دنیای بیایران قابل تصوّر نیست.دفتر تاریخ ما در تقریر این دعوی شاهد صادقی است و هیچ چیز مثل آن نمیتواند در نزد مورخ، توالی قرنها و نسلها و تعاقب سلسلهها و سلالهها را آینهٔ عبرت و مایهٔ شناخت سرنوشت انسانی سازد.
در عین حال هیچ چیز مثل آنچه این شاهد، فارغ از هر گونه میل و هوی میگوید نمیتواند سير بقاء و دوام آنچه را سازندگان بینام این فرهنگ و تمدن مردهریگ گذشته به وجود آوردهاند برای مورخ مايهٔ اعتماد بر آیندهٔ زوالناپذیر آن جلوه دهد.
میکوشم عشق و علاقهای را که به این قوم و دیار عزیز دارم یک لحظه فراموش کنم تا بی هیچ شور و هیجانی در آن باره داوری نمایم.
اینجا همهچیز نشان میدهد که در کشمکش شرق و غرب تلاش سرسختانهای که مردم این دیار در حفظ هویت خویش کرده است نه فقط برای خود وی مایه افتخار جاودانی بوده است، بلکه برای دنیای انسانیت هم نتایج ارزنده داشته است.
از اینروست که بی هیچ شور و هیجان و بی آنکه ارج و بهای تلاش اقوام دیگر را معروض نفی و تردید سازم، سعی و تلاش گذشتهٔ قوم و دیار خویش را به چشم اعجاب و تحسین مینگرم و احساس میکنم که این سرزمین در تاریخ انسانیت، آن اندازه سهم و تأثیر سودبخش داشته است که دنیای بیایران برای انسانیت قابل تصور، بلکه قابل تحمل، نباشد.
دنیای بی ایران؛ از این اندیشه بر خود میلرزم اما به هر حال دنیایی که فرهنگ ایران در آن مجال رشد و حرکت نیابد، دنیایی که در آن تمدن و فرهنگ پربار ایران در کشمکش جاذبههای شرقی و غربی مورد تهدید باشد، با دنیایی که دیگر حضور ایران در آن احساس نشود چه تفاوت دارد؟
ازینرو؛ همین تاریخ که هم اکنون از سیر در آن فارغ گشتهام این دغدغه را تا حد زیادی از خاطرم میزداید. این تاریخ تمامش داستان تلاش پایانناپذیری است که در پرآشوبترین نقطهٔ تلاقی اقوام جهان یک قوم را با یک فرهنگ که مایه امتیاز و تعیّن او بوده است، وحدت و قوام بخشیده است.
در واقع تا امروز سی قرن تقلا و تلاش مخاطرهآمیز و پرماجرا فرهنگ و حیات این قوم و این سرزمین را در گذشتهها از عناصر انسانی سرشار کرده است و همین گذشتههاست که ریشهٔ بقای آن را در فراخنای جهان آینده هم استوار میسازد و از هر خطر هم ایمنش میدارد.
شادروان استاد عبدالحسین زرین کوب،
دفتر ایام، صفحهٔ ۲۹۷
#ایران