🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

اطاعت از #احمدی_نژاد
اطاعت از خداست !!!


🔻ابوالقاسمخزعلی: «خدا احمدی نژاد را آورد»
«احمدی نژاد #مالک_اشتر علی است».
«از ناحیه امام زمان برایم پیغامی آمده که مکلف هستم از احمدی نژاد حمایت کنم».
«فاطمه زهرا(س) به خواب یکی از اولیاء آمده و فرموده که پسرم و احمدی نژاد را حمایت کنید.»

🔻 احمد جنتی؛
«يكی از دوستان می گفت در زمان انتخابات در تاكسی از راننده پرسيدم به چه كسي رأی می دهی؟ او گفت: ...مادرم كه چند سال پيش فوت كرده ديشب به خوابم آمده و گفت به احمدی نژاد رأی بده»

🔻مصباح یزدی:
«...آیندگان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ خواهند رسید که‌ انتخاب، مشحون‌ به‌ کرامات‌ و معجزات‌ بود.... عنایات‌ حضرت‌ ولی‌عصر(عج) یار ملت‌ ایران‌ بود که‌ به‌ چنین‌ موفقیتی‌ دست‌ یافت‌».
«...ایشان گفته بود که شخصی شب ۲۳ ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه‌شب به خواب می‌رود. در خواب به او ندا می‌شود که بلندشو برای احمدی‌نژاد دعا کن، وجود مقدس ولی‌عصر(عج) دارند برای احمدی‌نژاد دعا می‌کنند».

✍ #اکبراعلمی

t.center/tarikhdartarazoo 🏛

اگر از ایرادات مذکور در قانون اساسی مصوب سال ۵۸ صرفنظر نماییم، یکی از مهمترین انتقاداتی که متوجه ساختار کنونی نظام سیاسی مستقر و مشکلات ناشی از آن می‌باشد، معطوف به برخی تغییراتی است که در سال ۱۳۶۸ بشرح زیر در بازنگری قانون اساسی رخ داده است؛

👈سلب حق انتخاب رهبر توسط اكثريت قاطع مردم و سپردن آن به خبرگان رهبری که توسط شورای نگهبان منصوب رهبری تایید صلاحیت می‌شوند، در اصل ۱۰۷ قانون اساسی؛

👈افزودن اختیار تعیین سیاست‌های کلی نظام و صدور حکم حکومتی به وظایف و اختیارات رهبری، موضوع بندهای ۱و ۸ اصل ۱۱۰ قانون اساسی؛

👈افزودن عبارت مطلقه به ولایت مذکور در اصل ۵۷ این قانون؛

👈ایجاد نهادی بنام مجمع تشخیص مصلحت نظام که اعضایش توسط رهبری انتخاب می‌شوند، در اصل ۱۱۲ این قانون؛

👈واگذاری عزل و نصب رئیس سازمان صدا وسیما به رهبری در اصل ۱۷۵ قانون اساسی؛

افزودن اصل ۱۷۷ به قانون اساسی در مورد شیوه بازنگری، در قانون اساسی؛
که همه این موارد به متمرکز و لایتناهی شدن قدرت در اختیار یکنفر غیرپاسخگو منجر شده است.

اما نکته جالبی که توجه به آن خالی از لطف نیست، این است که:

۲۰ نفر از ۲۵ نفر اعضای شورای بازنگری قانون اساسی، منصوب آیت الله خمینی و عموما از صاحب‌منصبان وقت و تنها ۵ نفر از آنها جزء نمایندگان مجلس بوده‌اند؛

