران رژیم، لب بر غذا بسته بودند به دار آویخته شدند.
در برابر دیو استبداد و ارتجاع ایستادند تا رسوا کنند ننگ و افتضاح آنانی که خود را حاکم و دولتمرد تصور می‌کنند و هیچ نکردند جز جنایت. آنان که نام‌شان با قتل عام آزادی‌خواهان و نسل‌کشی گره خورده است و روی کار آمدن‌شان با هزار خدعه و نیرنگ همراه بود. بودن‌شان میسر شد به برپایی شکنجه‌گاه‌ها و بیدادگاه‌های بی‌بدیل‌شان دهن‌کجی زشتی شد به حرفه قضاوت.
گورهای دسته‌جمعی در کارنامه دارند و چهل سال تاریخ ننگین‌شان عجین است با قتل‌ عام‌های پی در پی.
قاتلان جان‌باختگان هفدهم شهریور ۱۳۹۷، در کنار قاتلان فرزاد کمانگر، غلام‌رضا خسروی، آرش رحمانی، شیرکو معارفی، شیرین علم‌هولی، علی صارمی، شهرام احمدی، محمد حاج‌آقایی، جعفر کاظمی، حامد احمدی، محمد عبدالهی، مجتبی محسنی، سعید سلطان‌پور، مصطفی و علی مثنی، علی‌رضا اکبری‌منفرد، رقیه اکبری‌منفرد، شمس‌الدین فاضلی و هزاران آزادی‌خواه دیگر که قربانیان چهاردهه جنایات رژیم استبدادی هستند، به همراه تمامی منفعت‌طلبانی که آب در آسیاب دژخیم ریخته‌اند و همچنان سعی دارند در مرثیه عزیزان‌مان پشمی به کلاه رسوایی خود بیفزایند، در روز موعود در پیشگاه خلق ایران مجازات و وادار به پاسخ‌گویی خواهند شد.
باشد که باور کنیم مجال محکوم‌کردن نمانده است و کارزارِ تاوان است.
گل‌رخ ابراهیمی‌ایرایی، بند زنان زندان اوین، شهریور ۹۷
پیام گلرخ ایرایی از زندان : جمهوری اسلامی نه مشروعیتی در داخل دارد و نه مقبولیتی در خارج
صفحه ی گلرخ ایرایی، فعال سیاسی زندانی در زندان اوین، در شبکه اجتماعی به نقل از او نوشت که در سال جدید «با جسدی از جمهوری اسلامی‌ مواجهه هستیم که نه مشروعیتی در داخل کشور دارد و نه مقبولیتی در عرصه بین المللی.»
در پیام آمده است: در سالی که گذشت، بسیاری اعدام و بسیاری دیگر مجبور به مهاجرت و ترک وطن شدند.
گلرخ با اشاره به شرایط زینب جلالیان، مریم اکبری منفرد و خانواده های دادخواهان، خطاب به آنها نوشت: «شما مقاومت را زندگی میکنید و این برگ قطورِ تاریخ که داغِ بیش از یک قرن استبداد و سرکوب را بر پیشانی دارد را ورق می‌زنید»
این زندانی سیاسی در روز ۲۴ فروردین سال گذشته به شش سال زندان به اتهام «اجتماع و تبانی» و یک سال زندان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محکوم شده بود.
مجازات تکمیلی خانم ایرایی شامل«دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال ممنوعیت حضور در تهران، دو سال ممنوعیت حضور در احزاب، گروه‌ها و دسته‌جات، و ضبط گوشی تلفن همراه» بوده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#گلرخ_ایرایی
@zan_j🪻
هجده ماه از حبس پنج ساله #گلرخ_ایرایی در بند زنان زندان اوین گذشت. محروم از مرخصی! گلرخ اردیبهشت ۱۴۰۱ پس از تحمل سال‌ها حبس از زندان آزاد شد؛ اما بار دیگر چهارم مهرماه ۱۴۰۱، در روزهای ابتدایی خیزش انقلابی #زن_زندگی_آزادی بازداشت و به ۵ سال زندان محکوم شد.


تصویر: نقاشی غزل عبداللهی از گلرخ


#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
نامه ۱۱ زندانی سیاسی زن از اوین

