Volupté(جستارهایی درباره‌ی هنر و فرهنگ)

#آندرژ_کراوتز
Канал
Логотип телеграм канала Volupté(جستارهایی درباره‌ی هنر و فرهنگ)
@volupteПродвигать
1,17 тыс.
подписчиков
1,48 тыс.
фото
7
видео
22
ссылки
"نقطه‌ی آغازين هميشه كامجویی(وولوپته) است؛ تكانه‌ی لذتی كه در رويارويی با اثر هنری به انسان دست می‌دهد. بعد منتقد گامی جلوتر می‌گذارد تا چرايی اين لذت را تحليل كند." https://www.instagram.com/volupte_art_and_culture?igsh=Z ادمین: @hoomanh71
فقدان گفت‌وگو از آینده در مباحث هگل برای نسل هگلیان جوان پذیرفتنی نبود. تاریخگرایی ناظر به گذشته‌ی هگل باید به آینده‌گرایی تاریخی متحول می‌شد.

هگل معتقد بود قاعده عقل را در آشکارگی روح از طریق تاریخ عالم فاش ساخته است. اما همین نکته این معنای ضمنی ناخوشایند را به‌همراه دارد که هرچه پیروز بوده به همین دلیل به‌نحوی《حق》نیز بوده است. و هرچه در خاطره‌ی تاریخ تباه شده از آن‌رو که نابود و ناکام بوده است, نزد هگل《وجودی ناموجه》است.

چارلز داروین (٨٢ - ١٨٠٩) نیز, مانند هگل به آنچه در تجربه, موفق بوده می‌پردازد و استدلال می‌کند که بقای آن ضرورتی مفروض داشته است. اما در نظریه‌ی داروین دیگر دیالکتیک عقلانی طبیعت وجود ندارد بلکه درعوض آن《اصل گزینش طبیعی》هست. هم از هگل و هم از داروین می‌توان برای دفاع از عقیده به《بقای اصلح》سوءاستفاده کرد.

وقتی تاریخ عالم را از منظر چنین《هگل‌گرایی داروینی》بنگریم, منظره‌ای زشت پدیدار می‌شود که کریه‌ترین هیأت آن در پیروزگرایی نازی‌ها بود.

متن: هگل, لوید اسپنسر و آندرژ کراوتز

#هگل #داروین #لوید_اسپنسر #آندرژ_کراوتز

@volupte
هگل از تاریخ جهانی آزادی در سه مرحله بحث می‌کند:

در مرحله‌ی اول. شرق باستان, فقط یک نفر, یعنی قانونگذار آزاد است. در مرحله‌ی دوم عصر [یونان] باستان, بعضی از مردم (جز بردگان) آزادند, در مرحله‌ی سوم دوره‌ی مسیحی ژرمنی, با تحقق این امر که همه باید آزاد باشند, آغاز می‌شود. یا چنانکه هگل می‌گوید انسان از آن‌رو که انسان است, آزاد است.

از طریق فرایندی طولانی, تاریخ به انقلاب فرانسه می‌رسد, وقتی که آزادی عملی می‌شود.

متن: هگل, لوید اسپنسر و آندرژ کراوتز

#هگل #لوید_اسپنسر #آندرژ_کراوتز

@volupte
هگل اذعان دارد که بردگی لازمه‌ی ساختار اجتماعی دموکراسی یونان بود.

یونانیان تنها بعضی از انسان‌ها را آزاد می‌دانستند, ما این دید را که همه‌ی انسان‌ها《باید》آزاد باشند مدیون مسیحیت‌ایم. چنین نگرشی فرض می‌گیرد که کل دوران مسیحی به جایی می‌رسد که آزادی برای تمام انسان‌ها عملاً ممکن خواهد شد.

آزادی باید در آگاهی و اراده‌ی فردی شکل بگیرد. اما درعین توسعه به‌صورت تفرد عصر جدید, آزادی باید هنوز جنبه‌ی اجتماعی خود را توسعه بخشد. در ابتدا آزادی بسیار ذهنی, در تباین میان وظیفه و میل شخصی شکل می‌گیرد (در نظام‌های اخلاقی و در اوج آنها نظام کانت). آزادی تنها در پایان کار آگاه می‌شود که تاریخ و جنبه‌ی اجتماعی دارد.

متن: هگل, لوید اسپنسر و آندرژ کراوتز

#هگل #کانت #لوید_اسپنسر #آندرژ_کراوتز

@volupte