🌺گلچین تازه های سپکو🌺

#دشت


دشت‌ها
از تو می‌گویند
از رویش فراموش شده‌ای
در دل ریشه‌های بی‌جان
که دوردست‌های گمان را
در دشت‌های شخم نزده می‌بارند


#آزاده_ادیبیان
#سپکو_پارسی_سره

#دشت‌


َدشت‌ها آرام می‌میرند
بر دامن زمین
هنگامی که رد پای آفتاب
رخت برمی‌بندد
از تن آسمان
و شبنم زندگی نمی‌بارد
بر پیکر دشت‌های برهنه


#لیلا_ظفری
#سپکو_پارسی_سره

#دشت


از دشت گریخته اند
پاها‌یم
بس‌که
آهوی رمیده‌ات را
دشت به دشت دویده‌اند


#پری_اکبرپور
#سپکو_پارسی_سره

#دشت

بذری کاشتی در دشت دلم
که ریشه اش پوسید
از شوری اشکهایم
به گمانم چشم خورده است
کشته های دشت تبدارم

#اکرم_نیک_خلق
#سپکو

#دشت

یک دشت
واژه ریخته ام
به وادی دل
تا برای سرودنت
با ترنم عشق
دشتی پُر از غزل شوند

#طیبه_پناهزاده
#سپکو

#دشت

دشتِ آرزوهایم
دلهره می گیرد
وقتی
در هیچ صبحی
تورا دشت نمی کند

#طیبه_پناهزاده
#سپکو

#دشت

در دشت پونه‌های وحشی
عطر قانون را
لگدمال می‌کنند
شاید رویش
اقتضای طبیعتی است
که دست‌و‌پای دشت‌ها رامی‌بندد

#آزاده_ادیبیان
#سپکو

#دشت

دشت خنده‌هایم
با غصه‌ی نگاهت
آفت زده است
اما ریشه‌ها
هر روز زندگی را
به امید دستان دعا
دشت می‌کنند

#آزاده_ادیبیان
#سپکو

#دشت

در سینه دشت
واژه‌ها را سربریدند
آنگاه
که اسب خیال
یورتمه می‌رفت
در دشت شعر

#فریبرز_مقدسی
#سپکو

#دشت

دشتی در من
سبز
و آسمانی به تنم
ترمه‌ی آبی شده‌است
از بس آهوانه می‌دوی
در دشت‌ خیالم

#سارا_رضایی
#سپکو

#دشت

شبیه غروب دشت
که به خود می خواند
پرنده های رفته از آشیان را
مرا صدا بزن
به کلبه ی چشمانت
که در بدر دشت تنهایی ام

#فرزانه_محمدیان_
#سپکو

#دشت

در دشت واژه ها
سبز شده اند
شاعرانگی هایم
و من در شب شعری
چشمانت را
دشت به دشت می بارم

#هایده_نثری
#سپکو

#دشت

دشتی از گلهای وحشی
خیابان آغوشت را می دوند
وتو بیخیال دنیا
هر شب خیالم را
دشت می کنی

#آزاده_ادیبیان
#سپکو

#دشت

دشت آغوشت را
برهنه می دوم
و چون شکوفه ی بادام
در شب آرام چشمانت
  خواب دشت می بینم

#نعیمه_المولی
#سپکو

#دشت

دشت گل را
نیش می زند
خاطره ی زنبوری که
زهر چشم گرفته است
از کندوهای دشت

🌸🍃🌸🍃🌸

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دشت

#دشت

تو همان دشتی
که بارها در آن دویده ام
و با نسیم
هم آوا شده ام
تا آوازه ات را
به گوش دشتها برسانم

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _دشت