#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#تحریم_انتخابات

هرکه بر بی شرفان رای دهد بی شرف است
یا به ضحاک زمان رای دهد بی شرف است

حاکمان قاتل و دزدند و کسی بی تردید
به پلیدان جهان رای دهد بی شرف است

همه آشوب گرو فتنه گرستید و هر آن
به شما کوردلان رای دهد بی شرف است

نوکر سید علی اند و بی سوادند و نفهم
هر که بر کره خران رای دهد بی شرف است

عاشق شهوت و قتلند و اگر بی خردی
به چنین کوردلان رای دهد بی شرف است

ما برانداز و شما دشمن ایران و وطن
هرکه بر دشمنمان رای دهد بی شرف است

هر که در سایه این پرچم فاسد ماند
و به خشم و خفقان رای دهد بی شرف است

بی شرف تر نتوان یافت ز آخوند و اگر
هرکه بر بی شرفان رای دهد بی شرف است

#شیدای_همدانی

#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دهه‌ی ۵۰ خورشیدی

آرام بود آن روزهای خوب و رویایی
ویرانه شد کاشانه ها از مشت طوفانها

شد خانه های گرم و پر مهر از فروغ عشق
خالی ز شور و خنده و شادی مهمانها

رفتند مردان و زنان یکدل و دانا
افتاد دست نانجیبان گوی و میدانها

کشتند یاس و لاله و نسرین و سوسن را
آلوده شد دستانشان بر خون انسانها

آتش زنم بر این عبا عمامه ها وقتی
به پایان رسیده دیگر این تاریخ پالانها

#شیدای_همدانی

#شهریاران_عاشقان_ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#یاد_باد_آن_روزگاران

#تهران
دهه ۵۰ خورشیدی

آرام بود آن روزهای خوب و رویایی
ویرانه شد کاشانه ها از مشت طوفانها

شد خانه های گرم و پر مهر از فروغ عشق
خالی ز شور و خنده و شادی مهمانها

رفتند مردان و زنان یکدل و دانا
افتاد دست نانجیبان گوی و میدانها

کشتند یاس و لاله و نسرین و سوسن را
آلوده شد دستانشان بر خون انسانها

آتش زنم بر این عبا عمامه ها وقتی
به پایان رسیده دیگر این تاریخ پالانها...

#شیدای_همدانی

#شهریاران_عاشقان_ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

( شیدایی )

ای عشق یاری کن مرا در این بیابانها
شاید بهاری تازه آید در زمستانها

بر من ببار ای اشک غم مردم ز تنهایی
آرام می گیرد دلم در زیر بارانها

خورشید وقتی زیر ابر تیره پنهان شد
افتاد دست نانجیبان گوی و میدانها

پیمانه ها خالی شد از شور و شراب عشق
بگسست از این بی کسیها عهد و پیمانها

آرام بود آن روزهای خوب و رویایی
ویرانه شد کاشانه ها از مشت طوفانها

شد خانه های گرم و پر مهر از فروغ عشق
خالی ز شور و خنده و شادی مهمانها

رفتند مردان و زنان یکدل و دانا
افتاد دست نانجیبان گوی و میدانها

کشتند یاس و لاله و نسرین و سوسن را
آلوده شد دستانشان بر خون انسانها

آتش زنم بر این عبا عمامه ها وقتی
به پایان رسیده دیگر این تاریخ پالانها

آید به گوشم نعره شیران شهر آشوب
حتی ز دور، از کوچه ها و از خیابانها

آید به زودی نغمه و آواز آزادی
پر میشود صحرا ز سوز و ساز چوپانها

با مهر فروردین رسد بی بهمن تیره
حتی اگر تیری شود بر قلب آبانها

خون میچکد از تاک سرخ این غزلهایم
شعرم زند آتش به جان و قلب دیوانها

ضحاک پیر ماردوش، عفریت خون آشام
از ترس می پیچد به خود در کنج دالانها

آغاز شیدایی است ای نابخردان بی شک
نزدیک گشته عمرتان دیگر به پایانها

ضحاک پیر ماردوش، افلیج بی مقدار
می پیچد از وحشت به خود در کنج دالانها

آغاز شیدایی است ای نامردمان پست
نزدیک گشته عمرتان دیگر به پایانها

#شیدای_همدانی

#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

( شیدایی )

