🍀 شعرانه 🍀

#رضا_براهنی
Канал
Логотип телеграм канала 🍀 شعرانه 🍀
@sherane_poemПродвигать
319
подписчиков
3,54 тыс.
фото
128
видео
5
ссылок
می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت .. پرم از سایه برگی در آب چه درونم تنهاست "سهراب" @MF1985sh
Taghdim
Siavash Ghomayshi
#آوای_هَزار

🎼 #تقدیم
🎙 #سیاوش_قمیشی
🎶
چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند …

#رضا_براهنی
🎶
@Sherane_poem
چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند؟

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
زمان آن رسیده است
که دوست داشتن
صدای نغز عاشقانه‌ای شود
که از گلوی گرم تو طلوع می‌کند

مرا به خواب عشق اول جوانی‌ام
رجوع داده‌ای
به من بگو چگونه این جهان جوان شود
بگو چگونه راز عاشقان عیان شود
عطش برای دیدن تو سوخته زبان من
به من بگو،‌ عطش
چگونه بی‌زبان، بیان شود

نگاهِ آخرین من اگر همین روا بود
که لحظه‌ای، برای لحظه‌ای فقط
بهار، منظر نگاه من شود..‌.

تو مهربان من، بیا کنار پنجره
که آفتاب روح من عیان شود...

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
‏هر چيز قاعده‌ای دارد
‏جز عشق
‏و عشق،
‏انگار تا ابد،
بی‌قاعده است

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
اگرچه هق هقم از خواب،
خوابِ تلخ برآشفت
خوابِ خسته و شیرین بچه‌های جهان را
ولی، گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست
نه در حضور غریبه
نه کنجِ خلوتِ خود
گریستن نتوانستم که آفتاب
بیاید
نیامد

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
چنان زلال شود
آن کسی که تو را یک بار
فقط یک بار نگاه کند
که هیچ‌گاه کسی جز تو را نبیند از پس آن
حتی اگر هزار بار هزاران چهره را نگاه کند .
یتیمِ زیبایی خواهد بود این جهان اگر آدم‌هایش
بدون رؤیتِ تو
چشم گشوده باشند ‌.

چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند…

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
من خودم رفتنی ام | هایده
@Bahmanbekesh
#آوای_هَزار

🎼 #من_خودم_رفتتی_ام
🎙 #هایده
🎶
که رفتنِ من،
عین رفتنِ من باشد
و فرق داشته باشد
با رفتنِ دیگران...

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
و چشم های من،
خاکستری است که از عمق های آن
ققنوس های رنج جهان می زایند

تنهایم
از آن زمان که
شیدایی خجسته ام از من ربوده شد...


#رضا_براهنی
@Sherane_poem
می‌توانم در سحرگاه زمستان‌ها
در میان کوچه‌های شهر بگریزم
و صدایم منعکس در انجماد خانه‌های شهر
نعره بردارم که اینک آفتاب آمد...
که اینک آفتاب آمد، ای مردم!
و صلا بردارم:
«مردم، ای مردم!
لحظه‌ای بر تیغه‌های بام‌های خانه‌هاتان بنگرید!
که آفتاب از آسمان آمد
آفتاب آمد! »
می‌توانم من به تنهایی شفا یابم...

#رضا_براهنی
#زمستان
@Sherane_poem
زمان آن رسیده است
که دوست داشتن
صدای نغزِ عاشقانه‌ای شود
که از گلوی گرمِ تو طلوع می‌کند

مرا به خواب ِ عشقِ اوّلِ جوانیم رجوع داده‌ای
به من بگو چگونه این جهان جوان شود
بگو چگونه رازِ عاشقان عیان شود
عطش برای دیدنِ تو سوخته زبانِ من

به من بگو، عطش
چگونه بی زبان، بیان شود
تو مهربانِ من، بیا کنارِ پنجره
و پیش از آن که قدِ نیمه تیرسانِ من کمان شود
بهار را به من نشان بده ...

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
Nayaamad
Reza Baraheni
#یک_فنجان_آرامش
#دکلمه
#نیامد
شعر و خوانش: #رضا_براهنی

اگرچه هق هقم از خواب،
خوابِ تلخ برآشفت
خوابِ خسته و شیرین بچه‌های جهان را
ولی گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست نه در حضور غریبه
نه کنجِ خلوتِ خود
گریستن نتوانستم
که آفتاب بیاید
نیامد.
@Sherane_poem
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دویدم از پیِ دیوانه‌ای
که گیسوانِ بلوطش را
به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش می‌ریخت
که آفتاب بیاید
نیامد ...


