برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه ومتفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنا بر این وظیفه مورخ ، بازسازی هنرمندانه گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه ومتفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
وظیفه مورّخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آنگاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ فقط ثبت وضبط نیست، ارزشیابی است.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین وظیفه مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من #تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.
برای من تاریخ آیینه همان زمانی است که در آن نگریسته می شود. کسی که در قرون وسطی در تاریخ می نگریست چیزی می دید و کسی که امروز می نگرد چیز دیگری می بیند...
بنابراین #وظیفه_مورخ ، #بازسازی_هنرمندانه_گذشته است و این بازسازی آن گاه موفق تواند بود که توام با اندیشه و تفکر باشد، چه کار اصلی مورخ ثبت و ضبط نیست، ارزشیابی است. چون اگر ارزشیابی نکند چگونه می داند چه چیز ارزش ضبط دارد؟
ناگفته پیداست که بازسازی هنرمندانه گذشته که توام با اندیشه باشد، دقت و کوشش فراوان می طلبد و نیز راه را به روی مورخان آینده باز می گذارد که زوایای تاریک مانده در تحقیقات مورخان گذشته را روشن گردانند، یا تفسیری تازه، متفاوت با آن چه در گذشته ارائه شده است، پیشنهاد کنند.