شعر : #شیدای_همدانی
آهنگ و اجرا : #امید_طوطیان
تنظیم : #امیر. ( شیدایی )


#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#یاد_باد_آن_روزگاران

حال و هوای ایرانیان در آستانه‌ی عید نوروز
سال ۱۳۵۴ خورشیدی

#دوران_باشکوه_پهلوی

باز باران با ترانه می‌رسد
فصل خوب عاشقانه می‌رسد
باغچه گل می‌دهد گل می‌کند
مرغ شب از بام خانه می‌رسد
شهرمان لبریز شادی می‌شود
شادمانی بی بهانه می‌رسد
کوچه‌ها پر می‌شود از بوی یاس
روی شیرین زمانه می‌رسد
جام می آواز نی با ساقی و
مطرب و شور شبانه می‌رسد....

#شیدای_همدانی

#شهریاران_عاشقان_ایران
#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم

#تهران
دهه ۵۰ خورشیدی

آرام بود آن روزهای خوب و رویایی
ویرانه شد کاشانه ها از مشت طوفانها

شد خانه های گرم و پر مهر از فروغ عشق
خالی ز شور و خنده و شادی مهمانها

رفتند مردان و زنان یکدل و دانا
افتاد دست نانجیبان گوی و میدانها

کشتند یاس و لاله و نسرین و سوسن را
آلوده شد دستانشان بر خون انسانها

آتش زنم بر این عبا عمامه ها وقتی
به پایان رسیده دیگر این تاریخ پالانها...

#شیدای_همدانی

#شهریاران_عاشقان_ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#صدایش_باشیم

#شیدای_همدانی، شاعر مبارز و آزادیخواه محبوس در زندان زاهدان، بیست و دو روز است که در اعتصاب غذا به سر میبرد و جان او به شدت در خطر است.

شیدا صدای ما بود، صدایش باشیم

#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم

یک مشت قرمساق

#شیدای_همدانی، شاعر مبارز دربند

#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
#بیشرف_باشد_کسی_رای_دهد

#تحریم_انتخابات

هرکه بر بی شرفان رای دهد بی شرف است
یا به ضحاک زمان رای دهد بی شرف است

حاکمان قاتل و دزدند و کسی بی تردید
به پلیدان جهان رای دهد بی شرف است

همه آشوب گرو فتنه گرستید و هر آن
به شما کوردلان رای دهد بی شرف است

نوکر سید علی اند و بی سوادند و نفهم
هر که بر کره خران رای دهد بی شرف است

عاشق شهوت و قتلند و اگر بی خردی
به چنین کوردلان رای دهد بی شرف است

ما برانداز و شما دشمن ایران و وطن
هرکه بر دشمنمان رای دهد بی شرف است

هر که در سایه این پرچم فاسد ماند
و به خشم و خفقان رای دهد بی شرف است

بی شرف تر نتوان یافت ز آخوند و اگر
هرکه بر بی شرفان رای دهد بی شرف است

#شیدای_همدانی

#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#شیدای_همدانی
شاعر: #غایب_افغانستانی

مگذارید که «شیدا» به ستم کشته شود
مگذارید که دنیا به غم آغشته شود
مگذارید که در پارس، زبان لال شود
که حق گفتن حق، از همه پامال شود
قرن‌ها دین، سوار است سر شانه‌ی ما
دست غارت زده شد بر وطن و خانه‌ی ما
گوش دارید به این بلبل شیدای وطن
آنچه پنهان و عیان است به اشعار و سخن
بهر آزادی ما جان شیرینش به خطر
کرده روشن همه با شعر دل‌آرا و هنر
هموطن! گشته زمان تنگ، ولی ظلم، گشاد
مبر این شاعر روشنگر میهن، تو ز یاد
ورنه انگار تو هم روزی شوی زار و اسیر
مشو اندر نظر هموطنان پست و حقیر
در خیابان برو و اسلحه در دست بگیر
با رژیم گر تو بسازی، ز خجالت تو بمیر
بکن آزاد عزیزان خودت را ز عنا
ببر آن حاکم ضحاک به دنیای فنا
«غایبا» ناله بکن، داد بزن در همه جا
تا کنند بلبل خوش‌خوان تو را زود رها

