Volupté(جستارهایی درباره‌ی هنر و فرهنگ)

#ریچارد_رورتی
Канал
Логотип телеграм канала Volupté(جستارهایی درباره‌ی هنر و فرهنگ)
@volupteПродвигать
1,17 тыс.
подписчиков
1,48 тыс.
фото
7
видео
22
ссылки
"نقطه‌ی آغازين هميشه كامجویی(وولوپته) است؛ تكانه‌ی لذتی كه در رويارويی با اثر هنری به انسان دست می‌دهد. بعد منتقد گامی جلوتر می‌گذارد تا چرايی اين لذت را تحليل كند." https://www.instagram.com/volupte_art_and_culture?igsh=Z ادمین: @hoomanh71
К первому сообщению
پیشرفت‌های علمی زمانی حاصل شد که نظریه‌هایی که برخی مسائل را حل می‌کنند جای خود را به آن‌هایی دادند که برخی مسائل اضافی را هم حل می‌کنند; مسائلی که نظریه‌های اولیه از حل‌شان عاجز بوده‌اند. طبق نظر کوهن, انیشتین به ماهیت واقعیت《فی‌نفسه》نزدیک‌تر از نیوتن نبود, اما بدیهی است که فیزیک انیشتینی مکملی بر فیزیک نیوتنی است. 

به طور مشابه, پیشرفت سیاسی زمانی حاصل شد که نهادهایی که آزادی روزافزون را ممکن ساخت و ظلم را کاهش داد جای خود را به نهادهایی داد که آزادی را هر چه بیشتر گسترش, و ظلم را هر چه بیشتر کاهش می‌دهد.

...

فیلسوفانی مثل من, که برچسب《پست‌مدرن》دارند, اما از این اصطلاح خوششان نمی‌آید, می‌توانند تصور کنند این امکان هست که روزی آدمیان, با خوش‌شانسی, به رشد اخلاقی نائل شوند.

...

از نظر فیلسوفانی مثل من جهان طبیعی یا قانون اخلاقی واقعی, وجود ندارد; پس چیزی وجود ندارد که پیشرفت علمی یا سیاسی بتواند صادقانه آن را منعکس کند. ممکن است علم به خوبی بر این امر توافق کند که چگونه باید جهان را توصیف کرد تا کنترل تکنولوژیکی, تسهیل شود, ولی این توصیف طبیعتِ (nature) فی‌نفسه نخواهد بود; بلکه درباره‌ی طبیعت تابعِ الزام بیکنی برای ابزارهای بهتر جهت بهبود وضعیت بشر است. سیاست در کشورهای مختلف با مجموعه‌ی واحدی از نهادهای دموکراتیک تلاقی دارد, ولی این نهادها منعکس کننده‌ی واقعیت اخلاقی فی‌نفسه نخواهند بود. آن‌ها, همانند نظریه‌های علمی, ابزارهایی برای ارضای برخی امیال بشری‌اند; امیالی که در دویست سال اخیر, بیشتر غالب شده‌اند.

متن: حقیقت پست مدرن, ریچارد رورتی

#ریچارد_رورتی #توماس_کوهن #فرانسیس_بیکن

@volupte
حامیان انگلیسی زبان دریدا گمان می‌کنند که روشی به نام《ساختار شکنی》وجود دارد که می‌توان درباره‌ی متون به کار بست و به دانشجویان آموزش داد. من هرگز نتوانسته‌ام سر در بیاورم که این روش چیست, و این‌که به دانشجویان چه چیزی یاد داده می‌شود جز قاعده‌ای شبیه این‌که:《چیزی را بیابید که بتواند متناقض به نظر برسد; ادعا کنید که آن تناقض, پیام اصلی متن است و بر تغییرات روی آن احاطه پیدا کنید.》

به کار بستن این قاعده در دهه‌های ١٩٧٠ و ١٩٨٠ سبب ده‌ها هزار《خوانش ساختارشکنانه》از متون, توسط اساتید آمریکایی و بریتانیایی گردید; خوانش‌هایی که به همان اندازه کلیشه‌ای و کسل کننده بودند که ده‌ها هزار خوانش حاصل از به کارگیری مطیعانه‌ی این قاعده که:《چیزی را پیدا کنید که بتواند مثل نشانه‌ای از عقده‌ی ادیپ باز نشده به نظر برسد.》

متن: حقیقت پست مدرن, ریچارد رورتی

#ریچارد_رورتی #دریدا

@volupte