از ۲۵ عضو شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۴نفر وابسته و یا نزدیک به طیف موسوم به چپ(اصلاح طلبان کنونی) و میانه‌رو(ردیفهای۲۴-۱۱ که برجسته شده و بقیه منسوب به طیف موسوم به راست (اصولگرایان کنونی) بشرح زیر بوده‌اند:
۱. سيد علي خامنه‎ای (رییس جمهور)؛
۲. محمد يزدی (عضو فقهای شورای نگهبان)
۳. محمدرضا مهدوی كني(عضو خبرگان رهبری و رییس جامعه روحانیت مبارز)
۴. محمد امامي كاشانی (عضو فقهای شورای نگهبان)؛
۵. احمد جنتی (دبیر شورای نگهبان)؛
۶. عباس علی عميد زنجانی (نماینده مجلس)
۷. ابوالقاسم خزعلی (عضو فقهای شورای نگهبان و خبرگان رهبری)؛
۸. محمد دانش زاده مؤمن(عضو فقهای شورای نگهبان)؛
۹. سيدحسن طاهری خرم آبادی (نماینده مجلس خبرگان رهبری)؛
۱۰. علي مشكينی (رییس مجلس خبرگان رهبری)؛
۱۱. محمد محمدی گیلانی(عضو شورای نگهبان)
۱۲. اكبر هاشمي رفسنجاني(رییس مجلس)
۱۳. ميرحسين موسوي(نخست وزیر)
۱۴. سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي(رییس قوه قضاییه)
۱۵. سيد محمد موسوي خوئيني‌ها(دادستان کل کشور)
۱۶. ابراهيم اميني(نایب رییس مجلس خبرگان رهبری)
۱۷. محمدرضا توسلي(از اعضای ارشد دفتر رهبری)
۱۸. مهدی كروبي(نایب رییس مجلس)
۱۹. عبدالله نوری(وزیر کشور)
۲۰. نجفقلي حبیبی(نماینده مجلس)
۲۱. اسدالله بيات(نایب رییس مجلس)
۲۲. سيدهادي خامنه‎اي(نماینده مجلس)
۲۳. حسين هاشميان(نماینده مجلس)
۲۴. حسن ابراهيم حبيبي(معاون اول رییس‌جمهور)
۲۵. احمد آذری قمی

حدود ۱۲ نفر از ۲۵ عضو شورای بازنگری، با اینکه خود در ایجاد مشکلات ساختاری کنونی و وضع موجود از طریق تغییرات ایجاد شده در قانون اساسی سهیم بوده‌اند و البته بسیاری از آنها از قدرت برکنار و یا خود کناره‌گیری کرده‌اند، با این وصف عموما جزء منتقدین محسوب و بصورت نهان و آشکار خواستار اصلاح قانون اساسی و برخی نیز خواهان انجام اصلاحات ساختاری هستند.

#اکبراعلمی

t.center/tarikhdartarazoo 🏛

جا دارد یادی هم بکنیم از #هاشمی_رفسنجانی، یکی از مهمترین عناصری که با برخی اظهارات، دخالت‌ها و تصمیماتش در بزنگاه‌های مختلف، سبب پدید آمدن #وضع_موجود شد!


✍️ #اکبراعلمی

رفسنجانی:
گفتیم لازم نیست #بازی_دموکراسی را در اینجا دربیاوریم!

رفسنجانی:
« من این ثبات را در رهبری می‌بینم. من ثبات جوهر نظام اسلامی را در رهبری می‌بینم. در اجلاس خبرگان هم بحث بود که دوره رهبری را #ده_ساله تصویب کنیم. گفتیم لازم نیست بازی دموکراسی را در اینجا دربیاوریم. به هر حال خبرگان عوض می‌شوند و اگر آنها نخواستند، تغییری می‌دهند. ولی ما زمان نگذاریم. در قانون های اساسی بنا این است که رهبری سیاستهای کلّی را تعیین کنند و اینکه شما می‌پرسید، #سیاست_کلی است.
بالاخره سیستم مناسب را طراحی کردیم. دست رهبری هم برای این مسایل باز است. اگر ایشان دیدند که برنامه‌ها و سیاستهایشان در حال شکستن است، می‌توانند وارد عمل شوند و نگذارند. چون بیشر از رئیس‌جمهور قدرت دارند».


منبع: 🔻
مصاحبه با #کیهان در ساختمان قدس- یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲-
مرکز اسناد هاشمی رفسنجانی


t.center/tarikhdartarazoo 🏛

براساس استدلال برخی ذهن های علیل ما باید سپاسگزار #صدام_حسین و ارتش بعث عراق هم باشیم زیرا خداوند آنها را به عنوان ابتلائات آخرالزمانی قرار داد تا با تجاوز به کشورمان و ۸ سال جنگ و درنتیجه؛
تحمیل ۲۲۰ هزار شهید، ۶۷۲ هزار جانباز و معلول و ۴۲ هزار اسیر، چه بسا صدها هتک حرمت و ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت، ما را از نقاط ضعفمان آگاه کرد تابا ساختن موشک و پهباد، در برابر دشمنان تقویت شویم!!

فقط مانده‌ام که این خدای خدانشناسان چرا مابه‌ازای آگاه ساختن ما از نقاط ضعفمان و تقویت کردنمان در برابر دشمنان، این همه خسارت و تلفات برما تحمیل می‌کند!؟ آیا نمی‌شد از طریق دیگری و با هزینه کمتری ما را آگاه سازد!؟


#اکبراعلمی


t.center/tarikhdartarazoo 🏛

#زنگ_مدرسه
#کفر است!

مهرماه و «زنگ مدارس» برای همه ما یک خاطره نوستالوژی و ماندگار است. اما شاید کمتر کسی بداند که حدود ۱۴۰ سال پیش، همین زنگِ مدرسه مظهر کفر محسوب و حتی سبب تکفیر مدیر مدرسه و مجوزی برای قتل او بود.

مرحوم «میرزاحسن خان تبریزی» مشهور به #میرزاحسن_رشدیه ، فرزند حاج میرزا مهدی ‌تبریزی از مجتهدان بنام تبریزی و زاده محله #چرنداب تبریز است که از او به عنوان بنیانگذار فرهنگ و آموزش نوین ایران یاد می‌شود.
وی پس از آموزش الفبا، حساب و هندسه، تاریخ و جغرافیا در بیروت و تدریس در تفلیس و ایروان و بازدید از مدارس جدید استانبول، اولین مدرسه به سبک جدید را در سال ۱۲۶۲ خورشیدی برای کودکان مسلمان قفقاز تاسیس و در سال ۱۲۶۶ نیز نخستین مدرسه نوین را در تبریز بنا نهاد و در این راه، انواع تهمت‌ها، آزارها و مرارت‌ها را بجان خرید.

وی نخستین مدرسه نوین را در در محلهٔ #ششگلان تبریز در مسجد مصباح الملک تاسیس کرد که یکسال بیشتر دوام نیاورد و مکتب دارانی که دکان خود را کساد می‌دیدند #رییس‌_السادات یکی از علمای بی‌علم آنروز را مجاب کردند تا رشدیه را تکفیر و فتوای انهدام مدرسه‌اش را صادر کند و بدین ترتیب عوام تحریک شده با چوب و چماق، میرزاحسن و معلمین و دانش‌آموزان مدرسه را مورد هجوم قرار دادند و وی ناچار شد شبانه به مشهد بگریزد.

پس از شش ماه رشدیه دوباره به تبریز بازگشت و دومین مدرسه را در محله #بازار تأسیس کرد که باز در اثر حمله دشمنان علم و دانایی و به آتش کشیده شدن مدرسه، ناچار شد از این شهر بگریزد.

یکسال بعد سومین مدرسه‌اش را در محله #چرنداب تبریز تاسیس کرد که این بار هم طلبه‌های علوم دینی مدرسهٔ صادقیه به تحریک مکتب‌داران به دبستان او هجوم برده و آن را غارت کرده و آتش زدند.

اما میرزاحسن از پا ننشست و چهارمین مدرسه خود را در #محله_نو تبریز، برای کودکان تهیدست بنا نهاد که تعداد شاگردانش به بیش از ۳۰۰ نفر رسید. این بار مکتب‌داران ملا مهدی پدر رشدیه را تحت فشار گذاشتند تا مدرسه تعطیل شود. لاجرم ملامهدی از پسرش خواست به مشهد برود و او چنین کرد.

رشدیه یکسال بعد به تبریز بازگشت و پنجمین مدرسه را در «محلهٔ بازار» تاسیس کرد که این بار نیز در اثر هجوم اجامر و اوباش، تعدادی از دانش‌آموزان مجروح و یکی از معلمان کشته شد و او ناچار به مشهد گریخت و این بار مدرسه‌ای را در این شهر بنیان نهاد که این مدرسه نیز توسط کهنه‌پرستان مشهد به آتش کشیده شد و او را سخت کتک زدند.

وی دوباره به زادگاه خود بازگشت و این بار ششمین دبستان را در محله #لیلی‌آباد تبریز بنیان نهاد. سه سال بعد با سلاح کمری مورد سوءقصد قرار گرفته و از ناحیه پا مجروح و مدرسه‌اش هم تعطیل شد.

رشدیه دست بردار نبود و اینبار با فروش املاک خود هفتمین مدرسه را در تبریز دایر و کلاس‌ها را با میز و صندلی و تخته سیاه تجهیز کرده و در فاصله دو کلاس‌، زمانی را برای استراحت و تفریح دانش‌آموزان و معلمین در نظر گرفت که به «زنگ تفریح» مشهور شد.
باتوجه به اینکه صدای زنگ شبیه صدای ناقوس کلیسا بود، این بار مکتب‌داران کهنه‌پرست، «صدای زنگِ مدرسه» را بهانه مخالفت با رشدیه قرار داده و او را به کفرورزی متهم و اعلام کردند که هرکس فرزندش را به این مدارس بفرستد کافر است و از این طریق عوام را علیه او تحریک کردند و او برای به صف کردن دانش آموزان و اعلام تعطیلی کلاس‌ها، ناچار شد به جای استفاده از زنگ، از یکی از دانش‌آموزان بخواهد تا با صدای بلند این بیت را بخواند:
«هر آنکه در پی علم و دانایی است
بداند که وقت صف آرایی است».

این مدرسه نیز با نارنجک دست‌ساز مورد حمله قرار گرفت و رشدیه ناچار به قفقاز رفت.

با دعوت میرزاعلی خان امین‌الدوله والی آذربایجان، رشدیه در سال ۱۲۳۶ به تبریز بازگشت و هشتمین مدرسه خود را که از سایر مدارس بزرگتر بود در محله ششکلان این شهر دایر کرد که آنهم با برکناری امین الدوله، به آتش کشیده شد.

وی دوسال بعد از این حادثه در زمان امین‌الدوله، مدارس رشدیه را در تهران تاسیس کرد.
در این شهر هم «فریاد مقدس‌مآب‌ها بلند شد که آخرالزمان نزدیک شده جماعتی بابی و لامذهب می‌خواهند الف و با را تغییر دهند، قرآن را از دست اطفال بگیرند و کتاب به آن‌ها یاد بدهند.»
پس از عزل امین الدوله، در پی اینگونه جوسازی‌ها، این مدارس هم تعطیل شد.

پس از مدتی رشدیه تکفیر و با شایعه‌سازی به بابیگری و ضدیت با امام زمان و اهل بیت متهم شد.
ناگزیر به قم رفت و در آنجا مدرسه رشدیه را تأسیس و به آموزش کودکان فقیر و نابینایان پرداخت و سرانجام در سال ۱۳۲۳ در سن ۹۷ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.

او در آخرین لحظات زندگیش وصیت کرد که «مرا در محلی به خاک بسپارید تا هر روز شاگردان مدارس از روی گورم عبور کنند و روحم شاد شود»


#اکبراعلمی


t.center/tarikhdartarazoo 🏛