#رضا_براهنی
@Sherane_poem
Nayaamad
Reza Baraheni
#یک_فنجان_آرامش
#دکلمه
#نیامد
شعر و خوانش: #رضا_براهنی

اگرچه هق هقم از خواب،
خوابِ تلخ برآشفت
خوابِ خسته و شیرین بچه‌های جهان را
ولی گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست نه در حضور غریبه
نه کنجِ خلوتِ خود
گریستن نتوانستم
که آفتاب بیاید
نیامد.
@Sherane_poem
شتاب کردم که آفتاب بیاید
نیامد
دویدم از پیِ دیوانه‌ای که گیسوانِ بلوطش را
به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش می ریخت
که آفتاب بیاید
نیامد
به روی کاغذ و دیوار و سنگ و خاک نوشتم
که تا نوشته بخوانند
که آفتاب بیاید
نیامد
چو گرگ زوزه کشیدم،
چو پوزه در شکمِ روزگارِ خویش دویدم، دریدم
شبانه روز دریدم، دریدم
که آفتاب بیاید
نیامد
چه عهدِ شومِ غریبی! زمانه صاحبِ سگ؛ من سگش
چو راندم از درِ خانه ز پشت بامِ وفاداری
درون خانه پریدم
که آفتاب بیاید
نیامد
کشیده‌ها به رُخانم زدم به خلوتِ پستو
چو آمدم به خیابان
دو گونه را چُنان گدازه‌ی پولاد سوی خلق گرفتم
که آفتاب بیاید
نیامد
اگرچه هق هقم از خواب، خوابِ تلخ برآشفت
خوابِ خسته و شیرین بچه‌های جهان را
ولی گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست نه در حضور غریبه
نه کنجِ خلوتِ خود گریستن نتوانستم

که آفتاب بیاید
نیامد.

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
برهنه‌ ایستاده‌ام میان چار راه‌ شهر
و نعره می‌زنم:"ببار! هان ببار! هان ببار ابر!"
که گرچه مرده قلب من،
ولی نمرده روح من .
ببار! هان ببار! هان ببار ابر!"

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
روزی به خواب تو می‌آیم
می‌بینی که من تواَم
و تیمارستانی با صد هزار عاشق هستم
ابرو حواله‌ی دریا کن
و مثل باد گذر کن
از شهر پنجره‌های ویران
من در
تمام پنجره‌ها انتظار تو را می‌کشم..

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
چنان زلال شود
آن کسی که تو را یک بار
فقط یک بار نگاه کند
که هیچ‌گاه کسی جز تو را نبیند
از آن پس
حتی اگر هزار بار هزاران چهره را نگاه کند
یتیمِ زیبایی خواهد بود
این جهان اگر آدم‌هایش
بدون رویتِ تو
چشم گشوده باشند ‌
چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام،
برای تو در این جا نوشته‌ام
نام تمامی آن‌هایی را که دوست داشته‌ام،
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام
و دست‌هایی را که فشرده ام...

وقتی که می‌گذری از این جا
یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن
من نام پاهایت را برای تو در این جا نوشته‌ام،
و بازوهایت را
- وقتی که عشق را و پروانه را پل می‌شوند ،
و کفترها را در خویش می‌فشرند-
برای تو در این جا نوشته‌ام

مرا ببخش
من سال‌هاست دور مانده‌ام از تو
اما همیشه ، هرچه در همه جا،
در شب یا روز ، دیده‌ام

برای تو در این جا نوشته‌ام
تنها برای تو در این جا نوشته‌ام

من دوست داشتم که صورت زیبایی را
بر روی سینه‌ام بگذارم و بمیرم،
اما نشد
هستی خسیس‌تر از این‌هاست

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
با تو از آن جا که می‌شوم موازیِ تو
یک بوسه
و بعد فاصله‌ها هیچ...

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
جهان مرده‌ی بی‌بال و بی پرنده‌ی من
‏به جاودانگی آفتاب، شکاک است
‏من از کرانه‌ی سایه،
‏به سوی خانه نرفتم
‏من از میانه‌ی ظلمت
‏درون تیره‌ترین عمق‌ها فرو رفتم
‏و نور را نشنیدم،
‏چرا؟
‏چرا که پرنده،
‏پرنده بدرقه شد
‏آفتاب شد تشییع
‏و بر مدار کلاغان، سکوت حاکم شد.

#رضا_براهنی
@Sherane_poem
Ещё