#احمد_شاملو (۱۳۷۹-۱۳۰۴)
از مرگ ...
هرگز از مرگ نهراسيدهام
اگر چه دستانش از ابتذال، شکنندهتر بود.
هراس من، باری، همه از مردن در سرزمينی است
که مزد گورکن
از آزادی آدمی
افزونتر باشد...
متخلص به
#الف_بامداد شاعر، نویسنده، مترجم و فرهنگنویس و البته دبیر کانون نویسندگان در قبل و بعد از انقلاب که شهرت اصلی او به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر با نام
#شعر_سپید یا
#شعر_شاملویی است که هم اکنون یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفاده ایران بهشمار میرود و میتوان آن را برداشتی از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثور دانست. او در سال ۱۳۲۵ با
#نیما_یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد، اما نخستین بار در شعر "تا شکوفه سرخ یک پیراهن" وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد. آشنایی با
#فریدون_رهنما تأثیر زیادی بر شاملو گذاشت. او در سال ۱۳۳۰، دفتری با نام قطعنامه که
فریدون رهنما نیز پیشگفتاری نقادانه بر آن نوشته بود را چاپ و منتشر میکند. انتشار این مجموعه دربرگیرنده سرودههای بیوزن
#الف_بامداد است.
دکتر
#ضیاء_موحد معتقد است: "امروزه تأثیر شعر شاملو بر شعر معاصر ایران از تأثیر شعر نیما بیشتر مشهود است." آثار وی به زبانهای سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شدهاند. عشق، آزادی و انسانگرایی، از ویژگیهای آشکار سرودههای شاملو هستند.
به دلیل گرایشهای سوسیالیستیاش هم در قبل از انقلاب و هم در بعد از انقلاب با ممنوعیت چاپ آثارش و اذیت و آزار فراوان مواجه شد. حتی سنگ مقبرهاش در امامزاده طاهر مدام در معرض آسیب و تخریب مخالفانش (که البته معلوم است مخالفان فکری نیستند، بلکه فقط مخالفاند!) قرار میگیرد.
زبان و شعر شاملو با همه معیارهای ادبی و محتوایی بینهایت ستودنی و بینظیر است. زمانی که از رنجهای یک مبارز سیاسی بودن سخن میگوید:
در اینجا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد،
در زنجیر...
یا وقتی که شعر عاشقانه میسراید:
...عشقت پیروزی آدمی ست،
هنگامی که به جنگ تقدیر میشتابد...
و وقتی که با نمادها، سختیهای دنیا را میشناساند:
... دنیای ما خار داره،
بیابوناش مار داره،
هر کی باهاش کار داره،
دلش خبردار داره!
دنیای ما بزرگه
پر از شغال و گرگه!...
خلقیات تند و عبوس او در کنار همسر سومش،
#آیدا_سرکیسیان به نوعی آرامش و متانت بدل گشت، ولی در سالهای پایان عمر بیماری سختی بر جانش سایه انداخت و سه سال پایانی را در رنجی جانکاه گذراند. یادش گرامی...
ما بایدخواستار جهانی باشیم که درآن، مُشت که معمولاً دوتاست، مغز را که معمولاً یکیاست زیر سلطه نگیرد!...
#احمد_شاملو@smsu43