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شیدای_همدانی_آزاد_باید_گردد
#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم

رفتم وباز آمدم
تا آمدم بی سر وبی دست وبی پا آمدم
آمدم هوشیارتر بیدارتر
بر سر ملای دون آوارتر
من صدای مبهم بیداری‌ام
بانگ خشم مادر افکاری‌ام
من همان پویای بختیاری‌ام
نرگس و نسرین کرد افشاری‌ام
خشم ستار بهشتی‌ها منم
مادرش گوهر من آن شیر زنم
من خرابم آتشم طوفانی‌ام
از تبار آرشم ایرانی‌ام
شعر من خشم قیام ملت است
ملتی که خسته از هر ذلت است
تو ولی ای شیخ پر ز شهوتی
فاسدی و خائنی بی‌غیرتی
بی‌ اصالت بی‌شرافت بی‌فروغ
تو خداوند فریبی و دروغ
آب و خاک پاکمان را بهر باج
میفروشی میگذاری درحراج
ای زِهر بیمارتر بیمارتر
ای زِهر خونخواره‌ای خونخوارتر
عامل بدبختی و بیچارگی
دشمن آزادی و آزادگی
یاور دزدان و یار فاسدان
رهنمای قاتلان و جاهلان
ننگ بارد از عبا و جامه‌ات
بوی شهوت میدهد عمامه‌ات
مذهب و دین تو ارزانی تو
کشت ما را جهل و نادانی تو
آی ملاهای بی‌ناموس کور
روضه‌خوان‌های سر اهل قبور
ای سیه‌رویان بی اصل ونسب
نوکران و جیره خواران عرب
رای ما نابودی جهل است و بس
تا کشد ایران پس از آن یک نفس
گم‌شوید از این وطن ای خائنان
بی شما ایران بگردد جاودان
#شیدای_همدانی
#رای_بی_رای
#شهریاران_عاشقان_ایران

