#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#میزس
Канал
Логотип телеграм канала #شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
@sharyaran1401Продвигать
507
подписчиков
13,7 тыс.
фото
11,2 тыс.
видео
661
ссылка
#توهم_آزادی_بدون_بازار_آزاد

هنگامی که لفظ آزادی را درباره انسان‌ها به کار می‌بریم، تنها چیزی که در نظر داریم آزادی درون جامعه است.
با این حال، امروزه بسیاری می‌پندارند هر یک از آزادی‌های اجتماعی چیزی هستند منفک از آزادی‌های دیگر، امروزه کسانی که خود را "لیبرال" می‌خوانند، دنبال سیاست‌های هستند که دقیقاً در نقطه مقابل آن سیاست‌هایی قرار دارد که لیبرال‌های قرن نوزدهم در برنامه‌های لیبرالی خود از آنها حمایت می‌کردند.

به اصطلاح لیبرال‌های امروزی باور بسیار پرطرفداری دارند مبنی بر اینکه بدون آزادی اقتصادی می‌توان آزادی بیان و آزادی اندیشه و آزادی مطبوعات و آزادی مذهبی و آزادی زندانی نشدن بدون محاکمه، را حفظ کرد.

چنین کسانی نمی‌فهمند که در نظامی که بازار ندارد و همه چیز در اختیار دولت است، همه آزادی‌های دیگر توهم است، حتی اگر چنین آزادی‌هایی به صورت قانون درآیند و مکتوب شوند و در قوانین اساسی گنجانده شوند.

آزادی مطبوعات را مثال بزنیم، اگر همه مطبوعات چاپی متعلق به دولت باشند، این دولت است که تعیین می‌کند چه‌چیزی چاپ شود و چه‌چیزی چاپ نشود، و اگر دولت چنین مالکیتی داشته باشد و تعیین کند که چه چیزی چاپ بشود و چه چیزی چاپ نشود، عملاً هیچ امکانی برای چاپ نظرات مخالف دولت باقی نمی‌ماند و آزادی مطبوعات محو می‌شود. انواع دیگر آزادی هم همین وضع را دارند.

در نظام اقتصاد بازار فرد این آزادی انتخاب را دارد که هرشغلی دوست دارد اختیار کند و هرجور دلش می‌خواهد در جامعه زندگی کند. اما در نظام سوسیالیستی، چنین نیست؛ شغل آدم‌ها با فرمان دولت تعیین می‌شود، و دولت همواره در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند چنین کارهایی را اینگونه توجیه کند که طرح‌های دولت مستلزم حضور این شهروند برجسته در جایی هزاران کیلومتر دورتر از محلی است که خودش می‌خواهد باشد اما صاحبان قدرت خوش ندارند.

این درست که شاید افراد نظام اقتصادی بازار هم از جنبه متافیزیکی،
کاملاً آزاد نباشند، اما چنین آزادی مطلقی اساساً وجود ندارد.
آزادی یعنی چیزی که در چارچوب جامعه باشد.

نویسندگان "حقوق طبیعی"  در قرن هجدهم، به ویژه ژان ژاک روسو، معتقد بودند زمانی در گذشته‌های دور، انسان‌ها از چیزی به نام آزادی "طبیعی" برخوردار بوده‌اند، حال آنکه در آن گذشته‌های دور افرادی آزاد نبودند، بلکه تحت سلطه کسانی قوی‌تر از خودشان بودند.

کلمات معروف روسو، "انسان آزاد زاده می‌شود اما همه جا در بند است"، ممکن است کلمات زیبایی به نظر برسد اما انسان حقیقتاً آزاد زاده نمی‌شود.
انسان وقتی زاده می‌شود بسیار ضعیف و ناتوان است و بدون حمایت والدین و بدون حمایتی که جامعه از والدین می‌کند، نخواهد توانست زنده بماند.

آزادی در جامه یعنی اینکه هرکسی همان قدر به دیگران وابسته است که دیگران به او.

جامعه‌ای که اقتصاد بازار یا آزادی اقتصادی در آن جاری است، وضعی دارد که در‌ آن هرکسی به همشهریانش خدمت می‌کند و متقابلاً از خدمت آنان بهره‌مند می‌شود.
مردم گمان می‌کنند در جامعه‌ای با اقتصاد بازار اداره می‌شوند، مدیرانی هستند که از نیکخواهی بی‌بهره‌اند و به کمک دیگران هم نیاز ندارند.
به گمان این افراد، مدیران صنایع، بازرگانان و صاحبان کسب و کار‌ها، وکارفرمایان، روسای واقعی نظام اقتصادی‌اند.