مرئی کردن آپارتاید جنسیتی می‌تواند در مسیر مبارزه علیه تبعیض و ستم راهگشا باشد هشت مارس که یادآور تاریخ مبارزاتی زنان در بیش از صد سال گذشته است، روز همبستگی جهانی در راه تحقق برابری میان زنان و مردان و مبارزه علیه تمام اشکال ستم، استثمار و تبعیض حقوقی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است و این آرمان و همبستگی در تمام جهان و مختص سرزمین خاصی نیست. هشت مارس از اینرو فرصتی برای یادآوری و گرامیداشت مبارزات پیشین و آگاهی‌بخشی ودستیابی به راه‌حلی جمعی است. بعد از جنبش “زن، زندگی، آزادی” فضای هشت مارس رنگ و بوی دیگری به خود گرفته‌است و هر روز در جامعه به ویژه در میان نوجوانان و جوانان جاری است. به طور اخص جنبش سال گذشته نشان داد که در کنار حجاب اجباری، به عنوان تلاقی‌گاه حذف زنان از حوزه عمومی و سپهر اقتصادی، سیاست و انکار حق آدمی بر بدن خویش، مبارزات تاریخی زنان دغدغه خیل عظیم مردم ایران است. چراکه این مبارزه در کنار اعتراض به حجاب اجباری انگشت اتهام خود را به سوی به تمام تبعیض‌ها وستم‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اتنیکی و مذهبی که از سوی حاکمیت اعمال می‌شود، می‌گیرد. مجموعه قوانین و اعمال ضد زن، چنان ابعاد پیدا و پنهان و چنان سرشت نظامندی دارد که در تار و پود جامعه کنونی در هم تنیده شده است و در خاورمیانه به ویژه در ایران و افغانستان، در زیر سایه حاکمیت‌های به شدت سرکوبگر و ارتجاعی شکل ویژه‌ای به خود گرفته است. بخشی از توصیف و تبیین این وضعیت ویژه علیه زنان و دیگر اقلیت‌های جنسی و جنسیتی درگرو تشریح و تبیین مفهوم آپارتاید جنسیتی است. این مفهوم از نهادینه بودن سلطه گروهی بر گروه دیگر و همزمان اعمال تبعیض شدید و نظامند از سوی قانون و حاکمیت بر زنان و اقلیت‌های جنسی و جنسیتی سخن می‌گوید و کلیت رژیم‌های ارتجاعی حاکم بر آن‌ها را به تصویر می‌کشد. از این رو مرئی کردن آپارتاید جنسیتی می‌تواند در مسیر مبارزه علیه تبعیض و ستم راهگشا باشد. اما به این موضوع آگاهیم که تا دستیابی به آزادی، رهائی و برابری راه درازی در پیش است. با همبستگی، روشنگری، آگاهی و تشخیصِ هم‌سرنوشتی می‌توانیم به پیروزی در این نبرد تاریخی امیدوار باشیم
زنده باد هشت مارس روز جهانی زنان

نسیم سلطان‌بیگی
آنیشا اسداللهی
مهوش ثابت
نرگس محمدی
سپیده قلیان
ویدا ربانی
گلرخ ایرائی
جوانا سنه
پخشان عزیزی
فریبا کمال‌آبادی
محبوبه رضائی
زندان اوین، اسفند ۱۴۰۲

  #زن_زندگی_آزادی
  از اینستا گرام #گلرخ_ایرایی
#زندان_اوین

@zan_j
آرش صادقی


همبستگی اجتماعی با زندانیان سیاسی(با هر گرایش سیاسی) امر ضروری و مهمی به شمار می‌رود و تلاش برای نجات جان محکومان به اعدام، بخشی از مبارزه برای عدالت است.
#نه_به_اعدام
#UnityToEndExecutionsInIran

قدردان تمام افرادی که در طول این سالها از من و خانواده ام حمایت کردند و در کنار ما بودند هستم.حکم۴سال و۳ماه حبس من از مهرماه به شعبه۱ اجرای احکام ارسال شده و با پیگیری وکیلم ‎Ramin1safarnia نامه ای برای پزشکی قانونی بهمراه مدارک پزشکی مربوط به بیماری کندرو سارکم ارائه شده است

تا در صورت تایید برای طی مراحل درمانی مهلت مشخصی را از اجرای احکام دریافت کنم.
در این روزهای سخت و پر اضطراب صدای خانواده هایی که عزیزانشان محکوم به اعدام یا حبس های طویل المدت هستند باشیم.

https://x.com/Arash_sadeghii/status/1746643520574624250?t=FNe5Q5omIoz6Ipv5o_77RQ&s=35

#آرش_صادقی
#گلرخ_ایرایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_اعدام
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، در نامه‌ای از زندان اوین خطاب به توماج صالحی، رپر معترض در زندان دستگرد اصفهان نوشت مقاومت او و «بار دردی» که بر دوش می‌کشد، «سرمشق نسلی‌ست که می‌خواهد رویاهایش را زندگی کند».

او توماج را «یکی از ما، ما که خود یک از هزارانیم» توصیف میکند.


#گلرخ_ایرایی
#توماج_صالحی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد


@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
"استقبال" زنان زندانی در اوین  از مقامات قضایی❗️🍃

روز چهارشنبه شش دی‌ماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنه‌هایی به‌یاد ماندنی به تصویر کشیده شد
.
صحنه‌ای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خوهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایت‌ها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکام‌شان ایستاده بودند و تنها خواسته‌شان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد می‌زدند و از مقامات می‌خواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان ده‌ها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاق‌های‌شان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایت‌کار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمی‌خوردیم. نیروهای امنیتی و زندان‌بان‌ها ما را به این‌طرف و آن‌طرف می‌کشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستها‌یمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنین‌انداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نرده‌های پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائین‌تر می‌افتاد،  تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس می‌گرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالت‌خواهی در بارگاه ظلم بی‌امان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را می‌بینم که با یکی از ماموران بحث می‌کند و می‌گوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را می‌شنوم. #سپیده سرش را از لای میله‌های پنجره جلو می‌برد و خطاب به عموزاد می‌گوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بی‌اختیار دیگری فریاد می‌کشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمی‌کنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد می‌زند کیان را خودتان کشتید. حالا می‌خواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد می‌زنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.

