🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

#قرن_سوم_هجری
Канал
Логотип телеграм канала 🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
@tarikhdartarazooПродвигать
1,68 тыс.
подписчиков
6,7 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت... "عارف قزوینی"
چطور شديم "جمهوری اسلامی" ؟


جمهوری اسلامی، يك نظام سياسی جديد و بيسابقه است.
👈شايد بتوان آنرا پر سر وصداترين تلاش شيعی در پاسخ به مدرنيته دانست.

نظامی كه شمای اوليه اش در درسهاي دهه ٤٠ آقای خمينی در نجف، شكل گرفت يك "حكومت دينی" برياست فقيه بود.
بروايت متن پياده شده آن دروس، هر فقيه عادلی كه حكومت تشكيل داد، اطاعت ازو واجب و ولايتش، همان ولايت انبياء عليهم السلام بود.
حكومت اسلامي نه جمهوری و نه سلطنتی ، بلكه حكومت قانون الهی برمردم بود. پارلمان و قانونگزار بشری نداشت و قانون حكومت محدود به قرآن و سنت بود.

گويا در  مدل آن زمان آقای خمینی ، تغيير صحنه حكمرانی بشر از انقلاب فرانسه تا مشروطه، يكسره نفی می شد.
در فضای آكادميك حوزه  كه جهان بيروني،  جايی در #قرن_سوم_هجری متوقف شده بود، غير ازينهم انتظار نبود.

اما آیت الله خمینی، به شيوه خودش، قدرت مردم را می شناخت . او از معدود روحانيون "آموزنده" بود كه حرف مرد را يكی نمی دانست.

بگمان من در جريان مشاهدات و مراودات سياسی دوران تبعيد، دريافت كه در مدل " حكومت اسلامی" ، بايد جوری حضور واثر مردم را پر رنگ تر كند. خيلی طول كشيد تا امام، از  نفی جمهوريت دست بكشد .

👈در آستانه انقلاب، عبارت ناشناخته "جمهوری اسلامی"  در ادبيات او، پررنگ شد.

👈وقتی نهضت فراگير شد،  سخن ازاسقاط سلطنت و ايجاد حكومت مردمی رفت. بين مردم، حرفی از ولايت مطلقه فقيه و مشروعيت متكی به آسمان نبود.

حتی بعدها، وقتی مردم به توصيه آقای خمینی، جمهوری اسلامی را فرياد زدند، روحشان هم احتمال نمی داد كار به ولايت مطلقه و نظارت استصوابی و #عصرجنتی بكشد.

سلطنت زودتر از انتظار فروريخت.
روحانيت برای پر كردن خلاء قدرت، سراغ پيوند عجولانه و ناشيانه دو نظام ناساز #ولايت_فقيه و #دموكراسی رفت.

خيلی از مشكلات ما ناشی ازين التقاط است. نظامی ساختند كه منشاء و تكليف قدرت در آن، ابدا معلوم و شفاف نبود.

👈فرض شد دو سلطان (يكی فقيه متكي به #لاهوت  و  ديگری صندوق ريشه در #ناسوت) در يك سرير شاهی ، شريك و همساز خواهند شد. و اين از مبنا، نشدنی، غلط و محل تنازع بود. قدرت غيورست و شريك بر نمی دارد.

جرات روحانيت در سپردن سرنوشت يك ملت به يك مدل سرهم بندی شده، زاييده "ندانستن و نشناختن" بود. علماء از درجه پيچيدگي كشورداری و حكومت مدرن، اصلا تصوردرستی نداشتند.

مراجعه به آراء روحانيون شاخص در سالهاي ٥٦ و ٥٧ در مواردی مثل اقتصاد، بودجه، بانك، صنعت، ارتش، توسعه و روستا ، نشان از عمق اين ناآگاهی دارد.  روحانيت ، قبل از تصرف قدرت، مشق شبش را انجام نداده بود.

👈كشورصحنه آموختن حين حكومت شدو بهشت سعی وخطا!

يك مدل حكومتي با ايرادهاي اساسي زاده شد كه عملا فاقد اسناد پشتيبان و مباني فكری قويم بود.  نه ديكتاتوری بود و نه دموكراسی و از قضا ايرادات هر دو را هم داشت.

اصلاحات قانونی بعدی هم كار را بدتر كرد.  امروز بعد از ٤٠ سال، وارث يك ساختار حكومتی پيچيده و شلوغ و در هم و بر همی هستيم كه گيج و نا كارآمداست و بيشتر انرژيش در اصطكاك داخلی خودش هدر می رود.

  عليرغم انبوه اسناد استراتژيك مصوب، حتي تكليف مدل توسعه مان روشن نيست. داستان دلخراش مدل ايرانی اسلامی پيشرفت را يادتان هست؟

#محمدحسین_کریمی_پور

t.center/tarikhdartarazoo 🏛