این توهم است، روسای واقعی نظام اقتصادی، مصرف کنندگان هستند که اگر مصرف کردن خود را در یکی از شاخه‌های کسب و کار متوقف کنند، مالکان و مدیران این شاخه یا موقعیت برتر خود را در نظام اقتصادی از دست می‌دهند یا ناگزیر می‌شوند رفتار خود را مطابق میل و دستور مصرف کنندگان عوض کنند. 

لیدی پاسفیلد که نام اصلی بیتریس پاتر بود و به خاطر شورش سیدنی وب شهرت به‌سزایی داشت، یکی از نامدارترین مروجان کمونیسم بود.
این خانم، دختر یک سرمایه‌دار ثروتمند بود و در نوجوانی منشی پدرش بود، وی در خاطراتش می‌نویسد: "در شرکت پدرم، همه ناگزیر بودند از فرمان‌های پدرم، رئیس اطاعت کنند. فقط او بود که فرمان می‌داد و کسی به او فرمان نمی‌داد."

این سخنان، کوته‌بینانه است فرمان‌های مصرف کنندگان و خریداران به پدر وی داده می‌شد اما بدبختانه پاسفیلد نمی‌توانست این فرمان‌ها را ببیند. زیرا او فقط به فرمان‌هایی که از طرف دفتر یا کارخانه پدرش داده می‌شد توجه داشت.

هنگام بررسی همه مسائل اقتصادی باید این سخن فردریک باستیا اقتصاد دان بزرگ فرانسوی را که عنوان یکی از مقالات درخشان اوست، پیش چشم داشته باشیم: آنچه دیده میشود و آنچه دیده نمی‌شود"، برای فهم کارکرد هر نظام اقتصادی، نباید فقط به چیزهایی که دیده می‌شوند بپردازیم.

مثلاً دستورهایی را که رئیس به کارکنان اداره می‌دهد، همه کسانی که در اتاق هستند می‌شنوند، آن چیزی که شنیده نمی‌شود، دستورهایی است که مشریان به این رئیس می‌دهند.

#میزس


#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
استاندارد زندگی مردم و سود کارآفرین


چیزی که باعث شد آلمانی ها تقریباً به اتفاق آرا از بیست و پنج نکته برنامه «تغییر ناپذیر» هیتلر حمایت کنند، شرایطی نبود که آنها رضایت بخش نمی دانستند، بلکه انتظار آنها این بود که اجرای این برنامه شکایات آنها را برطرف کند و آنها را خوشحال تر کند. آنها به نازیسم روی آوردند زیرا عقل و شعور تشخیص نداشتند. آنها به اندازه کافی عاقل نبودند که به موقع فجایعی را که نازیسم بر سرشان می آورد، تشخیص دهند.

اکثریت عظیم جمعیت جهان در مقایسه با میانگین استاندارد زندگی کشورهای سرمایه داری به شدت فقیر هستند. اما این فقر تمایل آنها به اتخاذ برنامه کمونیستی را توضیح نمی دهد. آنها ضد سرمایه داری هستند زیرا حسادت، جهل و نادانی آنها را کور کرده است و نمی توانند به درستی دلایل ناراحتی خود را درک کنند. فقط یک وسیله برای بهبود شرایط مادی آنها وجود دارد، یعنی متقاعد کردن آنها که فقط سرمایه داری می تواند آنها را مرفه تر کند...

... به محض اینکه مشکل سود مطرح می شود، مردم آن را از حوزه عمل شناختی به حوزه قضاوت های اخلاقی ارزش ها تغییر می دهند. سپس همه در هاله یک قدیس و یک زاهد شکوِه می کنند. او(کارآفرین) خودش به پول و رفاه مادی اهمیت نمی دهد. در واقع او در حد توان به همنوعان خود خدمت می کند. او به دنبال چیزهای والاتر از مال است...

افکار عمومی به تلاش کشاورزان، کارگران، کارمندان، معلمان، پزشکان، وزرا، و افراد بسیاری دیگر برای به دست آوردن هرچه بیشتر سود و پول، توهین نمی کند. اما سرمایه‌داران و کارآفرینان را به خاطر طمعشان محکوم می‌کند...

قاعدتاً سرمایه داران و کارآفرینان مقدسینی نیستند که در فضیلت انکار خود سرآمد باشند. اما منتقدان آنها نیز مقدس نیستند. اگر جهان منحصراً توسط انسان‌هایی ساخته می‌شد که علاقه‌ای به دستیابی به رفاه مادی ندارند، در وضعیت نسبتاً متروکی قرار می‌گرفت.

#میزس


#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
«سوسیالیسم به هیچ وجه آن چیزی نیست که تظاهر می‌کند. پیشگام دنیایی بهتر و زیباتر نیست، بلکه غارتگر چیزی است که هزاران سال تمدن به وجود آورده است. نمی‌سازد، ویران می‌کند. زیرا تخریب ماهیت آن است. چیزی تولید نمی‌کند، تنها آنچه را که نظم اجتماعی مبتنی بر مالکیت خصوصی بر ابزار تولید ایجاد کرده است، مصرف می‌کند.»

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#کنش_انسانی

طرفداران لیبرال برابری تحت قانون به خوبی از این واقعیت آگاه بودند که انسان ها #نابرابر به دنیا می آیند و همین نابرابری است که باعث همکاری اجتماعی و تمدن می شود.

به نظر آنها، #برابری_در_برابر_قانون برای اصلاح حقایق غیرقابل اجتناب جهان هستی و ناپدید شدن نابرابری طبیعی طراحی نشده بود.

برعکس، این ابزار برای تضمین حداکثر منافع حاصل از آن برای کل بشریت بود.
از این پس هیچ نهاد دست ساز بشری نباید مانع از رسیدن یک فرد به جایگاهی شود که در آن بتواند به بهترین نحو به هموطنان خود خدمت کند.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#سیاست_اقتصادی
#گروههای_فشار

براساس ایده‌های حامی مداخله‌گرایی، وظیفه دولت است که از گروه‌هایی خاص حمایت کند و به آنها سوبسید (یارانه) و امتیازدهایی بدهد. باور سیاست مداران قرن هجدهمی این بود که قانونگذاران باید به خیر عمومی نظر ویژه داشته باشند.

اما آنچه امروزه داریم و آنچه در دنیا واقعی سیاست می‌بینیم. بدون استثنا و در همه کشورهای جهان که در آنها دیکتاتوری کمونیستی هم نیست، وضعی است که در آن دیگر احزاب سیاسی در مفهوم قدیمی و کلاسیک وجود ندارند و فقط گروه‌های فشار وجود دارند.

گروه فشار اجماع کسانی است که در پی کسب امتیازهای ویژه برای خودشان و از جیب بقیه ملت هستند. این امتیاز ممکن است تعرفه بر واردات رقابتی باشد، ممکن است سوبسید باشد و ممکن است قوانینی باشد که مانع رقابت دیگران با اعضای گروه فشار شوند.

گروه فشار به هر طریقی که بتواند برای اعضای خود موقعیت‌های خاص ایجاد می‌کند. گروه فشار چیزهایی برای اعضای خود مهیا می‌کند که از دیگران دریغ شده یا مطابق باور خودشان از دیگران دریغ شود.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
تحقق سوسیالیسم غیرممکن است زیرا برقراری آن به عنوان یک نظام اجتماعی خارج از توان بشر است.
انتخاب بین سرمایه‌داری و هرج و مرج است.

کسی که بین نوشیدن یک لیوان شیر و یک لیوان محلول سیانور پتاسیم انتخاب می‌کند، بین دو نوشیدنی انتخاب نمی‌کند، او بین زندگی و مرگ انتخاب می‌کند.

جامعه‌ای که بین سرمایه‌داری و سوسیالیسم انتخاب می‌کند، بین دو نظام اجتماعی انتخاب نمی‌کند، بلکه بین همکاری اجتماعی و فروپاشی جامعه انتخاب می‌کند.

سوسیالیسم جایگزینی برای سرمایه‌داری نیست، بلکه جایگزینی برای هر نظامی است که در آن انسان‌ها بتوانند به عنوان انسان زندگی کنند.

تأکید بر این نکته وظیفه علم اقتصاد است، همانطور که وظیفه زیست‌شناسی و شیمی است که به ما بیاموزند سیانور پتاسیم یک ماده مغذی نیست بلکه یک سم کشنده است.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#وسط_بازان_همگی_چپ_خجالتیند!

