«همبستگی و همدلی با کودکان اوکراین»، تنها «طرفِ دُرست» در جنگ
هر جنگی، جنگ علیه کودکان است
▫️«امروز اولین روز جنگی است که با شروع کردنش، آن را باختیم»، این اولین جمله بیانیه «تَکیه دیلا (این دسته کارها)» یک سازمان غیردولتی پیشرو در روسیه است که نهادهای مدنی در روسیه را به «نه» گفتن به جنگ و حمایت از کودکان اوکراین دعوت کردهاست. «ما را ببخشید، ما باید سالها زودتر در قصههایمان به کودکانمان میگفتیم که جنگ یک اشتباه است، شر است و برندهای در آن وجود ندارد.»
▫️در این بیانیه و بیانیههای مشابه بسیار نهادهای مدنی در روسیه، شرق اروپا، و سازمانهای غیردولتی اسلاویک که اعضای آنها مردمانی مشترک از روسیه، اوکراین، و سایر کشورهای اروپای شرقی هستند به سه نکته مهم اشاره شده است: آسیبپذیری کودکان و ربوده شدن آینده از آنها، مطالبه و درخواست فوری و قوی از افراد در قدرت و جایگاه تصمیمگیری برای پایان دادن به جنگ، و اهمیت و تاکید بر همبستگی بینالمللی با مردمان اوکراین.
▫️بلافاصله بعد از انتشار این بیانیهها تظاهراتهای گسترده مردمی ضد جنگ در بسیاری از کشورها به راه افتاده و تشکلهای اجتماعی راهبرنده و سازماندهنده آنها هستند. واکنشها به اتفاقات تکاندهنده و تصاویر دردآور منتشر شده از اوکراین در ایران هم کم نیست. اما چرا واکنشها و تحلیلها در سیاستزدهترین و منفعلترین سطح خود باقی ماندهاند؟ پوتین به استالین شبیهتر است یا به هیلتر؟ کدام رهبر سیاسی چه موضعی گرفته؟ ربط جنگ به مذاکرات چیست؟ کدام کارشناس نادان در کدام رسانه چه تحلیل بیربطی ارائه میدهد؟ کدام «طرف» را بگیریم که برای «ما» بهتر باشد؟ وقتش رسیده یک بار هم که شده «ما» را در فضایی وسیعتر و متکثرتر از وضعیت خودمان ببینیم. «دیگران» را ببینیم و آنها را در یک «ما» دیگر شامل کنیم.
▫️یک بار هم که شده به جنگی فکر کنیم که مثل همه جنگها نه تنها قاتل کودکان و شادی و صلح است، بلکه قاتل آینده و هرگونه از تصور آینده است. نهادهای اجتماعی باید نقش خود را در این میان ایفا کنند. آنها هستند که باید همدلی مردم را در جهت کنشگری صحیح و حمایت از مردمان متاثر از جنگ هدایت و ترغیب کنند. در غیر این صورت حتی در صورت دوری از واکنشهای سطحی و سیاستزده به دامِ تصویر نامههای عاشقانه و اشعار رمانتیک و تعابیر نامفهوم میافتیم. در واقع باید فهمید که سمتِ مقابل سیاستزدگی انفعال نیست.
▫️پستهایی که از دیروز با شعار «هر جنگی، جنگ علیه کودکان» است از طرف
شبکه یاری کودکان (و تشکلهای مردمنهاد عضو آن) منتشر شدند تاکنون هزاران بار بازنشر شدهاند. در این میان توجه ویژه فعالان مهاجر جوان و پناهندگان افغانستانی نوجوان به فعالیت «علیه جنگ» و حمایت از کودکان تحت تاثیر از جنگ دلگرمکننده و انسانی بود. آنها هستند که سایه سیاه هیولای جنگ و اربابان قدرت را میبینند و در کنار گروههای اجتماعی همسان خود میایستند. از طرفی نهادهای مدنی در اروپا و نمایندگان مستقل در پارلمانها در حالی دولتها را به پذیرش پناهجویان اوکراینی تشویق میکنند که فعالان مدنی و بلاگرهای اوکراینی در رسانههای اجتماعی مینویسند: «ما هنوز اینجاییم. خانه ما همینجاست و میخواهیم اینجا در امنیت بمانیم. به این جنگ پایان بدهید. ما را ببینید.»
▫️وضعیت کنونی کودکان و گروههای آسیبپذیر و کهنسالان پرجمعیت اوکراینی به گونهای است که توان و احتمال انتقال سریع آنها به پناهگاهها و کشورهای دیگر را مشکل میکند. عکسهایی که از انبار کردن بطریهای آب در زیرزمین خانهها، گریههای شبانه کودکان در ایستگاههای مترو که به پناهگاهها تبدیل شدند، ذخیره کردن داروهای ضروری در چمدانها و جدایی خانوادهها در ایستگاههای قطار منتشر میشوند هر قلبی را فشرده میکند.
مردم دنیا هنوز در شوک هستند، انگار با وجود تمامی هشدارها هنوز ترس و ناباوری از سرعت تغییرات و اتفاقات ما را کرخت کرده و بیقدرت مینمایاند. انگار باز جنگ را باور نمیکردیم. نهادهای مدنی باید قدرت را به مردم برگردانند، این باور را به وجود آورند که میشود و باید برای کودکان بدون نگاه به مرزها ایستاد، میشود و باید پایان جنگ را از تصمیمگیرندگان مطالبه کرد، میشود و باید همدلیهای انسانی را همبستگی معنادار با مردمان اوکراین (در اوکراین، و پناهجویان امروز و آینده) تبدیل کرد. اگر یک «طرف درست» در جنگ وجود داشته باشد، همین نقطه است.
▫️اگر یک «سیاست درست» وجود داشته باشد، همین سیاست است.به قول توماس هاردیِ شاعر: جنگ همینقدر غریب است، به کسی شلیک میکنی که اگر در هر کافهای میدیدیش، یک نوشیدنی مهمانش میکردی.
مقاله کامل
https://payamema.ir/payam/articlerelation/64323#شبکه_یاری_کودکان_کارhttps://t.me/zan_j/24982