به نظرم می‌آید این باشکوه‌ترین “داد”گاه است.
صدایم بلند می‌شود و به جمع سخن‌رانان می‌پیوندم.”  این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائی‌ست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زده‌اید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنج‌کشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشته‌اید؟ چرا جوانان را اعدام کرده‌اید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کرده‌اید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوری‌اسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید،  جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهی‌ست.
این تاریخ را به ذهن‌تان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان می‌پیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدن‌مان نه احکامی‌ست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانی‌ست که با افتخار تحمل می‌کنیم. ما اینجا آمده‌ایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمده‌ایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید

#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین

#زن_زندگی_آزادی
#عدالت_برابری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد


زندان عرصه ی دیگر مبارزه زنان است🌺
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
د
مادر گلرخ ایرایی در سالگرد بازداشت دخترش: «دخترم سه ماه هم رنگ آرامش ندید»

طاهره بِهرُستاقی، مادر گلرخ ایرایی زندانی سیاسی در یادداشتی با یادآوری آغاز دومین سال حبس دخترش در زندان اوین نوشت: «اوایل تابستان ۱۴۰۱ بود، دخترم گلرخ ایرایی تازه از زندان آزاد شده بود. کارگاه چرم‌سازی کوچکی درست کرده بود، خانه خوبی در حوالی میدان انقلاب که همیشه عاشق آنجا بود پیدا کرده بود، تازه قلبم آرام شده بود. اما همه چیز خراب شد. در چنین روزی یعنی ابتدای مهر گلرخ را در خانه‌اش دستگیر کردند و رفت که رفت. سه ماه هم رنگ آرامش ندید.»

گلرخ ایرایی که اردیبهشت ۱۴۰۱ پس از تحمل سال‌ها تحمل حبس از زندان آزاد شده بود، بار دیگر در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۱ (هفته دوم خیزش مهسا ژینا امینی) توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و بابت اتهامات اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم عمومی به ۵ سال زندان محکوم شد.

این زندانی سیاسی همچنین به ضبط گوشی تلفن همراه و مجازات‌های تکمیلی شامل دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال ممنوعیت حضور در تهران و دو سال ممنوعیت حضور در احزاب، گروه‌ها و دسته‌جات محکوم شد.

گلرخ ایرایی از آن زمان تاکنون در بند زنان زندان اوین بسر می‌برد.
از صفحه اینستا گرام گلرخ ایرایی
‏‌ #گلرخ_ایرایی
‏‌ #مهسا_امینی
#زندان_اوین
@zan_j
هفت زن فعال سیاسی و مدنی محبوس در زندان اوین با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند در حمایت از مردم ایران و اعتراض علیه جمهوری اسلامی از روز جمعه در حیاط زندان دست به تحصن می‌زنند.

#آزاده_عابدینی، #سپیده_قلیان، #شکیلامنفرد، #گلرخ_ایرایی، #نرگس_محمدی، #محبوبه_رضایی و #ویدا_ربانی در این بیانیه با اشاره به گذشت یک سال از کشته شدن مهسا امینی به دست مأموران جمهوری اسلامی و «کشته شدن و اعدام مظلومانه دختران و پسران سرزمین‌مان در خیابان‌ها و زندان‌ها، کور کردن معترضان، بازداشت، شکنجه و زندان به پا خاستگان» گفته‌اند برای ادامه مبارزه برای رسیدن به پیروزی «امید و انگیزه» دارند.

آنها در ادامه نوشته‌اند: «ما زنان زندانی سیاسی اوین در کنار همه آزادیخواهان و برابری‌طلبان جهان، در حمایت از مردم ایران و اعتراض به سیاست‌های خشونت آمیز، سرکوبگرانه و بی‌رحمانه حکومت دینی استبدادی از روز ۲۴ شهریور در حیاط بند زنان اوین تحصن خواهیم کرد و با مردم ایران هم‌صدا خواهیم بود».

این هفت زندانی سیاسی از مردم ایران و جهان خواسته‌اند «صدای معترضان و مخالفان و مردم باشند و ما را یاری کنند».

#زن_زندگی_آزادی
#علیه_سرکوب
@zan_j
#گلرخ_ایرایی خطاب به #مهدی_یراحی: در کنارت ایستاده‌ایم تا سرنگونی بنیاد ستم
🖍گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، در یادداشتی از زندان اوین درباره بازداشت مهدی یراحی نوشت: «در شرایط سرکوب بی‌امان حکومت و تزریق نومیدی به جامعه صدای تو جسارت ما شد. در کنارت ایستاده‌ایم تا سرنگونی بنیاد ستم.»

#مهدی_یراحی
#روسریتو
#زن_زندگی_آزادی
#پوشش_اختیاری
@zan_j
Ещё