‍ آشوب برنامه‌ریزی شده

نقد تنها برخی ویژگی‌های تصادفی برنامه‌های سوسیالیستی، مبارزه با سوسیالیسم نیست.
با حمله به موضع بسیاری از سوسیالیست‌ها درباره کنترل طلاق و تولد یا اندیشه‌های آنها پیرامون هنر و ادبیات، سوسیالیسم را رد نمی‌کنیم. مخالفت با پا‌فشاری مارکسیست‌ها بر اینکه نظریه نسبیت یا فلسفه برگسون یا روان‌کاوی، مهملات «بورژوازی» است، کفایت نمی‌کند. آنهایی که تنها گناه بلشویسم و نازیسم را گرایش‌های ضد‌مسیحی‌شان می‌دانند، به گونه‌ای ضمنی باقی این برنامه‌های خون‌بار را یکسره تایید می‌کنند.

از سوی دیگر، ستایش نظام‌های توتالیتر به خاطر دستاورد‌های ادعایی آنها که هیچ ارتباطی با اصول سیاسی و اقتصادی‌شان ندارد، حماقت محض است.

معلوم نیست که گفته‌هایی مبنی بر اینکه قطار‌ها در ایتالیای فاشیستی طبق برنامه حرکت می‌کردند و تعداد تخت‌های نا‌مرغوب هتل‌ها رو به کاهش بود، درست است یا خیر؛ اما این موضوع به هر روی اهمیتی در مساله فاشیسم ندارد.

هوا‌خواهان این مشرب با فیلم، موسیقی و خاویار روسیه از خود بی‌خود می‌شوند. اما در کشور‌های دیگر و تحت دیگر نظام‌های اجتماعی، موسیقیدانان بزرگ‌تری زندگی می‌کردند؛ فیلم‌های خوبی در دیگر کشور‌ها نیز ساخته می‌شد و بی‌تردید مزه مطبوع خاویار نیز امتیازی برای ژنرال استالین نبود. زیبایی بالرین‌های روس یا ساخت یک نیرو‌گاه بزرگ برق در دنایپر هم قتل عام کولاک‌ها را جبران نمی‌کند.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
بسیاری از نویسندگان سوسیالیست تأکید می‌کنند که تکرار بحران‌های اقتصادی و رکود کسب و کار، پدیده‌ای ذاتی در شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری است. از سوی دیگر، آن‌ها می‌گویند یک نظام سوسیالیستی در برابر این شر ایمن است. همانطور که قبلاً آشکار شده است و بعداً دوباره نشان داده خواهد شد، نوسانات دوره‌ای کسب و کار پدیده‌ای نیست که منشأ آن در حوزه‌ی بازار بدون مانع باشد، بلکه محصول دخالت دولت در شرایط کسب و کار به منظور کاهش نرخ بهره به پایین‌تر از سطحی است که بازار آزاد آن را تعیین می‌کرد. در این مرحله ما فقط با ادعای ثباتی که توسط برنامه‌ریزی سوسیالیستی تضمین می‌شود، سروکار داریم.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#فروپاشی_عامدانه_ریال_با_تورم_مزمن

#اقتصاد_عسلامی_یا_اقتصاد_سوروسی!


لازم نیست به عواقب سیاست انقباضی مداوم اشاره کنیم. هیچکس چنین سیاستی را تایید نمی‌کند.

لطف توده‌ها و نویسندگان و سیاستمدارانی که تشنه‌ی تشویق هستند، نصیب تورم می‌شود. با توجه به این تلاش‌ها باید بر سه نکته تأکید کنیم.

اول: سیاست تورمی یا انبساطی از یک طرف منجر به مصرف بیش از حد و از طرف دیگر به سرمایه‌گذاری بد می‌شود. بنابراین سرمایه را به هدر می‌دهد و وضعیت آینده‌ی ارضای نیاز را خدشه‌دار می‌کند. 

دوم: فرآیند تورمی ضرورت تعدیل تولید و تخصیص مجدد منابع را از بین نمی‌برد. این فرآیند تنها آن را به تعویق می‌اندازد و در نتیجه آن را مشکل‌تر می‌کند.

سوم: تورم را نمی‌توان به عنوان یک سیاست دائمی به کار برد، زیرا در صورت ادامه، نهایتا منجر به فروپاشی نظام پولی می‌شود.