آدمی به قشر روحانی نخواهد رای داد
عاقلی به جهل و نادانی نخواهد رای داد

ارمنی آشور و قشقایی و گیلک مازنی
مشهدی قمی و تهرانی نخواهد رای داد

بختیاری و لر و ترک و لک و کرد و بلوچ
هست اصلا هرکه ایرانی نخواهد رای داد

ترس بی ترس آنکه ایرانی تبار است و دلیر
آشکارا یا که پنهانی نخواهد رای داد

احمدی با یک نژاد نو علم شد، عاقلی
به چنین بشکسته پیمانی نخواهد رای داد

هرکه خون آریایی در رگش جاری بود
به چنین اسلام شیطانی نخواهد رای داد

مردم بیچاره را نابود کردید و کسی
در هبوط تلخ ویرانی نخواهد رای داد

فیلم میسازید از صف‌های مرغ و غافلید
احمقی درصف طولانی نخواهد رای داد

به رژیمی اینچنین فاسد به هرجای جهان
هیچ کافر یا مسلمانی نخواهد رای داد

به شما کز دم همه هستید هندو و عرب
هست حتی آنکه افغانی نخواهد رای داد

گم شوید ای خائنان، خانه‌فروشان به شما
بی‌گمان پاکیزه دامانی نخواهد رای داد

حیله دین و نمازت را رهاکن که دگر
کس به داغ و ننگ پیشانی نخواهد رای داد

خائنید و فاسدید وقاتل وکلاش و دزد
به شماها هیچ ایرانی نخواهد رای داد

حرف آخر به شما حکام فاسد، هیچکس
غیر مشتی حامی جانی نخواهد رای داد

#شیدای_همدانی
#تحریم_انتخابات

بوی شهوت می‌دهد عمامه‌ات
حوزه را ویران نمایم بر سرت
اف بر آن عمامه و آن منبرت
مذهب و دین تو ارزانی تو
کشت ما را جهل و نادانی تو
آی ملاهای بی ناموس کور
روضه خوان‌های سر اهل قبور
ای سیه رویان بی اصل و نسب
نوکران و جیره خواران عرب
عاملان ننگ و فحشا و فساد
اجنبی‌های پلید بی‌سواد
رای ما نابودی جهل است و بس
تا کشد ایران پس از آن یک نفس
گم شوید از این وطن ای خائنان
بی شما ایران بگردد جاودان
ننگ و نفرین بر شما و راهتان
کس نیفتد دیگر اندر چاهتان

#شیدای_همدانی

#ننگ_بر_فتنه_۵۷
#تحریم_بایکوت_نافرمانی_های_مدنی
#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم

#تحریم_انتخابات

هرکه بر بی شرفان رای دهد بی شرف است
یا به ضحاک زمان رای دهد بی شرف است

حاکمان قاتل و دزدند و کسی بی تردید
به پلیدان جهان رای دهد بی شرف است

همه آشوب گرو فتنه گرستید و هر آن
به شما کوردلان رای دهد بی شرف است

نوکر سید علی اند و بی سوادند و نفهم
هر که بر کره خران رای دهد بی شرف است

عاشق شهوت و قتلند و اگر بی خردی
به چنین کوردلان رای دهد بی شرف است

ما برانداز و شما دشمن ایران و وطن
هرکه بر دشمنمان رای دهد بی شرف است

هر که در سایه این پرچم فاسد ماند
و به خشم و خفقان رای دهد بی شرف است

بی شرف تر نتوان یافت ز آخوند و اگر
هرکه بر بی شرفان رای دهد بی شرف است

#شیدای_همدانی

#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#نور_بر_تاریکی_پیروز_است

غم مخور! !

چون، باز باران با ترانه، می‌رسد
فصل خوب عاشقانه، می‌رسد

باغچه گل می‌دهد، گل می‌کند
مرغ شب از بام خانه، می‌رسد

شهرمان لبریز شادی می‌شود
شادمانی بی بهانه، می‌رسد

کوچه‌ها پر می‌شود از بوی یاس
روی شیرین زمانه، می‌رسد

جام می، آواز نی، با ساقی و
مطرب و شور شبانه، می‌رسد

به تمام کودکان کار، از آن
هدیه‌های بی‌نشانه، می‌رسد

به کبوترها سگها گربه‌ها،
لقمه نانی آب و دانه، می‌رسد

باز باران می‌زند بر خاک شهر
شور شعر شاعرانه، می‌رسد

باز آن افسانه گوی با خرد
با دلی پر از فسانه، میرسد

قهرمانی بی‌گمان، این روزها
با کلامی صادقانه، می‌رسد

شاعر شیدای شهر از دور با
شعرهای عارفانه، می‌رسد

#شیدای_همدانی

#شهریاران_عاشقان_ایران
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#نمیبخشیم_فراموش_نمیکنیم

دوستان #آرمیتا_گراوند نقاشی‌اش را کشیدند و در راهروی مدرسه گذاشتند

۵ آذر ۲۵۸۲ شاهنشاهی

باز باران با ترانه، کشته شد
بعد پویا بی بهانه، کشته شد
هر که عاشق بود و با عشق و وفا
خواند شعر عاشقانه، کشته شد
معترض شد هر که بر اندیشه
و راه و رسم جاهلانه، کشته شد
عشق و آزادی، صداقت، یکدلی،
ای دریغا در زمانه، کشته شد ......

باز باران با ترانه، می‌رسد
فصل خوب عاشقانه، می‌رسد
باغچه گُل می‌دهد، گُل می‌کند
مرغ شب از بام خانه، می‌رسد...

#شیدای_همدانی

#شهریاران_عاشقان_ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

( شیدایی )

ای عشق یاری کن مرا در این بیابانها
شاید بهاری تازه آید در زمستانها

بر من ببار ای اشک غم مردم ز تنهایی
آرام می گیرد دلم در زیر بارانها

خورشید وقتی زیر ابر تیره پنهان شد
افتاد دست نانجیبان گوی و میدانها

پیمانه ها خالی شد از شور و شراب عشق
بگسست از این بی کسیها عهد و پیمانها

آرام بود آن روزهای خوب و رویایی
ویرانه شد کاشانه ها از مشت طوفانها

شد خانه های گرم و پر مهر از فروغ عشق
خالی ز شور و خنده و شادی مهمانها

رفتند مردان و زنان یکدل و دانا
افتاد دست نانجیبان گوی و میدانها

کشتند یاس و لاله و نسرین و سوسن را
آلوده شد دستانشان بر خون انسانها

آتش زنم بر این عبا عمامه ها وقتی
به پایان رسیده دیگر این تاریخ پالانها

آید به گوشم نعره شیران شهر آشوب
حتی ز دور، از کوچه ها و از خیابانها

آید به زودی نغمه و آواز آزادی
پر میشود صحرا ز سوز و ساز چوپانها

با مهر فروردین رسد بی بهمن تیره
حتی اگر تیری شود بر قلب آبانها

خون میچکد از تاک سرخ این غزلهایم
شعرم زند آتش به جان و قلب دیوانها

ضحاک پیر ماردوش، عفریت خون آشام
از ترس می پیچد به خود در کنج دالانها

آغاز شیدایی است ای نابخردان بی شک
نزدیک گشته عمرتان دیگر به پایانها

ضحاک پیر ماردوش، افلیج بی مقدار
می پیچد از وحشت به خود در کنج دالانها

آغاز شیدایی است ای نامردمان پست
نزدیک گشته عمرتان دیگر به پایانها

#شیدای_همدانی

#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

( شیدایی )

شعر : #شیدای_همدانی
آهنگ و اجرا : #امید_طوطیان
تنظیم : #امیر. ( شیدایی )


#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

شعر جدید #شیدای_همدانی از پشت میله‌های زندان زاهدان:

ای عشق یاری کن مرا در این بیابان‌ها
شاید بهاری تازه آید در زمستان‌ها

بر من ببار ای اشک غم، مُردم ز تنهایی
ارام می‌گیرد دلم در زیر باران‌ها

خورشید وقتی پشت ابر تیره پنهان شد
افتاد دست نانجیبان گوی و میدان‌ها

پیمانه‌ها خالی شد از شور و شراب عشق
بگسست از این بی‌کسی‌ها عهد و پیمان‌ها

آرام بود آن روزهای خوب و رویایی
ویرانه شد کاشانه‌ها در قعر طوفان‌ها

شد خانه‌های گرم و پرمهر از فروغ عشق
خالی ز شور و خنده و شادی مهمان‌ها

رفتند مردان و زنان یکدل و دانا
افتاد شهرمان به دست خیل نادان‌ها

کشتند یاس و لاله و نسرین و شبنم را
آلوده شد دستانشان بر خون دامان‌ها

ای شیخ با ایمان مخوان دیگر نماز عشق
سجاده‌ات آتش زند بر عمق ایمان‌ها

آتش کِشم زیر عبا عمّامه‌ها وقتی
پایان رسیده دیگر این تاریخ پالان‌ها

آید به گوشم نعره‌ی شیران شهرآشوب
حتی ز دور از کوچه‌ها و از خیابان‌ها

آید به زودی نغمه و آواز آزادی
پُر می‌شود صحرا ز سوز و ساز چوپان‌ها

با مِهر، فروردین رسد، این بهمن تیره
تیری شود حتی اگر بر قلب آبان‌ها

خون می‌چکد از تاک سرخ این غزل‌هایم
شعرم کشد آتش به جان و قلب دیوان‌ها

آغاز #شیدایی‌ است ای نابخردان، بی‌شک
نزدیک گشته عمرتان دیگر به پایان‌ها

#شیدای_همدانی

مهرماه ۲۵۸۲ شاهنشاهی

#جانم_فدای_ایران__جانم_فدای_شهریار
#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم