🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

#مراداورنگ
Канал
Логотип телеграм канала 🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
@tarikhdartarazooПродвигать
1,67 тыс.
подписчиков
6,7 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت... "عارف قزوینی"
لحظه ای که رضا شاه گریست!

ایران. سال ۱۳۰۸خورشیدی.
یکی از روزهای بسیار سرد زمستان، مانند هر روز، برای رضاشاه داستانهای شاهنامه از سوی #مراداورنگ بازگو می شود:

شبی که قرار بود «روشنک» دختر #داریوش_سوم از سپاهان به سرزمین پارس نزد اسکندر برود، اسکندر اصرار داشت که مردم، پیش از حرکت او چراغانی کنند؛ در حالی که مردم اصفهان مانند همه شهرها لباس ماتم بر تن داشتند و عزای ملی اعلام کرده بودند. مردم ایران، کشور و شاه و اینک شاهدخت را نیز از دست می دادند و فردوسی طی یک شعر، این چشم انداز را نمودار کرده...
آن شعر کدامست؟

ببستند آذین به شهر اندرون؛       
لبان پر ز خنده، دلان پر ز خون!

رضاخان بی اختیار شروع به گریستن کرد و ده دقیقه اشک می ریخت. تا آن زمان کسی گریه او را ندیده بود.

منبع:🔻

📙شاهنامه آخرش خوش است
#ابراهیم_باستانی_پاریزی

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
شبی از شبهای بسیار سرد زمستان، #مراداورنگ داستانی از داستانهای شاهنامه را برای #رضاشاه می‌خواند:

« شبی که قرار بود بعد از شکست ایران توسط #اسکندر_مقدونی، روشنک دختر داریوش سوم به نزد اسکندر برود، اسکندر اصرار داشت که مردم پیش از حرکت او چراغانی کنند.
در حالی که مردم اصفهان مانند همهٔ شهرها لباس ماتم بر تن داشتند.
مردم، کشور و شاه و اینک شاهدخت را نیز از دست می‌دادند و حکیم #فردوسی طی یک بیت شعر، این ماتم را اینگونه بیان کرد:

ببستند آذین به شهر اندرون
لبان پر ز خنده، دلان پرزخون»

رضاشاه بی اختیار شروع کرد به گریستن و دقایقی اشک ریخت.
تا آن زمان کسی گریهٔ او را ندیده بود.

پس از این اتفاق بود که رضاشاه دستور ساخت آرامگاه فردوسی به شیوهٔ #معماری_هخامنشی را صادر کرد.


پی‌نوشت: 🔻
ساخت آرامگاه فردوسی از سال ۱۳۱۱ آغاز و در سال ۱۳۱۳ به پایان رسید. این اثر بعدها از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۴۷ مورد بازسازی قرار گرفت.

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
شبی از شبهای بسیار سرد زمستان، #مراداورنگ داستانی از داستانهای شاهنامه را برای #رضاشاه می‌خواند:

«شبی که قرار بود بعد از شکست ایران و داریوش سوم توسط اسکندر، روشنک دختر داریوش سوم به نزد اسکندر برود. اسکندر اصرار داشت که مردم پیش از حرکت او چراغانی کنند؛ در حالی که مردم اصفهان مانند همهٔ شهرها لباس ماتم بر تن داشتند. مردم، کشور و شاه و اینک شاهدخت را نیز از دست می‌دادند و حکیم فردوسی طی یک بیت شعر، این ماتم را اینگونه بیان کرد:

ببستند آذین به شهر اندرون
لبان پر ز خنده، دلان پر زخون»

رضاشاه بی اختیار شروع کرد به گریستن و دقایقی اشک ریخت. تا آن زمان کسی گریهٔ او را ندیده بود.

پس از این اتفاق بود که رضاشاه دستور ساخت آرامگاه فردوسی به شیوهٔ معماری هخامنشی را صادر کرد.

محمد ابراهیم #باستانی_پاریزی

پی‌نوشت: ساخت آرامگاه فردوسی از سال ۱۳۱۱ آغاز و در سال ۱۳۱۳ به پایان رسید. این اثر بعدها از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۴۷ بازسازی شد.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛
شبی از شبهای بسیار سرد زمستان، #مراداورنگ داستانی از داستانهای شاهنامه را برای #رضاشاه می‌خواند:

« شبی که قرار بود بعد از شکست ایران توسط #اسکندر_مقدونی، روشنک دختر داریوش سوم به نزد اسکندر برود، اسکندر اصرار داشت که مردم پیش از حرکت او چراغانی کنند.
در حالی که مردم اصفهان مانند همهٔ شهرها لباس ماتم بر تن داشتند.
مردم، کشور و شاه و اینک شاهدخت را نیز از دست می‌دادند و حکیم #فردوسی طی یک بیت شعر، این ماتم را اینگونه بیان کرد:

ببستند آذین به شهر اندرون
لبان پر ز خنده، دلان پرزخون»

رضاشاه بی اختیار شروع کرد به گریستن و دقایقی اشک ریخت.
تا آن زمان کسی گریهٔ او را ندیده بود.

پس از این اتفاق بود که رضاشاه دستور ساخت آرامگاه فردوسی به شیوهٔ #معماری_هخامنشی را صادر کرد.


پی‌نوشت:
ساخت آرامگاه فردوسی از سال ۱۳۱۱ آغاز و در سال ۱۳۱۳ به پایان رسید. این اثر بعدها از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۴۷ مورد بازسازی قرار گرفت.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