#میزس

#آخوندیسم_فرزند_کارتریسم
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
بسیار گفته می‌شود که شکست فرد فقیر در رقابت بازار ناشی از کمبود تحصیلات اوست. گفته می‌شود برابری فرصت تنها با در دسترس قرار دادن آموزش در همه سطوح برای همه قابل تأمین است.

««امروزه تمایل بر این است که تمام تفاوت‌های میان مردمان را به سطح تحصیلات آن‌ها تقلیل دهند و وجود نابرابری‌های ذاتی در هوش، اراده و شخصیت را انکار کنند»»

عموماً درک نمی‌شود که آموزش هرگز نمی‌تواند فراتر از القای تئوری‌ها و ایده‌های از پیش توسعه‌یافته باشد.
آموزش، با وجود هر فایده‌ای که ممکن است داشته باشد، انتقال اصول و ارزش‌های سنتی است؛ ماهیتاً محافظه‌کار است.
آموزش منجر به تقلید و روال می‌شود، نه بهبود و پیشرفت.

نوآوران و نوابغ خلاق را نمی‌توان در مدارس پرورش داد. آن‌ها دقیقاً افرادی هستند که آنچه را مدرسه به آن‌ها آموخته است، به چالش می‌کشند.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
این یک مغالطه‌ی رایج است که تبلیغات ماهرانه می‌تواند مصرف‌کنندگان را متقاعد کند هر چیزی را که تبلیغ‌کننده می‌خواهد، بخرند.
و بر اساس این افسانه، مصرف‌کننده در برابر تبلیغات پر فشار، کاملاً بی‌دفاع است.

اگر این درست بود، موفقیت یا شکست در تجارت تنها به شیوه‌ی تبلیغات بستگی داشت. با این حال، هیچکس باور نمی‌کند که هیچ نوع تبلیغی بتواند شمع‌سازها را در برابر لامپ الکتریکی، کالسکه‌چی‌ها را در برابر اتومبیل‌ها، پر قو را در برابر خودنویس فولادی و بعدها در برابر خودنویس جوهری، سرپا نگه دارد.

اما هر کسی که این را بپذیرد، تلویحاً تأیید می‌کند که کیفیت کالای تبلیغ‌شده، در موفقیت یک کمپین تبلیغاتی نقش دارد. پس دلیلی وجود ندارد که تبلیغات را  شیوه‌ی فریب مردم ساده‌لوح بدانیم.

#میزس

در سیاست مقایسه رزومه افراد، احزاب، سازمانها و سیستم هاست که کار میکند و همچون اریامهر بزرگ به خرد جمعی ملت اعتماد کنیم و باور کنیم انهایی که دستشان خالیست نمیتوانند یک عمر به مردم دروغ بگویند

هر کس ملت بزرگ ایران را به پرسش بگیرد، دانسته یا ندانسته مزدور رژیم است و اب به اسیاب اخوندیسم میریزد

پهلوی خواهان، الگوی خود را خاندان ایرانساز میدانند و صبورانه و با شکیبایی همراه با تاکید بر بزرگی و شکوه تاریخی ملت، مبارزه را پیش میبرند
#ایرانا

#نور_بر_تاریکی_پیروزست
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#جانم_فدای_ایران_جانم_فدای_شهریار
#سوسیالیسم


بنیادین‌ترین استدلالی که علیه عملی بودن سوسیالیسم ایراد شده مربوط به امکان‌ناپذیری محاسبات اقتصادی است. به روشی انکارناپذیر نشان داده شده است که یک نظام اشتراکی سوسیالیستی در موقعیتی نیست که بتواند محاسبات اقتصادی را انجام دهد...

مدیریت سوسیالیستی تولید قادر نیست بفهمد آنچه را که برنامه‌ریزی و اجرا می‌کند بهترین ابزار دستیابی به اهداف مورد نظرش هست یا نه و اقداماتش را همیشه در تاریکی انجام خواهد داد، منابع طبیعی و انسانی نیروی کار را تلف خواهد کرد و نهایتاً فقر و آشوب گریزناپذیر  خواهد بود.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
اقتصاد بازار شیوه‌ی ساخته‌شده‌ی انسان برای کنش در شرایط تقسیم کار است. اما این بدان معنا نیست که چیزی اتفاقی یا مصنوعی است و می‌توان آن را با شیوه‌ی دیگری جایگزین کرد. اقتصاد بازار محصول یک فرآیند تکاملی طولانی است. این نتیجه‌ی تلاش‌های انسان برای انطباق هر چه بهتر کنش خود با شرایط موجود محیطی است که نمی‌تواند آن را تغییر دهد. به عبارتی، استراتژی‌ای است که با به‌کارگیری آن، انسان با سرافرازی از بربریت به تمدن پیشرفت کرده است.

