🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

#علی_صاحب‌الحواشی
Канал
Логотип телеграм канала 🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
@tarikhdartarazooПродвигать
1,67 тыс.
подписчиков
6,7 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت... "عارف قزوینی"
حتی آدم‌های خیلی موجه و به‌غایت تحصیل‌کرده هم تا آخر #سیدحسن_تقی‌زاده را #نوکر‌انگلیس می‌دانستند! چرا؟ چون او از پرشورترین و تاثیرگذارترین مشروطه‌خواهان مبارز بود، و حتی آدم‌های خیلی فهیم‌ما هم تا همین چهل‌سال پیش "مشروطیت" را #تحفه‌_انگلیسی می‌شناختند! چرا؟ چون تجددی که اساس مشروطیت بود و آفاق حیات سنتی ما را برهم زد، از فرنگ آمد، پس لاجرم همه مشروطه‌خواهان نوکران‌اجنبی بودند!

این مرض #توطئه‌اندیشی ما ایرانیان ریشه در دو ویژگی درروان‌شناسیِ‌اجتماعی ما دارد:

۱) حس ژرفی از "قربانی‌بودن" و
۲) تعطیلیِ ذهن تحلیلگرِ ماها که خود ناشی از سیطره قرون‌واعصار "نیندیشیدن"، یا درست‌تر "مجاز نبودن به اندیشیدن" است که فرهنگِ به ژرفا دین‌مدار ما مبتلای‌مان کرد. در هیچ فرهنگ دین‌بنیادی، که سلطه مطلق بر ذهن‌های مردم داشته باشد، #اندیشیدن پسندیده یا حتی مجاز نیست. زیرا اندیشه پرنده‌ای مرزناشناس است که به راحتی می‌تواند مرزهای "فرهنگ" را درنوردد. قرون‌وسطای اروپا هم همین‌طور بود و آنگاه به پایان آمد که انسان اروپایی شروع به اندیشیدن نمود.

در این میان حس "قربانی بودن" ما بسیار ژرفانشین است، یکی از جهت تاریخ ناامنی‌ای که داشته‌ایم و ما را بقول همایون کاتوزیان "جامعه کوتاه‌مدت" کرد، و دیگر این واقعیت که این تجربه تاریخ‌ناامنی‌ما در بستر گنوستیکی اندیشه‌ایرانی "خوش‌نشست".
شما توجه بکنید که درتاریخ ادبیات کلاسیک ما بقدر هزاران بیت می‌توانیم مضمونی را که حافظ در بیت درخشان زیر بیان‌کرده‌است، بیابیم:
سماط دهر دون‌پرور، ندارد شهد آسایش
مذاق حرص‌وآز ای‌دل بشوی از تلخ‌ و از شورَش

بقول حافظ "دهر دون‌پرور است" و "دهر محلی برای آسایش نیست". هردوی این گزاره‌ها از بنیان‌های "شرّ دانستنِ حیاتِ این‌جهانی" است که سنگ‌بنای اندیشه گنوستیکی است. ما از بامداد مانویت چنین می‌اندیشیدیم، هنوز هم چنین می‌اندیشیم. بدون آگاهی براین خصلت فکری‌مان، فهم بیشینه مآثر بیش از دوهزاره‌ای ما ناممکن می‌شود.

همین بی‌فکریِ نزدیک به مطلقِ ماست که دیروز گمان می‌بردیم مشروطیت را انگلیسی‌ها آوردند و پروردند، و امروز مبتلای هذیان‌هایی هستیم که می‌گوییم خمینی را انگلیسی‌ها آوردند، شاه را انگلیسی‌ها بُردند، قدری قبل‌تر شاه را نوکر آمریکا و انگلیس می‌دانستیم! یا این‌که این امروزی نوکر روس‌هاست!

نه شاه نوکر آمریکا بود، نه خمینی را انگلیسی‌ها آوردند، نه مشروطیت را انگلیسی‌ها ساختند و نه حتی محمدعلیشاه‌قاجار نوکر روس‌ها بود!
آفاق بشدت هذیانیِ ذهن ماها که بکلی از تحلیل و فهم امور عاجز است، هرگونه هم‌سویی و هم‌گرایی را "نوکریِ طرف ایرانی" می‌فهمد، تا به همان نتیجه ازپیش مطلوب‌مان برسیم که ماها "قربانیان توطئه‌جهانی" هستیم، تا درگامی بعد درون بیماریِ دوهزارساله فکری‌مان "متقاعد‌بشویم" که سماط دهر دون‌پرور ندارد شهد آسایش!

سیدحسن تقی‌زاده هم یکی از بسیاران قربانیان ذهن هذیان‌زده ما شد. طلبه عدالتخواهی که به آرمان‌های تجدد گرائید، لباس روحانیت و ذهنیتِ اسلامی را از خود ستُرد، منادی و مطالبه‌گر "عدالتخانه" و "حُریَّت" شد و در استبداد صغیر قسر دررفت والا امروز باحسرت‌ می‌گفتیم اگر تقی‌زاده زنده‌مانده بود چنین و چنان می‌شدیم!
ما زنده‌کشانِ مرده‌زیارت‌کُن‌ایم!!

#علی_صاحب‌الحواشی


t.center/tarikhdartarazoo 🏛