#رند و
#زاهد:
رند و زاهد دو چهره و شخصیت متقابل و متضاد ادب صوفیه اند. زاهد کسی است که متکی به عبادات و زهد خویش است و
رند کسی است که پروا و پرهیزی از ارتکاب گناه ندارد.
از نظر صوفیه که نظر به پایان کار دارند و از دیدگاه آنها اعمال آدمی در مقابل سابقه لطف ازل به هیچ نمی ارزد، زاهد نمی توانند به سرانجام خویش خوشبین باشد و
رند هم نمی تواند از رحمت حق نومید.
این مسأله یکی از درونمایه های بنیادی شعر عرفانی فارسی است که بهترین تصویر آن را در شعر
#حافظ می توان ملاحظه کرد.
زاهدغرور داشت سلامت نبُرد راه
رند از رهِ نیاز ، به دارالسلام رفت
زاهد وعُجب و نماز و من ومستی و نیاز
تا تو را خود زِ میان با که عنایت باشد
زاهد از رندی حافظ نکند فهم چه شد
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی.
✍ #محمدرضاشفیعی_کدکنی📕 این کیمیای هستی
t.center/sokhansarayann 🎻