#میزس

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#میراث_مهم_کتاب_راه_بردگی_هایک ( ۱ )


سال 2024 سه سالگرد مهم برای فردریش آگوست فون هایک است که یکی از تأثیرگذارترین اقتصاددانان در مکتب اقتصاد اتریش است. امسال یکصد و بیست و پنجمین سال تولد هایک است، پنجاهمین سالگرد دریافت جایزه نوبل علم اقتصاد و هشتادمین سالگرد انتشار کتاب او به نام «راه بردگی» است.

هایک در سال 1899 در وین، اتریش به دنیا آمد. او پس از جنگ جهانی اول در سن نوزده سالگی در دانشگاه وین تحصیل کرد. در سال 1921 دکترای حقوق و در سال 1923 علوم سیاسی گرفت. در سال 1922 #میزس کتاب سوسیالیسم را منتشر کرد. هایک به خاطر می‌آورد: «برای هیچ‌کدام از ما مردان جوانی که کتاب را در زمان انتشار آن خوانده‌ایم، جهان دیگر مثل قبل نبود.» تأثیر خواندن سوسیالیسم میزس بر هایک ناشناخته است.

انگیزه جایزه نوبل «کار پیشگامانه او در نظریه پول و نوسانات اقتصادی و تحلیل نافذ از وابستگی متقابل پدیده‌های اقتصادی، اجتماعی و نهادی» بود. این جایزه منجر به احیای اقتصاد اتریش در سال 1974 پس از انزوای آن در اوایل تا اواسط قرن بیستم شد.

راه بردگی #ورشکستگی_سوسیالیسم را در فرهنگ، جامعه و تفکر اروپایی توصیف می‌کند. هایک در مورد سوسیالیسم می‌گوید: «برنامه ریزی دولت باعث می‌شود جامعه زندگی کمتری داشته باشد، وحشیانه‌تر و مستبدتر شود. سوسیالیسم در همه اشکالش مخالف آزادی است.»

کتاب او زمانی که سوسیالیسم اکثر کشورهای اروپایی را پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 و رستاخیز سوسیالیسم دهه‌ها بعد با طرفداران ایالات متحده در بر گرفت، پیشگو بود.

برای هایک، ایده جمع گرایانه قدرت بخشیدن به دولت با افزایش کنترل اقتصادی منجر به یک مدینه فاضله نمی‌شود، بلکه به وحشت آلمان نازی و ایتالیای فاشیست منجر می‌شود. کتاب راه بردگی اولین بار توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو در 18 سپتامبر 1944 منتشر شد و توجه فوری و گسترده‌ای را به خود جلب کرد. اولین چاپ در دو هزار نسخه بلافاصله تمام شد و در عرض شش ماه بیش از 30000 نسخه فروخته شد.

این کتاب هشدار مستدل، برازنده و قاطع فردریش هایک به ملت‌های آزاده جهان است که جمع‌گرایی گسترده که در «برنامه‌ریزی اجتماعی» نهفته است، با دموکراسی ناسازگار است. توصیه او مبنی بر اینکه ما درک می‌کنیم که چگونه کنترل‌های اقتصادی می‌توانند آزادی‌های فردی را از بین ببرند، امروز قدرتمند و مرتبط است.
#رهایی_توده‌ها ( ۶ )

««در سال‌های اخیر نوآوری‌های معنا‌شناختی کمونیست‌ها حتی از این هم فراتر رفته. هر کس را که از او بیزارند و نیز همه هواخواهان نظام کسب‌و‌کار آزاد را فاشیست می‌خوانند.»»

می‌گویند که بلشویسم تنها نظام واقعا دموکراتیک است. همه کشورها و احزاب غیرکمونیستی، ضرورتا غیردموکراتیک و فاشیست هستند.

این درست است که غیر‌سوسیالیست‌‌ها[ی شوروی]، این آخرین باز‌مانده‌های حکومت اشرافی پیشین نیز گاهی وقت‌ها خود را به اندیشه انقلاب آریستو‌کراتیکی که بر پایه الگوی دیکتاتوری شورایی مدل‌سازی شده بود، مشغول می‌کردند.

