#حقوق_فردی#خیر_همگانی_یا_شر_همگانیتوجیه اخلاقی کاپیتالیسم
این نیست که کاپیتالیسم بهترین راه را برای دستیابی به «خیرهمگانی» ارائه می دهد. درست است که کاپیتالیسم
این کار را انجام می دهد اما
این تنها یک نتیجه تئوریک ثانوی است.
توجیه اخلاقی کاپیتالیسم در
این حقیقت نهفته است که کاپیتالیسم تنها سامان سازگار با سرشت عقلایی انسان است، از بقایای
#فرد به عنوان یک انسان پاسداری می کند و قاعده ای برای حکم فرمایست، عدالت است.
هرسامان اجتماعی به گونه ای ضمنی یا صریح برپایهی برخی نظریه های اخلاقی بنا شده ایدهی قبیلهای «خیرهمگانی» به عنوان توجیه اخلاقی بسیاری از سامانهای اجتماعی و تمام
#استبدادهای_تاریخ به کار رفته است.
«درجهی بردگی یا آزادی یک جامعه با درجهای که شعار قبیلهای در آن به کار گرفته یا از آن چشم پوشیده شده بود، همبستگی داشته است»
خیر همگانی به عنوان
#توجیه_اخلاقی بسیاری از سامان های اجتماعی و تمام استبدادهای تاریخ در آن بکار رفته است.
درجهی بردگی یا آزادی یک جامعه با درجهای که شعار قبیلهای در آن بکار گرفته یا از آن چشم پوشیده شده بود.
#خیر_همگانی یا
#سود_جمعی یک مفهوم تعریف نشدنی است.
موجودیتی به نام قبیله یا عموم وجود ندارد. قبیله یا عموم یا جامعه فقط تعدادی از افراد هستند.
برای چنین قبیله ای چیزی نمی تواند خوب باشد،«خیر» و «ارزش» تنها وابسته به یک ارگانیسم زنده (فرد)هستند،
یک ارگانیسم زندهی فردی، نه مجموعه ای از روابط جداگانه.
زمانی که خیر همگانی یک جامعه به عنوان چیزی جدا و برتر از خیر فردی اعضایش انگاشته می شود، یعنی خیر برخی از انسانها بر خیر دیگران برتری می یابد،
به گونه ای که گروه دوم به ردهی جانوران ایثارگر پایین کشیده میشوند.
#این_رند#نه_به_جمهوری_اسلامی #ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم