🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

#پرویز_ناتل_خانلری
Канал
Логотип телеграм канала 🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
@tarikhdartarazooПродвигать
1,67 тыс.
подписчиков
6,69 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت... "عارف قزوینی"
بایادِ‌ مرحوم استاد
#پرویز_ناتل_خانلری


همین که انقلاب شد پس از خروج از زندان حقوقِ بازنشستگی را قطع کردند و حساب‌های بانک را بستند و حقِ معامله را سلب کردند و از پس‌انداز بابت حقوق دورهٔ سناتوری مبلغ یک میلیون و سیصد‌هزار تومان مطالبه کردند.
حاصل اینکه پس از چهل‌و‌هفت سال تدریس از آموزگاری تا استادی فعلا از مال دنیا، یک پولْ درآمد ندارم و با فروشِ کتاب و درآمدِ مختصری از حقِ تألیف که کتابفروشان می‌پردازند این سه‌ساله را با تشویش و سختیِ معیشت در این گرانی سرسام‌آور به سر برده‌ام تا بعد چه بلایی به سرم بیاید.

وقتی که در زندان بودم در یکی از روزنامه‌های اسلامی فهرستی از اسامی رجالِ دورهٔ طاغوت چاپ کرده بودند زیر عنوان «غارتگرانِ اموالِ ملّی» و اسم من هم در آن میان بود. این دو صفحه را نوشتم تا خودم و دیگران بدانیم که من چقدر از اموال را غارت کرده‌ام.

در هرحال سرنوشت من از آغاز، فقر و تنگدستی بود. کودکی و جوانی را با تهیدستی به سر بردم و در این سرِ پیری هم که دیگر مجالی برای تغییرِ تقدیر نیست. در همان عُسرت به سر می‌برم. سرنوشت من این است:
#فقر!

منبع:👇
@shafiei_kadkani


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
بایادِ‌ مرحوم استاد
#پرویز_ناتل_خانلری


همین که انقلاب شد پس از خروج از زندان حقوقِ بازنشستگی را قطع کردند و حساب‌های بانک را بستند و حقِ معامله را سلب کردند و از پس‌انداز بابت حقوق دورهٔ سناتوری مبلغ یک میلیون و سیصد‌هزار تومان مطالبه کردند.
حاصل اینکه پس از چهل‌و‌هفت سال تدریس از آموزگاری تا استادی فعلا از مال دنیا، یک پولْ درآمد ندارم و با فروشِ کتاب و درآمدِ مختصری از حقِ تألیف که کتابفروشان می‌پردازند این سه‌ساله را با تشویش و سختیِ معیشت در این گرانی سرسام‌آور به سر برده‌ام تا بعد چه بلایی به سرم بیاید.

👈 وقتی که در زندان بودم در یکی از روزنامه‌های اسلامی فهرستی از اسامی رجالِ دورهٔ طاغوت چاپ کرده بودند زیر عنوان «غارتگرانِ اموالِ ملّی» و اسم من هم در آن میان بود. این دو صفحه را نوشتم تا خودم و دیگران بدانیم که من چقدر از اموال را غارت کرده‌ام.

در هرحال سرنوشت من از آغاز، فقر و تنگدستی بود. کودکی و جوانی را با تهیدستی به سر بردم و در این سرِ پیری هم که دیگر مجالی برای تغییرِ تقدیر نیست. در همان عُسرت به سر می‌برم. سرنوشت من این است:
#فقر!

منبع:👇
@shafiei_kadkani

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
Forwarded from اتچ بات
#نوروز اگر چه روز نو سال است، روز کهنه‌ی قرنهاست.
پیری فرتوت است که سالی یک بار جامه‌ی جوانی می‌پوشد تا به شکرانه‌ی آن که روزگاری چنین دراز بسر برده و با این همه دَم‌سردی زمانه تاب آورده‌است، چند روزی شادی کند.
از اینجاست که شکوه پیران و نشاط جوانان در اوست.

پیر نوروز یادها در سر دارد. از آن کرانه‌ی زمان می‌آید، از آنجا که نشانش پیدا نیست.
در این راه دراز رنجها دیده و تلخیها چشیده‌است.
اما هنوز شاد و امیدوار است.
جامه‌‌های رنگ‌رنگ پوشیده‌است، اما از آن همه، یک رنگ بیشتر آشکار نیست و آن رنگ ایران است.

کمتر ملتی را در جهان می‌توان یافت که عمری چنین دراز بسر‌آورده و با حوادثی چنین بزرگ روبه‌رو شده و تغییراتی چنین عظیم در زندگیش روی داده باشد و پیوسته در همه حال، خود را به یاد داشته باشد و دمی از گذشته و حال و آینده‌ی خویش، غافل نشود.

کدام ملت دیگر را می‌شناسیم که به گذشته‌ی خود، به تاریخ باستان خود، به آیین و آداب گذشته‌ی خود بیش از این پایبند و وفادار باشد؟

این جشن نوروز که سه هزار سال است با همه‌ی آداب و رسوم در این سرزمین باقی و برقرار است، نشانی از ثبات و پایداری ایرانیان در نگهداشتن آیین ملی خود است.

نوروز، یکی از نشانه‌های ملیت ماست.
نوروز، یکی از روزهای تجلی روح ایرانی است، نوروز، برهان این دعوی است که ایران، با همه‌ی سالخوردگی هنوز جوان و نیرومند است.

در این روز باید دعا کنیم...
همان دعا که سه‌هزار سال پیش از این، زردشت کرد:

«منش بد، شکست بیابد.
منش نیک، پیروز شود.
دروغ، شکست بیابد.
راستی بر آن پیروز شود.
خرداد و امرداد بر هر دو پیروز شوند.
بر گرسنگی و تشنگی.
اهریمن بدکنش ناتوان شود.
و رو به گریز نهد.»


مجله #سخن، دور هفتم، سال ۱۳۳۶، شماره دوازدهم
#پرویز_ناتل_خانلری.


t.center/tarikhdartarazoo🏛
مجلهٔ #سخن نشریه‌ای فرهنگی ادبی بود که بین سال‌های ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۷ منتشر می‌شد. پایه‌گذار این نشریه #پرویز_ناتل_خانلری بود.

مجلهٔ سخن در ابتدا ارگان جامعهٔ لیسانسیه‌های دانش‌سرای عالی بود. دورهٔ نخست مجله با انتشار اولین شماره در خرداد ۱۳۲۲ و با همکاری عده‌ای از جوانان باذوق و نواندیش مانند #صادق_هدایت، #بزرگ_علوی و شهید #نورایی آغاز بکار کرد. تا چند شماره به صاحب امتیازی #ذبیح‌الله_صفا و سردبیری خانلری منتشر شد، اما با رسیدن خانلری به سی سالگی صاحب امتیازی مجله به او منتقل شد.

سخن بعنوان یک مجلهٔ #ادبی و #فرهنگی پیشرو و نوجو، اعتبار و شهرت شایانی کسب کرد. این همه بدو مناسبت بود:
یکی روی آوردن به نشر #شعر و #داستان و نمایشنامه‌های نو اروپائی و ملل دیگر بود که پیش از آن در مجله‌های فارسی مرسوم دیده نمی‌شد، و دیگر چاپ کردن نوشته‌ها و سروده‌های گروهی نویسندهٔ جوان که پیش از آن آثارشان چندان در نشریات فارسی دیده نمی‌شد.مجلهٔ سخن نقش بسزایی در جهت‌گیری ادبیات فارسی در دورهٔ معاصر داشته‌است.

t.center/sokhansarayann 🎻
Forwarded from اتچ بات
#مجله_سخن نشریه‌ای فرهنگی ادبی بود که بین سالهای ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۷ منتشر می‌شد. پایه‌گذار این نشریه #پرویز_ناتل_خانلری بود.
مجله سخن در ابتدا ارگان جامعه لیسانسیه‌های دانشسرای عالی بود. دوره نخست مجله با انتشار اولین شماره در خرداد ۱۳۲۲ و با همکاری عده‌ای از جوانان باذوق و نواندیش مانند #هدایت، #بزرگ_علوی و...آغاز به کار کرد. تا چند شماره به صاحب امتیازی ذبیح‌الله صفا و سردبیری خانلری منتشر شد، اما با رسیدن خانلری به سی سالگی صاحب امتیازی مجله به او منتقل شد.
سخن به عنوان یک مجله ادبی و فرهنگی پیشرو و نوجو اعتبار و شهرت شایانی کسب کرد، که این همه به دو مناسبت بود:
یکی روی آوردن به نشر شعر و داستان و نمایشنامه‌های نو اروپایی و ملل دیگر بود که پیش از آن در مجله‌های فارسی مرسوم دیده نمی‌شد،
و دیگر چاپ کردن نوشته‌ها و سروده‌های گروهی نویسنده جوان که پیش از آن آثارشان چندان در نشریات فارسی دیده نمی‌شد.این نشریه نقش به‌سزایی در جهت‌گیری ادبیات فارسی در دوره معاصر داشته است.

ره‌آورد این فعالیت ۲۷ دوره سخن در سی هزار و صد صفحه بود که در تاریخ فرهنگ ایران به صورت یک دائرةالمعارف باقی مانده است. در طول این مدت اگرچه خانلری اولین سردبیر و ناخدای همیشگی آن بود؛ معهذا افرادی فرهیخته و کارآمد در ادوار مختلف آن عهده‌دار سمت سردبیری بودند که عبارتند از: احمد بیرشک، #احسان_یارشاطر، ناصر پاکدامن، علیرضا حیدری، قاسم صنعوی، تورج فرازمند، حسن هنرمندی، #ابوالحسن_نجفی، محمود کیانوش، رضا سیدحسینی، #ایرج_افشار و هوشنگ طاهری.

t.center/tarikhdartarazoo 🏛