لنین چشم‌هایشان را به روی واقعیت باز کرده بود. می‌نالیدند که چه قدر ساده‌لوح بوده‌ایم. اجازه داده‌ایم که شعار‌های دروغین بورژوازی لیبرال، گمراه‌مان کند. فکر می‌کردیم مجاز نیست که از #حاکمیت_قانون دور شویم و آن‌هایی را که با حقوق‌مان سر جنگ دارند، سنگدلانه زیر پا له کنیم.
این رومانف‌ها چه احمق بودند که دشمنان سرسخت و قسم‌خورده‌شان را عادلانه و قانونی محاکمه می‌کردند!

اگر کسی شک لنین را بر‌انگیزد، کارش ساخته است. لنین نه تنها همه افراد مشکوک، که حتی یکایک دوستان و خویشاوندانش را بی هیچ محاکمه‌ای و بی‌درنگ از صفحه روز‌گار پاک می‌کند. اما تزار‌های خرافه‌پرست از زیر پا گذاشتن قواعد بنیان‌گذاری شده به میانجی کاغذ‌پاره‌هایی که قانون نامیده می‌شوند، می‌ترسیدند. وقتی الکساندر اولیانوف برای قتل تزار دسیسه‌چینی کرد، تنها خود او اعدام شد و برادرش، ولادیمیر را آزاد کردند. به این شیوه بود که خود الکساندر سوم، زندگی اولیانوف لنین را حفظ کرد؛ مردی که بی‌رحمانه پسر و عروس الکساندر و فرزندان این دو و نیز تمام اعضای خانواده او را که توانست فرا‌‌چنگ آورد، کشت. آیا این احمقانه‌ترین و کشنده‌ترین سیاست نبود؟

با این همه خیالبافی‌های این #محافظه‌کاران_قدیمی نمی‌توانست به هیچ اقدامی منجر شود. آنها گروهی کوچک از #آدمهای_غر‌غروی_بی_قدرت بودند. هیچ نیروی ایدئولوژیکی پشتیبانی‌شان نمی‌کرد و هیچ پیروی نداشتند.

اندیشه‌ انقلابی آریستو‌کراتیک از این دست، شبه‌نظامیان کلاه‌فولادی آلمان و اعضای کمیته سری عمل انقلابی فرانسه۱ را نیز به حرکت در‌آورد. کلاه‌فولادی‌ها به راحتی با دستور #هیتلر تار‌و‌مار شدند. #دولت_فرانسه به سادگی توانست اعضای کمیته سری را پیش از آنکه فرصتی برای وارد کردن خسارت داشته باشند، به زندان اندازد.

#هورتی دیکتاتور نبود. در دولتی پارلمانی، نایب‌السلطنه بود. پارلمان مجارستان کمونیسم را قدغن کرد، اما مراقب بود که امتیازات قانونی آن را در برابر نایب‌السلطنه و کابینه حفظ کند.

نزدیک‌ترین روش به دیکتاتوری آریستو‌کراتیک، #نظام_فرانکو است، اما فرانکو تنها آلت دست موسولینی و هیتلر بود که می‌خواستند از کمک اسپانیا برای پایان دادن به جنگ با فرانسه یا دست‌کم از بی‌طرفی «دوستانه» اسپانیا مطمئن شوند. امروز که پشتیبانانش از میان رفته‌اند، عمر او هم به سر آمده.

«« دیکتاتوری و سرکوب خشونت‌بار همه مخالفین، این روزها نهاد‌هایی منحصرا سوسیالیستی هستند. »»

اگر نگاهی دقیق‌تر به فاشیسم و نازیسم بیندازیم، این نکته را به روشنی در‌می‌یابیم.

#میزس
....‌.
امیدواریم پس از خواندن این مقاله فهم کنیم چرا ۵۷تیون در فراری رو به جلو ایرانگرایان را فاشیست، نژادپرست یا راست افراطی میخوانند و پشت واژه هایی چون ازادی، دموکراسی، فمنیسم و حقوق زنان، مشروطه بازی و حاکمیت قانون، حقوق بشر، عدالت، فدرالیسم و قومیت گرایی و... پنهان میگردند

رزومه رژیم و بازیگران شرکت سهامی ۵۷ تیون بهترین شاخص دروغ های بیشرف ترین انیرانیان است...

فراموش نگردد
از کوزه همان برون تراود که در اوست


#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران